ذخایر طلا در ترازنامه بانک های مرکزی دنیا از یک طرف و جذابیت آن در مقاصد سرمایه گذاری و مقابله با محیط بی ثبات کلان اقتصادی از طرف دیگر باعث شده این فلز ارزشمند حتی بعد از فروپاشی نظام برتون وودز نیز مورد توجه سیاست گذاران، محققان و بازیگران بازارهای کلان اقتصادی قرار بگیرد. مقاله ی حاضر پویایی های تقاضای طلا و مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر آن را طی دوره 2011-2000 برای 25 کشور در حال توسعه با استفاده از رهیافت داده های تابلویی مورد مطالعه قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد مهم ترین عامل اثرگذار بر تقاضای طلا، تقاضای دوره ی گذشته ی طلا بوده است. سایر عوامل تعیین کننده تقاضای طلا که اثر مثبتی بر تقاضای آن داشته اند، درآمد سرانه، رشد درآمد سرانه، نرخ تورم، اعتبارات بخش خصوصی و نرخ بهره حقیقی بوده اند. تغییرات متغیرهایی نظیر نوسانات درآمد سرانه، نوسانات نرخ تورم و ارزش بازار مالی نیز در جهت عکس بر تقاضای طلا اثر داشته اند.
نقش طلا در اقتصاد جهان امروزی
پس از آن که هر کشوری ارز داخلی خودش را طراحی کرد و سکه های طلا نقش کمتری در معاملات بین المللی داشتند، باید استانداردی برای ارزش گذاری ارزهای داخلی نسبت به یکدیگر به وجود می آمد. طلا همچنان به عنوان یک دارایی مقبول در سراسر جهان شناخته می شد. بهترین راه برای رسیدن به یک توافق جهانی، استفاده از طلا برای تعیین ارزش هر ارز داخلی بود. بنابراین دولت ها ارزش پول داخلی کشور را با توجه به قیمت طلا تعیین کردند.
بریتانیا اولین دولتی بود که استاندارد طلا را به عنوان یک الگو به دنیا معرفی کرد. بدین ترتیب ارز داخلی هر کشور قابل معاوضه با طلا بود. همچنین ارزهای داخلی کشورهایی که این الگو را پذیرفته بودند، نسبت به یکدیگر نیز ارزش مشخصی داشت. کارآمدی این روش باعث شد تا سایر کشورهای نیز به مرور به جمع حامیان طلا اضافه شوند و پشتوانه ارز ملی خود را طلا قرار دهند. آلمان جزو اولین متحدان بریتانیا در این موضوع بود. امروزه اکثر کشورهای دنیا این موضوع را پذیرفته اند. تنها برخی از کشورهای آمریکای جنوبی که منابع فراوانی از نقره داشته و دولت چین استانداردهای خاص خود را برای تعیین قیمت ارز داخلی دارند
بیشتر کشورهای مهم تولیدکننده ی طلا، معافیت های مالی، سوبسیدها(subsides) و کمک های دیگری را برای صنعت استخراج طلا فراهم آورده اند. در این کشورها به ویژه کانادا و آفریقای جنوبی، کمک های یادشده در ابقاء و برقراری صنعتی فعال و عملی مهم بوده اند. در سال های دهه ی 1970 که قیمت طلا افزایش یافت،تقریبا همه ی معادن طلای استرالیا و کانادا سوبسیدهایی را دریافت کردند.
بسیاری از معادن آفریقای جنوبی دارایمعافیت های مالی می باشند. با توجه به اینکه در سال 1983 مدیر کل خزانه داری آفریقای جنوبی، طرح هایی را اعلام کرده تا مساعدت و کمک دولتی را درمعادن حاشیه ای طلا که از جانب دولت می توانند حمایت شوند کاهش دهد. معادن آفریقای جنوبی تحت نظر دولت اداره می شوند و ملزم به صدور طلایشان بهبازار های بین المللی از طریق بانک ذخایر آفریقای جنوبی می باشد و شوروینیز با ابلاغ احکام اداری ویژه ای از صنعت استخراج طلای خود حمایت مینماید.
چین، دورنمای صنعت طلای کشورش را از طریق تشویش و مشارکت جمعیت شهری و نظامی پایه ریزی می نماید. شرکت ها تولیدکننده ی طلا در ایالات متحده ی آمریکا، برای عملیات داخل کشور دارای 15% ( فوق العاده برداشت) و 14% ویژه ی عملیات خارج از کشورند. در ایالات متحده هیچ نوع تعرفهای روی واردات کانی های طلا، کنسانتره ی مربوطه یا شمش وجود ندارد اما عوارضی از 5%-11/2% برای انواع مختلف محصولات طلای نیمه ساخته وجود دارد.
در ساخت طلا به ویژه در صنایع الکتریکی و الکترونیک، هزینه ی طلای استفاده شده به ازای واحد کالا، هنوز درصد کوچکی از کل هزینه ی واحد مزبور است و از این رو، قیمت طلای مصرف شده در دستگاه اغلب اهمیت کمی در قیمت گذاری محصول دارد. در پاسخ به افزایش سریع و پایدار قیمت جهانی طلا در حد فاصل اواسط سال 1976 و اواخر 1980 ، شرکت های اکتشاف کننده به اندازه یدلالانانفرادی ، جستجوی جهانی خود را برای طلا شدت بخشیدند و نتایج جستجوی آنها چشمگیر بوده است.
برای مثال کانسارهای عظیم طلا در برزیل و پرو و جاهای دیگر کشف شده و میزان تولید به طور ناگهانی بالا رفت. البته این نتایج اغلب تنها از طریق تلاش های پیوسته دلالان انفرادی که توسط همان رویاهای طلایی که نسل های پیشین را به میادین طلای کالیفرنیا، آلاسکا، استرالیا و گینه ی جدید پیش می راند، حاصل شده است.
اگرچه قیمت طلا از سطح تثبیت شده ی آن در سال 1980 کاهش یافته است، اما به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از سطح قیمت های اواخر دهه ی1970 باقی خواهد ماند. این سطح بالای قیمت، علاقه سرمایه گذاران را بیشتر نموده و آنها را ترغیب به افزایش کلی در سرمایه گذاری جهت ازدیاد ظرفیت اکتشاف، تولید نموده و هدایت کرده است.
استخراج کانسارهای آبرفتی نسبت به استخراج منابع زیرزمینی کم هزینه تر بوده و در واقع استخراج زیرزمینی گران ترین روش استخراج تلقی می شود و البته این هزینه ها از معدنی به معدن دیگر به مقدار زیاد تفاوت می کند، بااین وجود بعضی از معادن زیرزمینی نسبت به عملیات روزمینی و سطحی، قابلیت تولید ارزان تر یک اونس طلا را دارند.
هزینه ی متوسط برای تولید یک اونس طلا در معدن در ایالت داکوتای جنوبی آمریکا در خلال1983 ، 301 دلارآمریکا بوده که این رقم به تفکیک به موارد زیر مربوط می شود:
- 253 دلار بابت استخراج و عملیات بعدی
- 18 دلار مخارج کلی و اداری
- 30 دلار مربوط به مالیات.
البته هزینه مربوط به استخراج و عملیات به ترتیب زیر سرشکن می شود:
- 20دلار( توسعه ی کار)
- 64 دلار(وقف در عملیات )
- 19 دلار ( حمل و نقل )
- 27 دلار ( انتقال مواد به سط حزمین )
- 7 دلار خرد کردن و حمل با تراموا
- 80 دلار به واسطه ی سایر هزینه های کلی و عملیات معدنی و همچنین
- 36 دلار به ازای آسیا کردن مواد اولیه.
لازم به یادآوری است هزینه های پروسه ی کانی های طلا بسته به عملیات مورد لزوم می توانند بسیار متفاوت باشند. سطح تکنولوژی عملیات استخراج نیز تا حدود زیادی روی هزینه ی تمام شده اثر می گذارد.
تجارت جهانی
بیشتر از یک دهه، قسمت اعظم طلای جهان از طریق زوریخ سوییس به جریان افتادهاست و کشور سوییس جایی است که بانک ها و معامله گران، معاملات و فروش اکثر طلای استخراج شده در آفریقای جنوبی و شوروی را انجام می دهند و لندن برای تنظیم و فیکس نمودن قیمت ها ، همانند قبل، مرکز سنتی باقی خواهد ماند.
لندن در حقیقت مکانی است که پنج معامله گر مهم شمش طلا که بازار بورس طلای لندن را در دست دارند و روزانه دوبار با یکدیگر ملاقات کرده تا سفارش ها و خریدها را با یکدیگر هماهنگ کنند. قیمتی که سفارش ها و خریدها بر اساس آن بوده و پس از موازنه و نیز تثبیت از طریق سرویس های خبررسانی و بی سیم به عنوان یک خبر مهم به سراسر جهان مخابره می شود. سایر مراکز تجارت مهم و برجسته ی طلا عبارتند از: نیویورک، شیکاگو، وینپگ، پاریس، فرانکفورت، بیروت، جده، هنگ کنگ، بمبئی، سنگاپور و توکیو.
ارتباط تلکس فوری میان مراکز معاملات جهانی، این امکان را به معامله گران و بازرگانان می دهد تا در هر زمان و با روشی واحد نسبت به گسترش بازار عکس العمل نشان داده و بنابراین بهطور مداوم حرکت طلا را در تجارت جهانی بیشتر نمایند. آمار تجارتی طلا در سال های پیش از1978 به واسطه ی گنجایش و تداخل حرکت های پولی بین بانک های مرکزی پیچیدهمی باشند.
بعد از 15 آگوست سال 1971 که قابلیت تبدیلدلار ایلات متحده به طلا حذف شد، ایالات متحده هیچ طلایی را از ذخایررسمی خود مورد معامله قرار نداد، البته به استثنای 25/1 میلیون اونس شمشفروخته شده در حد فاصله ی زمانی 9-1978 شوروی در بازار جهانی طلا به عنوان یک فاکتور مهمولی متغیر تلقی می شود.
در بعضی از سال ها این کشور 15میلیون اونس طلا به کشورهای بازار مشترک (اقتصاد آزاد) صادر نموده است. در سال 1981صادرات خالص از شوروی و شرق اروپا بالغ بر حدود 9 میلیون اونس می شد. هر چندتا سال 1983 ، این میزان تجارت به حدود 2 میلیون اونس با افزایش فرو شمحصولات شوروی کاهش یافت.
طلای شوروی که در بازار های جهانی مورد معامله قرار می گیرد، دارای خلوص 999/0 درمقایسه با 995/0 برای طلا در دسترس از جانب دیگر منابع می باشد. تعدادی از بانک ها، دلالان و استفاده کنندگان صنعتی طلای با درجه خلوص بالا را ترجیح می دهند.
در سال 1982 ، همچنین آفریقای جنوبی، طلای با خلوص زیاد یعنی (99/99) برای رقابت با طلای شوروی روانه ی بازارهای بین المللی نمود. در سال های اخیر، شوروی حدود یک پنجم واردات طلای ایالات متحده را تامین نموده، اگرچه در خلال سال 1983 از طرف شوروی طلایی به ایالات متحده وارد نشده است.
علاوه بر تجارت شمش طلا، تجارت بین المللی در رابطه با کانی های حاوی کنسانتره ی طلا و طلای قراضه وجود دارد. برای بعضی از کشورها طلای بازیابی شده از کانی های وارداتیو قراضه، ممکن است درصد مهمی از کل تولید طلایشان را تامین نماید.
در ژاپن برای مثال، طلا به عنوان یک محصول فرعی ازکنسانتره های فلز ما در وارداتی، بازیابی می شود که راسا مشخص می باشد و بالغ برتقریبا 80% تولید طلای ژاپن در خلال سال 1983 می شود. طلا همچنین به طور بین المللی به عنوان یک جزء و مولفه که از مس خام تصفیه نشده، تنها بعد از پالایش در بیروناز کشور مبدا بازیابی می شود، به جریان می افتند.