به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از بیتوته،افراد شجاع اعتماد به نفس بالایی دارند و از اینکه واقعیت را به زبان بیاورند واهمه ای ندارند. از انجایی که شخصیت و شجاعت افراد از همان دوران کودکی شکل می گیرید این مسئله که چگونه می توانیم کودکمان را شجاع تربیت کنیم از اهمیت زیادی برخوردار است ما در این مقاله به راه های اساسی برای تربیت فرزند شجاع و جسور می پردازیم .
نحوه ی شکل گرفتن شخصیت افراد بسیار مهم است اما شجاعت به نوعی ستون فقرات به حساب می آید که بدون آن افراد موقعیت های زیادی را در اجتماع از دست خواهند داد .
مجبور کردن کودک به روبرو شدن با عامل ترس آور به نتیجه خوبی نمی انجامد. مطمئناً شما هم نمی خواهید او را مجبور به این کار کنید بلکه می خواهید شرایطی فراهم کنید که کودک احساس کند که می تواند بر موقعیت ترسناک تسلط داشته باشد. بهترین راه برای رسیدن به این هدف این است که با کودک همراه شوید.
کودکان را تشویق کنید شجاع باشند
از تشویق و ترغیب غفلت نکنید. به کودک بگویید که می تواند شجاع باشد، چرا که او چیزی از شخصیت های شجاعی که می شناسد کم ندارد. برای او از شخصیت های شجاع مورد علاقه اش مانند شخصیت های کتاب ها، کارتون ها و فیلم ها به عنوان نمونه های شجاعت مثال بزنید (البته شخصیت هایی که با فرهنگ و سبک زندگی ما سازگار باشند)، این به معنای مقایسه کردن نیست.
شما فقط به کودک می گویید که قهرمان ها شجاعند چون با ترس هایشان روبرو می شوند و او هم می تواند یک قهرمان باشد. البته نباید طوری رفتار کنید که کودک احساس کند می خواهید او را تحت فشار بگذارید. اگر این کار با ظرافت انجام شود، کودک از آن استقبال می کند. همچنین در طی مدتی که کودک با ترس خود روبرو می شود عباراتی مانند “تو خیلی شجاعی”، “می دونستم که از پَسِش برمی آی”، “من به این همه شجاعت از جانب تو افتخار می کنم” را به او بگویید. می توانید از سایر پاداش ها نیز استفاده کنید.
او را مجبور به شجاعت نکنید
ترس کودک از نگاه شما افراطی یا غیر منطقی است اما از دید خود او کاملاً به جا و درست است. بنابراین مجبور کردن او به انجام کاری که از آن می ترسد مثلاً قرار دادن او در یک اتاق تاریک، می تواند موجب وارد شدن صدمات روانی بیشتر به او بشود.
او را تحقیر و سرزنش نکنید
فرق ترس های بزرگترها با کودکان در اندازه ترس ها است واگرنه همه انسان ها چه بزرگ و چه کوچک ترس هایی را تجربه می کنند. پس به جای سرزنش کردن و تحقیر کردن او با او همدلی کنید و برای مثال به او بگویید که شما هم در کودکی تان از چیزهایی می ترسیدید اما کم کم یاد گرفتید چگونه دیگر از آنها نترسید.
خوب گوش کنید
اگر کودکتان نیاز به حرف زدن دارد، بایستید و به چیزی که برای گفتن دارد خوب گوش دهید. او نیاز دارد احساس کند که افکارش، احساساتش، خواسته ها و نظراتش مهم هستند. به او کمک کنید با نام گذاشتن روی احساساتش با آنها راحت کنار بیاید.
بگویید «می فهمم که ناراحتی چون نمی توانی به آن مهمانی بروی.»با پذیرفتن احساساتش بدون قضاوت درباره آنها، به احساسات او اعتبار می بخشید و نشان می دهید که برای چیزی که می خواهد بگوید ارزش قایلید. اگر عواطف خودتان را با او سهیم کنید مثلا اگر بگویید:«من نگران مامان بزرگم. خیلی مریضه»، او هم در بیان احساسات خودش اعتماد به نفس پیدا می کند.
بخش مهمی از شکل گیری اعتمادبه نفس کودک به انتخاب های مستقل او بستگی دارد. حتی اگر انتخاب های درست و بجایی نباشد. مطمئن باشید پس از چند بار، انتخاب های درستی خواهد داشت چون به خودش اعتماد دارد.
آموزش شجاعت به کودکان
خودتان شجاع باشید
شما مهمترین الگوی کودکتان هستید، پس اگر از چیزی می ترسید هر چه زودتر بر آن غلبه کنید.
از ترس تا عمل
به فرزندتان یاد بدهید که حتی پس از پذیرفتن چیزهایی كه از رویارویی با آنها می ترسد، ممكن است بازهم حس ناتوانی به سراغش بیاید.اما شهامت واقعی مهارتی ذهنی است نه احساسی. به عبارتی لازم است با مشاهده و تفكر، بر تكانه های احساسی خود غلبه کند. البته گفتنش آسان است.
می تواند همه ترس های خود را روی كاغذ فهرست و اولویت بندی كند
حالا زمان وزنه برداری است.با وزنه های سبك تر شروع کند و رفته رفته به وزنه های سنگین تر رو آورد. بنابراین اول سراغ ترس های كم اهمیت تر خود برود؛ مثلاً از صحبت در یك جمع كوچك تا اینكه بتواند در بین هزار نفر سخنرانی كند.این روند تدریجی دو فایده دارد. یكی اینكه دیگر مانند گذشته از انجام كاری بخصوص فرار نخواهد کرد و دیگر اینكه خود را عادت می دهد تا در آینده با شهامت بیشتری عمل كند.
با کودک خود همدلی کنید
تربیت فرزند شجاع قواعد و اصولی دارد و باید بدانید که ترس ها در هر کودکی با دیگری متفاوت است و هر کودکی نسبت به یک چیز متفاوت عکس العمل نشان می دهد. مهم ترین نکته برای تربیت فرزند شجاع شناخت راه حل های هوشمندانه و اصولی برخورد با این ترس ها است. یکی از بهترین راه های برخورد اصولی با ترس در کودکان «همدلی» کردن با آن ها است. هرگز به حال کودک تاسف نخورید و برای او دلسوزی نکنید، کودکان خیلی خوب تفاوت همدلی و دلسوزی را می فهمند.
به عقیده روانشناسان کودک و پزشکان متخصص، بهتر است سبک تربیتی و رفتاری که کودکتان در هنگام ترسیدن نشان می دهد و شیوه برخورد خودتان را به خوبی بشناسید. بچه ها هرکدام با دیگری متفاوت هستند و در نتیجه برخوردشان با ترس های مختلف متفاوت است. بعضی از کودکان در برخورد با ترس هایشان محتاط تر و برخی دیگر نسبت به آن ها بی تفاوت هستند. ترس در کودکان ممکن است با ترس های شما یکسان باشد و همین نکته کمک می کند که شما بدانید در برخورد با ترس های کودکتان و تربیت فرزند شجاع چگونه برخورد کنید.
صحبت با کودک از ترس هایش
اغلب والدین در صحبت هایی که با یکدیگر دارند، تصور می کنند یکی از راه های تربیت فرزند شجاع و مقابله با ترس ها در کودک شان این است که کودک را مجبور کنند از ترس هایش صحبت کند. اغلب فشار آوردن به کودک برای حرف زدن از ترس هایش باعث می شود که احساس ناخوشایندی داشته باشد. اجبار کودک به صحبت از ترس هایش نه تنها راهی بد برای تربیت فرزند شجاع و تقویت حس شجاعت در او است، بلکه باعث می شود که کودک را در شرایطی قرار دهید که برای آن آماده نیست.
