فیلم "دختر گشمده" محصول کشور آمریکا در سال 2014 است. این اثر روایتگر داستان دختر نویسنده ای است که با برقراری رابطه جنسی، خودآزاری و خیانت قصد مظلوم نمایی و تخریب مردان را دارد. اما از دلایل اقدام او به چنین رفتارهای هیچ صحبتی به میان نیامده است. او برای جلب توجه همسرش به خود در روز سالگرد ازدواجشان، با کشیدن نقشه ای همسرش را قاتل خود جلوه می دهد و با مخفی کردن خود سعی در تخریب چهره او دارد.
داستان فیلم "دختر گمشده"
فیلم "دختر گمشده" در صبح پنجمین سالگرد ازدواج نیک دان آغاز می شود و این دقیقاً همان زمانی است که اِیمی ناگهان ناپدید شده است. او با نقشه قبلی، شواهدی را مبنی بر متهم کردن نیک به قتل خود در خانه قرار داده است و به خارج از شهر می رود. نیک ادعا می کند که هیچ اطلاعی از ماجرا ندارد و پلیس را با خبر می کند. پس از چند روز پلیس به نیک دان مشکوک شده و او مجبور می شود برای تبرئه خود وکیل بگیرد. در آن سوی داستان، ایمی بعد از از دست دادن پول هایش در یک، بار دوست پسر سابقش را می بیند و با او به یک خانه می رود. نیک با توصیه وکیلش در مصاحبه تلویزیونی به خیانت به همسرش اعتراف کرده و از او عذرخواهی می کند و درخواست بازگشت ایمی به خانه را دارد. در همین زمان ایمی تحت تاثیر صحبت های نیک قصد بازگشت به خانه را می کند. لذا برای رسیدن به این هدف خانه را طوی صحنه سازی می کند که گویی در آنجا زندانی بوده است. سپس در حین رابظه جنسی با دسی، با تیغ گردن او را می برد. او خانه را ترک کرده و نزد نیک باز می گردد. ایمی در مقابل پلیس داستان را اینگونه بیان می کند که دسی او را از خانه ربوده بود و در خانه ییلاقی اش حبس کرده و به او تجاوز می کرده است و با کشتن دسی خود را از آنجا نجات داده است. در نهایت نیک با توجه به تهدیدهای ایمی و باردار بودنش مجبور به ادامه زندگی با او می شود.
نقد فیلم دختر گمشده
امی الیوت دان یکی از پیچیده ترین شخصیت های چند سال اخیر سینماست زیرا مرز بین سلامت عقل و نشانه هایی که در شخصیت اش از سادومازوخیسم دارد همواره مخاطب را برای اخذ تصمیم نهایی درباره اش به تردید می اندازد. در ابتدای فیلم مخاطب با یک زن خانه دار و هنرمند آمریکایی در آرمانی ترین حالت تعریف شده آشنا می شود. همسری وفادار که در شخصیت اش تلفیقی دلپذیر از ذکاوت و آراستی موجود است، زیباست و ب کاریزمایی منحصر به فرد اطرافیان را شیفته خود می کند، با گذشت دقایق این واقعیت برملا می شود که ایمی توان آسیب رساندن به افراد دیگر و از همه مهمتر توان آسیب رساندن و در نهایت کشتن خودش را نیز در لایه های زیرین شخصیتی اش دارا است. او می تواند به راحتی گلوی معشوق اش را بریده و بدون هیچ عذاب وجدانی به زندگی خود ادامه دهد.
این نشانه ها که حامل میزان بالای شقاوت موجود در شخصیت اش است از زمانی آغاز می گردد که متوجه خیانت همسرش نیک (بن افلک) شده و نقشه ای برای انتقام گرفتن از وی کشیده و او را همراه با مدارک فراوانی به تقل خود متهم می کند و متواری می شود.
در میان ویژگی های برجسته ایمی دان می توان به توانایی در صحنه سازی، تغییر چهره، خودآزاری و در نهایت دگرآزاری اشاره کرد و باید در نظر داشت وی تمام خصایص را زیرنقابی سنگین از بانویی شایسته ارائه می دهد، زیبایی ظاهری و دلپذیر در وجنات و سکنات که از او الگویی حائز اهمیت برای نسل بعدی دختران آمریکایی ساخته است، مهمترین نکتهٔ شخصیت ایمی دان را باید در این واقعیت دید که این تصویر غالب که تا سن ۳۵ سالگی ادامه داشته (تا این سن تنها خوبی را با نشانه هایی کوچک بروز داده است) نیز جزو نقش هایی ست ک او ایفا می کند.
