جزیره ایستر (به زبان پولی نزیایی: راپا نوئی («راپای بزرگ»))، (به اسپانیایی: Isla de Pascua) جزیره ای است در اقیانوس آرام جنوبی متعلق به کشور شیلی. این جزیره با اینکه ۳٬۵۱۵ کیلومتر (۲٬۱۸۵ مایل) در غرب خاک اصلی شیلی قرار گرفته اما استانی جدا از منطقه والپارایسو (Valparaíso) شیلی به شمار می آید. نزدیکترین جزیره همسایه با جزیره ایستر به نام سالائی گومز (Sala-y-Gomez) که در ۴۰۰ کیلومتری شرق ایستر قرار دارد نیز جزء همان منطقه و استان به شمار می آید. نزدیکترین جزیره مسکونی به ایستر جزیره پیت کرن است که در ۲٬۰۷۵ کیلومتری (۱٬۲۹۰ مایلی) غرب ایستر قرار دارد. مساحت جزیره ۱۶۳٫۶ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳٬۷۹۱ نفر است (سرشماری ۲۰۰۲م). ۳٬۳۰۴ نفر از جمعیت جزیره در مرکز آن شهر هانگا روآ زندگی می کنند. جزیره ایستر به ویژه بخاطر تندیس های ۴۰۰ ساله عجیب باستانی خود معروف است. به این تندیس ها که در راستای کرانه دریا به خط ایستاده اند موآی گفته می شود.
آب و هوای جزیره ایستر در شیلی
این جزیره آب و هوای شرجی و نیمه گرمسیری دارد و بنابراین در تمام طول سال باید منتظر هوایی گرم و معتدل باشید. البته از آن جا که محل قرار گیری جزیره در نیم کره ی جنوبی است، سردترین زمان سفر به این جزیره ها در زمستان و بین ماه های ژوئن تا آگوست است.
هیچ سفری به جزیره ی ایستر بدون دیدن مجسمه های موآی کامل نمی شود و چیزی که بیشتر از هر چیز دیگری باعث تعجب گردشگران می شود این موضوع است که این مجسمه های موآی را در همه جای جزیره می توان دید مثلا در ساحل آناکنا، ساحل زیبا و سفید شنی ایستر می توانید هفت عدد از این مجسمه ها را ببینید و اگر هم کمی بیشتر جستجو کنید می توایند تعداد بیشتری از موآی ها را ببینید اما بدون هیچ بحثی، بهترین مکان این جزیره برای دیدن این مجسمه های سر بدون بدن، Rano Raraku است که در آن می توانید 15 تا از این جسمه ها را در یک ردیف ببینید.
یکی از مهم ترین منطقه های جزیره ایستر در شیلی همین Rano Raraku است که در واقع یک منطقه ی آتشفشانی حفاظت شده است که در زمان های گذشته مکانی مقدس بوده است و در مرکز آن دریاچه ی زیبایی وجود داشته است که حالا به صورت تالاب های کوچک کوچک در آمده است. کافی است در دهانه ی این تپه بایستید تا بتوانید چشم اندازی تماشایی از اقیانوس و این منطقه با هم داشته باشید.
شهر اصلی جزیره ایستر در شیلی هانگا روآ Hanga Roa است که فرودگاه این جزیره هم در همان جا قرار دارد. در این شهر مردم زیادی زندگی می کنند و هر گردشگری که به دیدن جزیره برود و بخواهد در آن اقامت کند هم به این شهر می رود. در کنار دیدن این مجسمه های عجیب اگر که دوست داشتید از شهر هم دیدن کنید، Museo Antropológico Sebastián Englert را حتما ببینید جایی که معرف خیلی خوبی از این جزیره و تاریخچه ی آن به گردشگران می کند و در مورد فرهنگ آن و این مجسمه های اسرار آمیز و اشیایی که به صورت دستی ساخته شده اند، اطلاعات خوبی در اختیارتان قرار می دهد.
رازهای مجسمه های جزیره ایستر
در امتداد سواحل جنوب شرقی جزیره راپا نوی، مجسمه های قول پیکری وجود دارند که نمایانگر روحیه رهبران راپا نویی و بومیان این جزیره هستند. جزیره ای که به جزیره ایستر شهرت دارد. به عنوان دورافتاده ترین جزیره موجود بر روی کره زمین، راپا نوی (Rapa Nui) در حدود ۱.۲۸۹ مایلی جزیره پیتکرن در جنوب شرقی اقیانوس آرام واقع شده است. به طور کلی، مردمانی از نژاد پلینزی ساکن این جزیره هستند. با الی گشت همراه شوید تا با هم سری به این جزیره دور افتاده بزنیم و از رمز و راز این مجسمه ها آگاه شویم.
این مجسمه ها که نام سنتی و باستانی آن ها “موی” (moai) است، بین سال های ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ بعد از میلاد مسیح، از سنگ های آتشفشانی و توسط مردم پولینزیایی باستان ساخته شده است. این مجسمه ها از نظر اندازه با هم متفاوت هستند و بزرگترین آن ها حدود ۱۰ متر ارتفاع دارد. گرچه اهمیت این مجسمه ها و دلیل ساختنشان هنوز هم مثل یک راز باقی مانده است، اما به نظر می رسد موی ها به عنوان نمایندگانی از از اجداد بومیان این منطقه بوده اند. افراد قبیله احتمالا هر بار که یکی از بزرگان قبیله از دنیا می رفته، یک مجسمه را به یاد و نام او برش می داده اند.
