نیلوفر امینی فر یکی از مجریان موفق جوان در عرصه کار اجراست. اجراهای او در برنامه های اجتماعی صدا و سیمای ایران از او یک چهره ساخت. او اولین بانوی ایرانی است که بعد از انقلاب در ورزشگاه به گزارش بازی فوتبال پرداخته است. ولی فعالیت او در فضای مجازی و برنامه سازی و تاک شوی نیلا گپ، او را به یک چهره برجسته اجتماعی تبدیل کرده است. نیلوفر امینی فر فراتر از کار اجرا به یک چهره تأثیرگذار در زمینه ایجاد انگیزه برای زنان ایرانی تبدیل شده است. او دیگر یک سلبریتی نیست بلکه یک اینفلونسر اجتماعی است. زمانی که تصمیم به مصاحبه با او گرفتیم تصوری کلیشه ای از کار هنری این مجری توانمند کشور داشتیم ولی گفتگوی ما با او، تصویری متفاوت را ایجاد کرد. او کار اجرا و هنر خودش را وقف یک ایده بزرگ کرده است: امیدآفرینی برای زنان وطن اش. او معنای دیگری از سلبریتی بودن را با برنامه نیلاگپ در کشور مطرح کرده است. به اعتقاد او، سلبریتی در معنای الگو بودن حقیقی برای انسان ها، یعنی انسانی معمولی که به موفقیتی بزرگ دست یافته است. این یعنی هنر می تواند در خدمت تفکر باشد و با هنر می توان گفتمان آفرینی کرد. نیلوفر امینی فر یکی از نمونه هایی است که با فعالیت های رسانه ای خود این مسأله را ثابت کرده است.
ساعد نیوز: از کجا شروع کردید و به این موفقیت بزرگ رسیدید؟ و چه کسی الگوی شما بود؟
نیلوفر امینی فر: من در سال 1383 در برنامه نیمرخ شبکه یک سیما آگهی تست اجرا را دیدم و در این تست شرکت کردم و از بین 800 نفر انتخاب شدم. این تمام آن چیزی هستش که در این باره می تونم بگم. و باور به کاری که داشتم می کردم و می کنم عامل اصلی موفقیت است. الگو ندارم و اصلاً باوری به الگو ندارم. به نظر من در کار اجرا، شخص باید خودش باشد تا بتواند در ذهن مردم بماند. البته منظور از الگو در معنای تقلید است. یعنی اگر بخواهد کسی رو تقلید کند، خوب این باعث می شه هیچ وقت، سبک خودش را نمی تونه داشته باشه.
ساعد نیوز: چه عواملی به نظرتان در موفقیت در حوزه اجرا می تواند راهگشا باشد؟
نیلوفر امینی فر: در وهله اول هر کس بخواهد وارد حوزه اجرا بشود، باید حوزه اجرا را مشخص کند و طبق آن عمل کند. هر حوزه ای تخصص خاص خودش را می طلبد. گوینده اخبار طبیعتاً با مجری اجتماعی متفاوت است. ژانر مهم است. دومین نکته، اطلاعات عمومی مورد نیاز است. تمرکز عامل بسیار مهمی است. اگر مجری بتواند به تمرکز واقعی دست پیدا کند، خیلی این مسأله بهش کمک می کند. البته یک نکته هم هست و وجود برخی ویتامین ها است که می تواند درجه تمرکز را ببره بالا و طبیعتاً کمبود این ویتامین ها عاملی است که باعث کاهش تمرکز می شود.
ساعد نیوز: موانع و فرصت های موجود در حوزه اجرا به نظر شما چیست؟
نیلوفر امینی فر: بسته به جنسیت موانع و زمینه ها متفاوت است. البته طبیعتاً موانع بیشتر از فرصت ها است. البته این مسأله به بررسی بیشتر نیاز دارد. باید آسیب شناسی بشود که چرا اینطور است. متأسفانه معیارها و نرم هایی که برای انتخاب مجری در تلویزیون تعریف می شود، یکی از زمینه های شکل گیری مانع هستند. مجری ای در صدا و سیما آنتن دستش است ولی واقعاً ظرفیت هنری و فنی برای اجرا را ندارد و کسی از آنتن دور است در حالی که توانمند و قابل اعتماد است. این ها همه برمی گردد به استانداردهای غلط فرهنگی که چنین گزینش هایی را رقم می زند. کسی که کار اجرا می کند ذاتاً باید فردی تأثیرگذار باشد. وقتی شما کسی را روی آنتن می آورید که زمینه وجودی را برای این کار ندارد طبیعتاً نتیجه نمی گیرید.