امی دان در نگاه اولیه نمونه ای کامل از مرز باریکِ بهترین حالت و بدترین حالت است ولی از منظری کلی تر باید گفت که شخصیت خلق شده توسط «جیلیان فیلین» نویسندهٔ کتاب دختر گمشده، نویسندهٔ روان نژندی ست که تصمیم می گیرد فصل آخر زندگی اش را خود بنویسد. نقشه ای زیرکانه در سر می پروراند، با دقت دفترچه خاطراتی جعلی برای خود می سازد و همراه با دیگر شواهد در معرض دید پلیس قرار می دهد و ناپدید می گردد. او در نظر دارد انتقامی درخور توجه از همسر خیانتکارش بگیرد، انتقامی که هر آنقدر که برای او همراه با سختی و دشواری ست اما سرگرم کننده و لذت بخش نیز هست و او را به غنای وجه بیمارگونه شخصیتی اش سوق می دهد.
دیوید فینچر برای ایفای نقش ایمی دان گزینه های زیادی را مدنظر داشت که از مهمترین آنها می توان به «ریس ویترسپون» یا «جسیکا چستین» اشاره کرد، اما حضور رُزاموند پایک انگلیسی در این نقش جانی دوباره به محصول ارائه شده توس فینچر و فیلین داده است، پایک با دقت تمام زوایایی شخصیتی ایمی دان را مورد بررسی قرار داده و برای رسیدن به نقش تلاشهای قابل ملاحظه ای انجام داده است. او در حین روزهای فیلمبرداری سه بار ۶ کیلو به وزن خود اضافه (با خوردن همبرگر) و کم (ورزش بوکس) کرده است و همانطور که در منبع اصلی یعنی کتاب دختر گمشده آمده بارها با مدادهایی به رنگهای مختلف دفترچه خاطرات ایمی را تهیه و تنظیم کرده است. نمی توان به راحتی برای پایک صحنهٔ اوجی در نظر گرفت زیرا انرژی مستتر در نقش به اندازه ای یکدست و هوشمندانه تزریق شده که در اکثر سکانس های حضورش توجه به مخاطب را به خود جلب می کند. با این احوال می توان گفت سکانسی که در نهایت او دزی کالینگز (نیل پاتریک هریس) را به قتل می رساند یکی از تکان دهنده ترین صحنه های جنایت در دههٔ اخیر را با جزئیات به نمایش می گذارد که با بازی دقیق و حساب شدهٔ پایک جلوه ای ماندگار در اذهان باقی می گذارد.
نظر منتقدان در مورد فیلم دختر گمشده
بسیاری از منتقدان نظر مثبتی نسبت به فیلم دختر گم شده داشتند. رابی کولین از تلگراف این فیلم را یک نئو نوآر توصیف کرد که باعث می شود مغزتان از هم بپاشد.یان بروکس از گاردین در مورد آن نوشت: «شاید دختر گم شده اتفاقی آنقدرها بزرگ هم نباشد. شبیه طوفانی که در یک فنجان چای اتفاق می افتد. اما باید بگوییم فنجان چایش خیلی شیک و هوشمندانه و ظریف است؛ و طوفانی که در آن اتفاق می افتد آنقدر مهیب است که ما را داخل خودش می کشاند.»جان راستکوف از تایم اوت در مورد فیلم دختر گم شده نوشت: «رمان مجذوب کننده گیلیان فیلین درباره همسر گمشده تبدیل به یک تریلر هالیوودی گرم و خشونت بار شده که هر ده سال یک بار می توانید یک فیلم مانند آن را ببینید.» جاستین چانگ از ورایتی این فیلم را موفق تر از دختری با خالکوبی اژدها ارزیابی کرد. او در مورد اقتباس فینچر از رمان دختر گم شده نوشت: «این تریلر روانشناسانه پرهزینه 149 دقیقه ای که بسیار دقیق و مسحورکننده ساخته شده، ترکیبی منحصر به فرد از فیلم ساز و ماده خامی است که در دست دارد. این فیلم بدبینی فینچر نسبت به عصر اطلاعات و همچنین دغدغهٔ او در مورد ترس و خشونتِ پنهان در زیر لایه بیرونی زندگی مدرن آمریکایی را به خوبی نمایش می دهد.»