اگر زمانی کودک حاضر به صحبت از ترس هایش شد هرگز با گفتن جملاتی مانند «همین؟ این که ترس نداشت»، « این که اصلا موضوع مهمی نیست» یا «بزرگ شو! این چیزی نیست که باعث شود بترسی» سعی در کوچک جلوه دادن ترس های او نکنید، زیرا با این کار باعث می شوید که کودک احساس کند با او همدل نیستید و درکش نمی کنید و باعث ایجاد حس تلخ ضعف و بی کفایتی در او می شود. به خصوص زمانی که کودک شما از تاریکی می ترسد، از آنجایی که کودکان قدرت تخیل بالایی دارند، احتمالا تصوراتی دارند که شما از آن ها بی خبرید، پس بهتر است که هرگز سعی در کوچک و بی اهمیت جلوه دادن ترس هایش نداشته باشید.
فرزند شجاع
ترس اجتماعی و برخورد با آن
ترس اجتماعی و برخورد با آن بسیار اهمیت دارد که بدانید چه چیز باعث ایجاد ترس در کودکتان می شود و اصلا چرا از این موضوع می ترسد. اگر کودکی مثلا از سگ بترسد، احتمال اینکه والدینش او را با یک عالمه سگ روبه رو کنند تا به اصطلاح با ترسش رو به رو شود، بسیار کم است.
ترس های کودکان فقط محدود به ترس از تاریکی یا حیوانات نیست، بلکه در حالت پیشرفته تر، کودکان از قرار گرفتن در موقعیت های اجتماعی می ترسند. به این دسته از ترس ها «ترس اجتماعی» می گویند. در چنین حالتی کودکان از رو به رو شدن با هر موقعیت اجتماعی یا جایی که جمعیت نسبتا زیادی وجود داشته باشد، اجتناب می کنند و دچار اضطراب بسیار شدیدی می شوند. شیوه برخورد با ترس های اجتماعی با سایر ترس ها متفاوت تر است زیرا در صورتی که به آن توجه نشود باعث ایجاد مشکلات شخصیتی و عدم برقراری تعامل و ارتباط با دیگران در بزرگسالی می شود. بهتر است برای درمان ترس های اجتماعی در کودکان از متخصص یا روان شناس کمک بگیرید.
یکی از نمونه های ترس اجتماعی زمانی است که کودکان از قرار گرفتن در یک جمع مانند تولدهای خانوادگی یا دوستانه می ترسند و از رفتن به تولد و جشن خودداری می کنند، در چنین حالتی والدین و اطرافیان کودک می دانند که با رفتن به تولد مطمئن هستند کسی که بیشتر از همه به او خوش می گذرد خود کودک است اما اگر کودک همچنان در مقابل رفتن به مهمانی مقاومت نشان داد، پدر و مادر به جای این که این ترس و مقاومت را بی اهمیت جلوه بدهند، می توانند به دنبال علت ترس او از جمعیت باشند و بفهمند چرا از رو به رو شدن با عده زیادی خجالت می کشد.
بگذارید ریسک کند
به فرزندتان بیاموزید حتی اگر نتیجه نهایی آنچه انتظارش را داشته، نباشد، اینکه راه مورد علاقه خود را انتخاب و برای انجام آن تلاش کند، ارزشمند است و بخش زیادی از کار را پیموده است اما این تفکر مخصوص افرادی است که اعتمادبه نفس دارند و از به نتیجه نرسیدن نمی ترسند. فرزندتان را ترغیب کنید در فعالیت های گروهی در مدرسه مانند عضویت در تیم های ورزشی، گروه های موسیقی یا حتی گروه های علمی شرکت کند. با این کار او فرصت نشان دادن توانایی هایش را به دست می آورد و حتی ممکن است در این گروه ها به عنوان سرگروه نقش هایی را برعهده بگیرد که در تقویت اعتمادبه نفس او نقش زیادی خواهد داشت.
اقدام دیگری که می توانید انجام دهید، برنامه ریزی برای گردش های کوتاه اما هیجان انگیز خانوادگی است؛ دوچرخه ای کرایه و مسیری را از قبل انتخاب کنید و به فرزندتان بگویید یک گردش غیرمنتظره دارید. مسیر حرکت را به او نگویید.بگذارید در عمل انجام شده قرار بگیرد، ترس را بیازماید و اعتماد به نفسش افزایش پیدا کند.