ساعد نیوز: سلبریتی بودن در ایران چه مزایا و معایبی دارد؟
نیلوفر امینی فر: من شخصاً دوست ندارم سلبریتی باشم. اصلاً این مسأله همیشه من رو آزار داده است. از نوجوانی هم این طور بودم. دوست دارم همیشه درون و بیرونم یکی باشد. این کلمه سلبریتی در ایران مفهوم غلط دارد. سلبریتی در ایران یعنی الگو و این بسیار خطرناک است. سلبریتی در همه جای دنیا یک نرم خاص خودش را دارد ولی این طور نیست که سلبریتی و رفتارهایش به عنوان الگوی جوانان باشد ولی در ایران این طور است و وقتی شما افرادی را به عنوان سلبریتی در جامعه دارید که صلاحیت اخلاقی و اجتماعی کافی را ندارند، واقعاً به مشکل برمی خورید. من در یک خانواده اصیل بزرگ شده ام. برای خودم اصولی در زندگی دارم که البته در خیلی جاها رعایت همین اصول من را در برابر دیگران قرار داده و باعث شده است که از تلویزیون بیام بیرون. خیلی از مدیران صدا و سیما خودشون به من میگن که تو جزو آدمهایی هستی که خودت باعث ممنوع الکار شدنت می شی. من فرصت داشتم به ایتالیا و فرانسه بروم و در آن جا فعالیت کنم ولی نرفتم. ترجیح دادم بمونم و کار کنم. به اعتقاد من سلبریتی ای که در ایران به عنوان سلبریتی در معنای الگو مطرح می شود کاملاً غلط است. یعنی به اعتقاد من، سلبریتی اشتباهی است. من تمام تلاشم را کردم که الگوی واقعی تأثیرآفرین را در جامعه معرفی کنم. تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی کادربندی اش اشتباه است. اجاره نمی دهد تمام وجوه یک موضوع باز بشود و از تمام اقشار در یک برنامه استفاده کنید و یک مسأله را به صورتی واقعاً همه جانبه مورد بررسی قرار دهید. شما اجازه ندارید تمام مخاطبان را در نظر بگیری و سوژه ها را غیرسلیقه ای مطرح کنید. یک نکته دیگه درباره تلویزیون، بحث تب یک مجری یا بازیگر را گرفتن است. تلویزیون برای این که بحران کمبود مخاطب را حل کند باز یک تصمیم اشتباه می گیرد. تأکید بیش از اندازه روی یک مجری. این تب یک مجری را گرفتن در شبکه های مختلف به یک سندروم تبدیل می شود و هر شبکه ای را باز می کنید می بینید همان آدم روی آنتن است. محمد رضا گلزار به عنوان مجری در برنامه تلویزیونی فعالیت می کند بدون این که اصلاً معیارهای لازم کار اجرا را داشته باشد. این یعنی من اصلاً به مخاطب اهمیت نمی دهم و فقط مهم این است که مشکل خودم حل شود. مخاطب کاذب ایجاد کنم نه مخاطب واقعی. من در برنامه اینترنتی تاک شو نیلا گپ تلاش کردم تا این مسأله، جایگزینی سلبریتی اشتباهی با سلبریتی واقعی را حل کنم. من در یک خانواده ارزشمدار حقیقی بزرگ شدم. به این اعتقاد دارم که باید الگوهای واقعی برای کودکانمان داشته باشیم. من در برنامه نیکلا گپ از خانم هایی دعوت می کنم که نه بازیگر هستند نه سلبریتی بلکه قهرمان زندگی خودشان هستند. زندگی این خانم ها می تواند الگو بشود. در جامعه ما زن افسرده، زنی که بهش خیانت شده، هر روز زیاد و زیادتر می شه. من با زنانی گفتگو می کنم که این افسردگی را تبدیل به فرصت می کنند و به یک قهرمان تبدیل می شوند. شرافتمندانه زندگی می کنند و پشت خانواده شان هستند. این زنان کل زندگی شان را وقف سالم زندگی کردن می کنند. زنی که در 20 سالگی شوهرش او را ترک کرده با یک بچه. تصمیم می گیره شیرینی پزی را به یک زمینه برای ادامه زندگی اش تبدیل کنه و آنقدر روی این زمینه کار می کنه تا به یک انسان بزرگ تبدیل می شه. من در برنامه نیلا گپ این مسأله را دنبال می کنم. نباید اجازه دهیم که افسردگی ما را غرق کند. هموطنان من نیازی به سلبریتی ندارند که زندگی اش اصلاً شباهتی به زندگی آنها ندارد. من کسانی را دنبال می کنم که زندگی شان زمینه را برای کارهای بزرگ در زندگی دیگرانی که با آنها همذات پنداری می کنند ایجاد میکند. این ها می توانند الگوی بزرگی باشند. زنی که از شهرستان به تهران آمده و خانواده اش را ساخته و به قهرمان زندگی اش تبدیل شده است. شبکه 5 سیما برنامه من را کپی زده است و از کارآفرینان دعوت میکنه و جالب است که بین 8 تا 18 میلیون تومان از آنها پول میگیره! واقعاً این نوع فعالیت فرهنگی فقط مخاطب را از تلویزیون بیزار می کند.
ساعد نیوز: چه حسی داشتید وقتی به عنوان نخستین بانوی ایرانی رفتید به ورزشگاه آزادی برای گزارش فوتبال؟
نیلوفر امینی فر: رفتن به ورزشگاه آزادی برای من مهم نبود. روزی که از من دعوت شد که برای گزارش ایران پرتغال به ورزشگاه بروم، تمام تلاشم را کردم تا از این مسئولیت فرار کنم. ولی این اتفاق افتاد . مدیر ورزشگاه آزادی در آن زمان خیلی تأکید داشت که من برای این کار حتماً آنجا بروم. من اصلاً دانش فوتبالی ندارم. اصلاً چیزی درباره فوتبال نمی دانم. به من گفتند بروید و در ورزشگاه قدم بزنید تا حس و حال ورزشگاه را درک کنید و من این کار را کردم ولی باز چیزی دستگیرم نشد. گفتند چرا این طوری است؟ گفتم خوب علاقه ندارم ولی خانم شیرازی زنگ زد گفت حتماً باید باشید و این کار را قبول کردم. واقعاً مادرم همیشه می گه که نیلوفر وقتی تو می ری روی صحنه برای اجرا یک آدم دیگری می شی. انرژی مضاعف. واقعاً لطف خداست و این یک حقیقت است و من این کار کردم. و خیلی هم بازخورد خوبی داشت. ولی این داستان یک جنبه زرد هم برای من داشت. آن زمان خانم بهنوش بختیاری از طرف یک گالری طلافروشی برای تبلیغات به ورزشگاه آمده بود. طبق هماهنگی های انجام شده آمد و یک چند دقیقه برند این گالری را در مصاحبه با من معرفی کرد برای خانم هایی که در ورزشگاه بودند و رفت نشست روی زمین کنار چمن و بعد از چند دقیقه کلاً غیب شد. از ورزشگاه رفت. بعد از تمام شدن این واقعه، تمام خبرگزاری ها از من به عنوان اولین بانوی ایرانی که به ورزشگاه رفته خبر رفتند. خانم بهنوش بختیاری با من تماس گرفتند و هر چه خواستند به من گفتند. خانم بختیاری می گفت که چرا گفتی که اسم من رو حذف کنند و فقط اسم خودت را به عنوان اولین زن ایرانی که به ورزشگاه آزادی رفته ثبت کردید. من به روح بابام قسم خوردم که هر کسی بود می خواست اسم من پیش اسم بهنوش بختیاری بیاد. این طوری که بیشتر معروف می شدم چون همه شما را می شناسند ولی باز خانم بختیاری اصرار داشتند که من کاری کردم که خبرگزاری ها از ایشان اسمی به میان نیاورند. جالبه از نفوذش استفاده کرد و حتی نصف این خبرها را پاک کرد. ولی خدا بزرگ است و من این را در زندگی ام درک کردم.
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش