به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از خبرنگاران جوان، بالاخره تمام شد. یک عمر دویدن و بار مسئولیتهای سخت را بر عهده گرفتن و از این استان به آن استان رفتن و غم مردم را خوردن؛ و چه پایان باشکوهی... از مفتخر شدن به مدال شهادت و بدرقه تاریخی توسط مردم قدرشناس ایران تا آرام گرفتن در قبله شرقی ایران، دیوار به دیوار مضجع شریف سلطان (ع)، حسن ختامی بود که دست تقدیر الهی برای آیت الله «سید ابراهیم رئیسی»، خادم ملت ایران، رقم زد.
در این میان، در جدال با حجم سنگین داغ و غم ناشی از فقدان رئیسجمهور شهید و همراهان عاقبتبخیرش، جزئیات و ظرایف قابل تامل و شیرینی هم به ذهنها و قلبهای عاشقان دلخون متبادر میشود که یادآوریاش، لحظاتی لبخند را مهمان صورتهای اشکآلودشان میکند. مرور اجمالی این نکات ظریف از زبان مردم باصفایی که عادت ندارند خدمتگزاران صادقشان را فراموش کنند، خالی از لطف نیست...
از صبح دوشنبه 31 اردیبهشت که با آن خبر کوتاه و تلخ، رشته دعا و توسل مردم ایران برای نجات بالگرد رییسجمهور، پاره و امیدشان ناامید شد تا غروب پنجشنبه که خادم جمهور بالاخره از مردمی که همیشه قلبش برایشان میتپید، دل برید و به محضر امام رئوف (ع) مشرف شد، نقلهای زیبا و دلنشینی از او که مزد خدمات بیمنتش را با شهادت گرفته بود، در میان مردم جوشید و سینه به سینه منتقل شد؛
«سید ابراهیم رئیسی، همشهری امام رضا (ع)، هشتمین رئیسجمهور ایران در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود»، «دوران مسئولیتش در جایگاه ریاست جمهوری، در روز ولادت امام هشتم (ع) شروع شد»، «3 سال فرصت کافی بود برای اینکه ثامن الحجج (ع)، برات شهادتش را امضا کند و درست در شب میلاد آقا (ع) به پاس خدمات خالصانهاش، همنشین شهدا شد» ...
با اعلام برنامه زمانبندی تشییع و تدفین پیکرهای مطهر شهید جمهور و همراهانش در شهرهای مختلف، باز هم ظرایف جالبی در ذهن مردم جرقه زد.
آنهایی که عادت به پیگیری اخبار دارند، باخبرند که چند سالی است تب عجیبی به جان جامعه افتاده به نام «تاریخ تولد رُند» و بعضی پدر و مادرها به هر دری میزنند تا رضایت پزشک و بیمارستان را بگیرند و نوزاد توی راهشان، در تاریخ خاصی به دنیا بیاید؛ 9/9/99، 1/1/1401 یا 2/2/1402 و حاضرند هر زحمت و هزینهای را برای ثبت این تاریخ در شناسنامه فرزندشان به جان بخرند.
اینطور است که وقتی در گذر چند روز پراضطراب و پر از غم و درد، معلوم شد تاریخ تدفین شهدای خدمت، سوم خرداد سال 1403 خواهد بود، روی لب خیلیها لبخند معناداری نشست؛ لبخندی که یک دختر جوان، در میان خیل جمعیت داغداران خادم ملت، اینطور دربارهاش توضیح داد: «خدا همهجوره داره برای آقای رئیسی و همراهانش، سنگ تمام میذاره. به تاریخ تدفینشون نگاه کنید. ببینید چقدر قشنگ براشون چیده. راست میگن کار، خوبه خدا درست کنه.
خیلیها سر و دست میشکوندن که تاریخ رُند 3/3/3 بره توی شناسنامه بچهشون. حالا این تاریخ، میشه تاریخ سفر ابدی رئیسجمهور شهید ما؛ همون مردی که هیچوقت برای خودش زندگی نکرد، در بند مادیات و تجملات زندگی نبود و سبکبار رفت.»
اما خوب که نگاه کنی، تاریخ تدفین رییسجمهور دیروز و شهید جمهور امروز، فقط یک عدد خاص و خوشخوان نیست. شاهدش، تفسیر قابل تاملی است که یکی از هموطنان دلسوخته با استناد به نهج البلاغه از این تاریخ ارائه میکند. او با اشاره به توالی سه عدد 3 در تاریخ تدفین شهید آیتالله سید ابرهیم رئیسی، همه را به مطالعه خطبه 333 نهجالبلاغه دعوت کرده و مینویسد: «امیرالمومنین، علی (ع) در این خطبه در توصیف ویژگیهای «مومن» میفرمایند: شادمانی مومن، در چهرهاش و اندوه او در دلش است. حوصلهاش از همه، بیشتر و نفسش از همه، خوارتر است. برتریجویی را نمیپسندد و از خودنمایی بیزار است. اندوهش بسیار، همتش بلند، خاموشیاش دراز و وقتش، مشغول است... مومن، نرمخوی و نرمرفتار است. نفسش از صخره، سختتر است و در عین حال، خود را از بردگان کمتر میداند.»
خطبه را دوباره و چندباره که بخوانید، حس میکنید انگار دارد همان رئیس جمهور شهید خودمان را معرفی میکند؛ همان که با رفتن دلخراش و باورنکردنیاش، داغی سردنشدنی به دلمان گذاشت. اینطور است که هموطن نکتهسنج، در ادامه مینویسد: «مردم بیاید باور کنیم رئیسی، فقط یک رییسجمهور نبود...»
ماجرای تدفین شهید جمهور، اما حتی از این هم، خاصتر است. این را ذکر خاطرهای توسط یکی از همکاران سابق رئیسجمهور شهید اثبات میکند. دکتر «مرتضی فیروزآبادی»، معاون سابق برنامهریزی آستان قدس رضوی در زمان تولیت شهید رئیسی، میگوید: «یک بار با آیتالله رئیسی جلسه داشتم. زمان جلسه، روز پنجشنبه یک ساعت قبل از اذان مغرب بود. در اثنای جلسه، متوجه شدم حاج آقا چند بار به ساعت نگاه کردند. تصور من این بود که جلسه تا اذان ادامه پیدا میکند، اما شک کردم و پرسیدم: حاج آقا تا کی وقت داریم؟
آقای رئیسی در جواب گفتند: تا 20 دقیقه یک ربع مانده به اذان. من میخواهم قبل از اذان مغرب به زیارت حضرت رضا (ع) بروم؛ و بعد از بزرگانی یاد کردند و از قول آنها گفتند: نقل شده که ائمه معصومین (ع) دقایقی مانده به اذان مغرب روز پنجشنبه، به زیارت حضرت رضا مشرف میشوند... و حاج آقا به این زیارت غروب پنجشنبه، پایبند بودند. خاطرم است حتی وقتی ایشان به قوه قضاییه رفتند هم، آن اوایل، عصر پنجشنبهها به مشهد برمیگشتند و خودشان را به حرم امام رضا (ع) میرساندند.»
حالا معلوم میشود تدفین در حرم امام رضا (ع) در روز پنجشنبه، آن هم دقایقی قبل از اذان مغرب، نمیتواند اتفاقی باشد. ادامه صحبتهای دکتر فیروزآبادی هم، بر این مسئله صحه میگذارد: «آن جملهای که شهید رئیسی گفتند که: «من همه زندگیام به حضرت رضا (ع) گره خورده»، الان معنایش را میبینیم. آن پایبندی به زیارت غروب پنجشنبه، به تدفین در غروب پنجشنبه گره خورد...»