آن کـِه عالم همه در دست توانايش بود،
مرکز دايره غم دل دانايش بود،
هفتمين حجت معصوم ز ظلم هارون
چارده سال به زندان ستم جايش بود،
دل "موساي کَـليم" از غم اين موسي سوخت،
که به زندان بلا طور تجلايش بود…
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد
آن زماني که دل مهيا شد
دفتر غم مقابلم وا شد
تا کِه آنرا ورق زدم ديـدم
نهمين صفحه نام موسي شد…
حضرت کاظِم "از عنايت خويش"
نظري کرد و سيـنه غوغا شد
شهادت جانسوز امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت
ترسي از فقر ندارند گدايان کريم
دست خالي نروند از در احسان کريم
حاجت خواسته را چنـد برابر داده است،
طيب الله بِه اين لطف دو چندان کريم
کاظِميني" نشديم و دلمان هم پر بود"
بار بستيم به سوي شاه خراسان کريم
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت
موسي شدي كِه معجزه اي دست وپا كني
راهي براي رد شدن قوم، وا كني
زنجير هاي زير گلويـت مزاحم اند
فرصت نمي دهند خودت را دعا كني …
تسلیت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
آه هر چند غل جامعه بر پيکر داشت
بَر تنش باغ گل لاله و نيلوفر داشت
مثل گودال دچار کمي جا شده بود
فرقش اين بود فقط سايه ي بالا سر داشت
شهادت امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد
دستي رسيد بال و پرم را کشيد و رفت
از بالِ من شکسته ترين آفريد و رفت
خون گلوي زير فشارم که تازه بود
با يک اشاره روي لباسم چکـيد و رفت
شهادت امام موسی کاظم (ع) بر شما تسلیت باد
اي شام تيره با مه انور چه مي کني؟
با اختران منظره گستر چه مي کني؟
گستَرده اي تو پرده اي از ابر بر زمين
با آفتاب صبح منور، چه مـي کني؟…
شهادت امام موسی کاظم (ع) را به شما تسلیت عرض میکنیم
مثل يک تکه عبا روي زمين است تنش
آن قدر حال ندارد که نيفتد بدنش
جا به جا گَر نشود سلسه بد مي چسبد
آن چناني که مـحال است دگر وا شدنش
شهادت جانسوز امام موسی کاظم (ع)تسلیت
اين مرد الهي مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غريبان بدنش را
اين مرد نگهبانِ که حيا هيچ ندارد،
بد نيست بگـيرد جلوي آن دهنش را
شهادت غریبانه "امام موسی کاظم (ع)" تسلیت
فرمانرواي عالمين موسي بن جعفر
خورشيد شهر کاظين موسي بن جعفر
به درد غـريبي تو هستي معالج
نواي دل من يا باب الحوائج
يا باب الحَوائج يا موسي بن جعفر
شهادت امام موسی کاظم (ع) را تسلیت عرض مینماییم
تقاص
بگير اَز دشمن ظالم تقاصم
خدا از دست هارون کن خلاصم
آزار…
مرغِ قفسـي راحتي اش بيشتر از من
چون کس دگر آزار نمي داد تنش را،
شهادت امام موسی کاظم (ع)
اي حجت داور موسي بن جعفر آه موسي بن جعفر
گل ياس پرپر موسي بن جعفر آه موسي بن جعفر
اَشکـم گره خورد با سوز و آهت،
زندان بغداد شد قتلگاهت
باب الحوائج "موسي بن جعفر"
شهادت امام موسی کاظم (ع) بر شما و خانواده محترم تسلیت عررض مینماییم
آهستهِ گـذاريد روي تخته تنش را
تا ميخ اذّیّت نکند پيرهنش را
اصلاً بگذاريد رویِ خاک بماند
زشت است بيارند غلامان بدنش را
شهادت امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد
مي خواستند داغ تو را شعله ور کنند
وقتي که سوختي همه را با خبر کنند
مي خواستند دفـن شوي زير خاکها
تا زنده زنده اَز سر خاکت گذر کنند
مي خواستند شام غريبان بپا کنند،
شهادت امام موسی کاظم (ع) تسلیت
با ديده گريان و با قلب مضطر / ناله دارم در غـم موسي بن جعفر،
با غل و زنجير از زندان بَغداد / "يوسف فاطمه(س)" گرديده آزاد…
شهادت امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد