تعریف صحافی و جلدسازی سنتی
مروزه به جمع آوری منظم برگه ها، ته بندی، دوخت ودوز عطف و شیرازه ی کتاب و قرار دادن آن در پوششی به نام جلد به کمک مواد و ابزار خاص با فنون متنوع را صحافی می گویند اما جالب است بدانید که در گذشته صحافی وجلدسازی عبارت بوده است از حرفه و هنری که صاحب آن پیشه، مسئولیت حفظ اوراق کتاب از گزند زمانه و تهیه ی جلدی شایسته ی محتویات آن را بر عهده دارد. بعضی از صحافان و جلدسازان با مهارت هایی که داشتند کتاب بی جلد را جلد و کتاب معیوب را مرمت و شیرازه دوزی می کردند. آن ها می توانستند اوراق موش خورده، کرم زده و آتش دیده را به وسیله ی متن و حاشیه کردن، حیات تازه ای ببخشند. صنعت صحافی در قدیم مانند امروز، فقط بر کاغذ فروش و جلدساز کتاب اطلاق نمی شد بلکه مشتمل بر چند رشته ی مهم از صنایع و هنرهای ظریفی بود که استادان باید در همه ی آن ها مهارت داشته باشند از جمله این هنرها می توان به خوشنویسی، نقاشی و تذهیب، میناکاری، مرکب سازی، کاغذسازی و... اشاره کرد. تزیین و آرایش منحصر به جلد خارجی کتاب نبود بلکه قسمت داخلی جلد نیز بیشتر مواقع با آستر تزیین می شد و روی آن را نقاشی می کردند. بهترین ماده برای جلد کتاب چرم بود. در دوره ای استفاده از مقوا مرسوم شد ولی صحافان قدیم برای جلد کتاب فقط از چرم استفاده می کردند و با آن که بعدها موارد دیگری هم نیز مرسوم شد، چرم اهمیت خود را از دست نداد.
پیشینه صحافی در ایران
صحافی و جلدسازی در عصر صفویه به اوج رسید و هنرمندان اصفهانی در تکامل آن ابتکار و خلاقیت بی مانندی از خود نشان دادند بود. در دوره صفویه در سمرقند، بخارا، مشهد و اصفهان کاغذسازی رواج داشت و تا زمان قاجار نیز ادامه پیدا کرد ولی بعد از آن کاغذسازی دستی تنزل و کاغذسازی به شکل دیگری رونق یافت.
این هنر در دوره تیموریان و بخصوص در مکتب هرات پایه گذاری شده بود. انتخاب اصفهان به پایتختی و حمایتی که از هنرمندان به عمل آمد باعث شد قرآن های دست نوشته مجلل و فاخر به بهترین وضع و شیوه صحافی شود. نسخه های زیادی از شاهنامه، اشعار نظامی، جامیو آثار سایر سرایندگان نامدار و مشهور به دست جلدسازان و صحافان به شاهکارهائی از هنر تبدیل بشوند. در این زمان بود که آثار خطاطان بزرگ نستعلیق مانند سلطان علی مشهدی، میرعلی کاتب و دیگران جمع آوری شد و جلدسازان با استفاده از روش های ابداعی خویش آثاری بوجود آوردند که بسیاری از آن ها امروز زینت بخش موزه های بزرگ جهان است. هنرمندان بزرگ این فن در فنون صحافی و اقسام جلدسازی سوخت و روغنی و ساه و حاشیه سازی کتب این هنر را به مرحله ای رساندند که بسیاری از آثار این دوران بر مکتب هرات برتری یافتند. در دوره صفویان هنرمندان این رشته از صنعت دستی در بیشتر صنایع ظریفه آن روزگار مهارت داشتند به طوری که در شرح حال اکثر قریب به اتفاق این هنرمندان می بینیم در خطاطی و نقاشی و تذهیب و مرکب سازی و میناکاری و کاغذسازی نیز سرآمد بودند. پس از دوره صفوی با انتقال پایتخت از اصفهان هنر صحافی نیز مانند دیگر هنرها در بوته فراموشی گرفتار شد. در دوران قاجار بار دیگر صحافان و جلدسازان به احیاء این هنر پرداختند. از بزرگان این هنر در دوران قاجاریه آقا محمدتقی صحاف اصفهانی است که علاوه بر صحافی و جلدسازی در طراحی و رسامی و طرح نقشه های قالی و کاشی کاری و معرق سازی با پوست و بسیاری از فنون دیگر در زمان خود بی نظیر بود.
فردریش لانکامرر در سال های پس از جنگ دوم تا پس از انقلاب ایران نقش مهمی در صنعت صحافی ایران داشت و کتاب های صحافی شده او در موزه ها و مجموعه های خصوصی نگهداری می شود.
ابزارهای صحافی
قید
قید یک وسیله به صورت گیره است و یک پرس از جنس چوب داراست که به صورت نمونه یک کتاب دربین آن قرار داده می شود و برای خراشیدن عطف مورد استفاده قرار می گیرد .
کارگاه
کارگاه وسیله ای از جنس چوب است که در صحافی سنتی برای دوختن فرم ها به عمل می رود که به اصطلاح به آن ته دوخت گفته می شود .
پرچم
از پرچم برای ترک کردن و در غایت انباشته کردن کناره های جلد چرمی استفاده می کنند .مشته به وسیله مشته میتوان عطف را به طور گرد درآورد و جنس مشته معمولا از برنج است .
اسکور یا این که اسکل
از اسکور برای تا زدن به کار گیری می نمایند .
شفره
شفره در واقع نوعی کاردک است که برای نازک کردن چرم از آن یاری می گیرند .
تعریف جلد
جلد در لغت به معنای پوست است و در اصطلاح به سخت ترین و مقاوم ترین جز کتاب اطلاق می شود. در واقع جلد محافظ و تیکه گاه کتاب تلقی می شود و استحکام کتاب به قوام آن بستگی دارد.
انواع جلدهای سنتی
-
جلد ضربی
نقش فلزی را بر روی جلد چرمی می کوبند و تحت فشار قرار می دهند.
-
جلد سوخته
قسمت های از طرح که بر روی جلد چرمی باید سوخته شود از زمینه جدا می کنند یا چرمی را مشبک کرده روی چرم اول می چسبانند.
-
جلد لاکی
روی زمینه جلد لایه روغن زده با رنگ روغنی نقاشی می کنند و پس از خشک شدن نقاشی برای حفاظت آن چند بار روغن روی آن می زنند.
-
جلد مرجحی
ترکیبی از قلع و سریشم روی جلد زده ، بعد از خشک شدن آن را توسط سنگ براق می کنند.
-
جلد مخملی
در دوره قاجار متداول شد و کشیدن مخمل به جای چرم بر جلد کتاب را جلد مخملی گویند.
-
جلد زرکوب
بعد از کشیدن چرم بر روی قسمت های مورد نظر مفتول های فلزی طلا و نقره حاوی طرح و نقش و خط را می کوبند.
-
جلد معرق
برش های متفاوت چرم را در کنار هم قرار می دهند.
-
جلد ترمه و جلد قلمکار
هر یک بر اساس نوع پارچه روکش جلد هستن.
-
طلا اندازی
می توان بر روی چرم به روش ضربی یا سوخت دارای اختلاف سطح و نقش گشته توسط رنگ طلایی رنگ آمیزی کرد تا نقوش خود را نمایان سازند.