نیروهای داعش در چنین روزی، 12 ژوئن 2014 (برابر با 22 خرداد) پس از حمله به موصل و تکریت به پایگاه هوایی اسپایکر در این شهر حمله و قریب به یک هزار و 700 دانشجوی نظامی غیرمسلح در آنجا را قتل عام کردند و به رود دجله انداختند تا جایی که به توصیف شاهدان آب دجله از خون پیکرهای این شهدا قرمز شده بود. در زمان سقوط موصل، حدود پنج تا 10 هزار نفر از دانشجویان نیروی هوایی عراق در پایگاه هوایی اسپایکر در 15 کیلومتری شهر تکریت حضور داشتند که گفته میشود سه هزار نفر از آنان با حمله داعش به عراق به رغم هشدار فرماندهانشان مبنی بر ماندن در پادگان، توسط عشایر تکریت و به امید بازگشت به خانههایشان اسیر شده و به کاخ ریاستجمهوری صدام در تکریت منتقل شدند.
سران عشایر عراقی که غالباً از باقیماندگان حزب بعث بودند، به این نتیجه رسیدند تا اسیران شیعه و غیرمسلمان را به داعش تحویل دهند تا به انتقام خون صدام آنها را به قتل برسانند و اسیران سنی به شرط توبه آزاد شدند.
قتل عام قریب به یک هزار و 700 نفر از اسیران شیعه با به رگبار بستن جمعی یا بریدن سرشان اتفاق افتاد. نیروهای داعش پس از قتل قربانیان که غالباً دانشجویان نظامی زیر 20 سال بودند، آنان را به درون رود دجله انداختند یا در گورهای جمعی، دفن کردند و تعدادی را هم زنده به گور کردند تا بزرگترین عملیات تروریستی تاریخ پس از حملات 11 سپتامبر نام گیرد.
در جنایت اسپایکر، همه عوامل، عناصر و شرایط دست به دست هم دادند تا صحنهای هولناک و غمانگیز را ترسیم کنند که پاک کردن آن از خاطرهها بسیار دشوار است، به ویژه خاطره کسانی که بخت زنده ماندن را داشتند و خانوادههای قربانیان که هنوز برخی از آنها یا بسیاری از آنها پیکرهای فرزندان خود را پیدا نکردند و به حقوق و حقوق مادی و معنوی خود نرسیدند.
اگرچه همدستی برخی از سران عشایر در شهر تکریت از بازماندگان حزب بعث در وقوع این جنایت سهیم بوده است، اما عامل دیگری هم در وقوع این جنایت در دوازدهم ژوئن 2014 تاثیر داشته و این موضوع با حقایق و حوادث بعدی تأیید و اثبات شده است.
به گفته منابع مختلف مقامات قضایی عراق تاکنون احکام اعدام 112 نفر که در این جنایت محکوم شدند صادر کرده که حکم 76 مورد تاکنون به اجرا درآمده است.
علاوه بر این، گرایش خونین و جنایتکارانه سازمانها و گروههای تروریستی تکفیری، از القاعده و شاخههای مختلف آن تا داعش، تأثیر بسزایی در انجام یک کشتار به تمام معنا هولناک مانند اسپایکر را داشته است.
در جنایت اسپایکر نقش عامل بینالمللی و آن هم ایالات متحده آمریکا را به هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت؛ طرف اصلی در ساخته و پرداخته کردن گروهک تروریستی داعش، همان طور که در تأسیس و توانمندسازی سازمان القاعده در بیش از چهل سال پیش نقش داشته است.
قبل از حمله داعش به موصل و سایر مناطق عراق و بعد از آن هم، واشنگتن که ائتلافی بینالمللی را تحت عنوان مبارزه با تروریسم تشکیل داده و رهبری کرد، برای انجام این وظیفه خود هرگز جدیت کافی به خرج نداد و برعکس، اغلب چشمان خود را به روی جرایم داعش بست یا حتی با حمایت لجستیک از داعش یا با هدف قرار دادن نیروهای الحشد الشعبی، ارتش و پلیس فدرال عراق به طور غیرمستقیم از این گروهک تروریستی حمایت کرد و هنگامی که در سرپوش گذاشتن بر این پشتیبانیهای خود از داعشیها ناتوان بود ادعا کرد که هر چه اتفاق افتاده اشتباهی صورت گرفته است.
آمریکاییها در مناسبتهای متعدد اعتراف کردند که اصلاً به دنبال سرکوب نهایی داعش نیستند و بلکه تنها به تعبیر خود دنبال تضعیف و محدود کردن دامنه فعالیت آن هستند و از همین رو آن را باقی خواهند گذاشت تا در زمان و مکان مناسب از آن به عنوان ابزاری در راستای دستیابی به منافع، محاسبات و برنامههای خود بکار گیرند.
با وجود اینکه باندهای داعش جرایم فراوانی را علیه ملت عراق از هر قوم و کیشی مرتکب شدند، اما کشتار اسپایکر خونبارترین، تروریستیترین و وحشیانهترین آن بود و تأثیرات روحی و روانی این جنایت هولناک بر روح خانواده قربانیان و سایر مردم عراق بسیار زیاد و عمیق بود که شاید پاک کردن آن تا دهها سال دیگر هم بسیار سخت باشد.
مسئولان ذیربط عراقی در آن مقطع زمانی کمیته ویژهای برای پیگیری امور خانواده شهدای کشتار اسپایکر تشکیل دادند و به خوبی هم عمل کردند که در شناسایی، دستگیری و اجرای احکام اعدام شماری از محکومین نمود داشت. در عین حال نهادهای دینی عراق نیز به ویژه حوزه علمیه و سازمان حشد الشعبی هر ساله برنامههایی را برای زنده نگاه داشتن یاد قربانیان و رسیدگی به خانودههای آنان تدارک میبینند.
قطعاً حقیقت بدیهی و آشکار این است که فتوای جهاد کفایی که توسط مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید علی سیستانی، سه روز پس از حمله داعش به راه افتاد، منجر به برهم خوردن موازنه قوا، اصلاح مسیرهای نادرست و مقابله با تهدید تکفیریها علیه مقدسات اسلامی درع راق از شمال تا دور دستترین نقاط در جنوب این کشور شد، زیرا به برکت آن فتوای تاریخی، دهها هزار جوان و حتی مردان سالخورده به صفوف تشکیلات الحشد الشعبی برای مقابله با باندهای داعش پیوستند.
در همین حال بر کسی پوشیده نیست که تأسیس الحشد الشعبی بر اساس فتوای جهاد کفایی با چالشها و خطرهایی روبرو بود؛ اما سه عامل اصلی در ایفای نقش مهم و کارآمد این نیروها در میادین نبرد و همچنین در ابعاد انسانی و خدمات رسانی متنوع آن در پشت جبهههای نظامی تاثیرگذارد بود.
این سه عامل نخست حمایتهای آیت الله سیستانی، مرجعیت دینی عراق، دوم حمایت مطلق جمهوری اسلامی ایران و ارتباطگیری گسترده آن با گروهها و اقوام مختلف جامعه عراقی بدون درگیر شدن با عناوین دینی، مذهبی یا قومی خاصی شمرده میشود.
در واقع امر طومار دوگانه داعش و اسپایکر و همه جرایم خونبار این گروه با دوگانه فتوای مرجعیت و تأسیس الحشد الشعبی و رشادتهای آن پیچیده شد، چرا که اگر دوراندیشی مرجعیت و اراده ملت عراق و پشتیبانی دوستان آن نبود، غلبه بر داعش به دست نمیآمد.
در پایان باید متذکر شد که جنایت اسپایکر در برابر چشم و گوش جهان به اصطلاح متمدن امروزی و علیه شیعیانی رخ داد که اکثریت جامعه عراق را تشکیل میدهند و ممکن است کسی بپرسد چه چیزی در این جنایت برجسته و جدید بوده در حالی که این نخستین کشتاری نیست که در حق شیعیان عراق صورت گرفت، بخصوص که رژیم بعثی عراق نیز شیعیان را زنده زنده در گورهای جمعی دفن میکرد.
همان گونه که آزادگان و انقلابیون از عاشورای حسین(ع) درس فداکاری و مقابله با ظالمان و مبارزه با متجاوزان و استیفای حقوق مظلوم الهام گرفتند، فتوای مرجعیت و عزت، شرافت و دلاورمردی مردان مقاومت، انتقام ریخته شدن خون شیعیان در عاشورای اسپایکر را از تروریستهای داعشی و بازماندگان رژیم بعث گرفت.