این مجسمه ها یا به قول اهالی جزیره “موی” ها از سنگ های آتشفشانی سرسخت ساخته شده اند. مجسمه سازان آب را بر روی سنگ های آتشفشانی می ریختند تا هنگامی که به آن شکل دادند، سفت و سخت شود. برای ساخت هر مجسمه، یک تیم متشکل از پنیج یا شیش مجسمه ساز تشکیل می شد که که حدود یک سال بر روی آن کار می کردند. اکثر این مجسمه ها در همان معدنی که ساخته می شدند، باقی می ماندند. اما بسیاری از آن ها هم در کنار سواحل این جزیره نصب شده اند و برخی نیز به طور پراکنده داخل جزیره یافت شده اند.
هر کدام از این مجسمه ها حدود ۱۸ تن وزن دارند، بنابراین به نظر می رسد که بومیان جزیره کار بسیار سختی را برای جا به جایی این مجسمه ها به قسمت های مخنلف جزیره داشتند.
طی سال ها گذشته و از زمانی که این سر ها توسط مهاجران اروپایی در سال ۱۷۲۲ کشف شدند، عکس های بیشماری از این مجسمه گرفته شده است و مطالعات گسترده ای توسط دانشمندان بر روی آن ها صورت گرفته است. در یکی از اولین کاوش هایی در سال ۱۹۱۴ در این منطقه انجام گرفت، مشخص شد که این سرها به بدن هایی متصل اند که در زیر زمین پنهان شده اند. دلیل پنهان شدن بدن این مجسمه ها در زیر زمین، فرساش طبیعی و رانش زمین این جزیره در گذشته عنوان شد.این اطلاعات به طور گسترده در مطبوعات منتشر نشد، به همین خاطر مردم تصور می کردند که این سر و شانه ها که بر روی خاک هستند، کل بدنه مجسمه هستند.
آقای تیلبورگ (Jo Anne Van Tilburg)، باستان شناس و پژوهشگر موسسه باستان شناسی UCLA و مدیر موسسه هنری Rock است که طی سال های متمادی درباره این مجسمه ها مقاله نوشته و سخنرانی کرده است. او در سال ۱۹۹۸ پروژه باستان شناسی مجسمه های جزیر ایستر را به کمک ساکنان بومی این جزیره آغاز کرد تا به وسیله مدرن ترین تجهیزات آن زمان، درباره هر مجسمه مستند سازی کند.
هنگامی که او عکس های این مجسمه ها را در وبسایت EISP منتشر کرد، توجهات و بازدیدها از این وبسایت دو برابر شد. تیلبورگ می گوید: «من هم مثل شما فکر می کردم، زیرا که تمام عکس هایی که در اینترنت یافت می شد نشان گر سرهایی بزرگ بود که بر روی خاک قرار دارند، ولی اکنون همه می دانیم که این سرها، بدن هم دارند. من خیلی خوشحالم که توانستم به آگاهی بشریت از یک راز بزرگ کمک کنم».
او گفت: «آنچه که ما در زیر پایه یکی از مجسمه ها پیدا کردیم، یک سنگ امضا شده بود، سنگی از جنس بازالت با یک نقاشی به شکل هلال و رنگ قهوه ای. با گذشت زمان، متوجه شدیم که بر روی تمام مجسمه ها این امضا ها وجود دارد. شاید آن ها می دانستند که این جامعه روزی از بین می رود و می خواستند که هویت خودشان را به آیندگان نشان دهند و این مجسمه ها را به نام خود ثبت کنند».
اینکه افراد این جزیره چطور این مجسمه های غول پیکر را منتقل می کردند هنوز هم مشخص نیست و شاید از عجایب روزگار باشد. در برخی از افسانه ها گفته شده است که مجسمه ها خودشان به محل مورد نظرشان راه رفته اند. شاید طناب هایی را به قسمت های مختلف مجسمه می بسته اند و هر بار گوشه ای از آن را می کشیدند.
مجسمه هایی که منتقل شده اند دارای پایه هایی بزرگتر اند که در لبه های آن ها شکسته شده است. این قضیه، احتمال کشیده شدن آن ها بر روی زمین را بیشتر می کند. نظریه دیگری که در اینباره بیان شده، می گوید شاید این مجسمه ها توسط ارابه هایی به مقصد منتقل شده اند و آنجا توسط طناب هایی به حالت ایستاده قرار گرفته اند.
در سال ۱۹۹۸، تیلبورگ تلاش کرد تا یک نمونه تقلبی مشابه این مجسمه ها به این شکل جا به جا کند. برای اینکار ۶۰ مرد به سختی تلاش کردند تا این ماکت بر روی سورتمه ۱۰۰ متر جابه جا کنند. از نظر تیلبورگ این روشی بوده که مورد استفاده مردمان گذشته قرار گرفته است.
تیلبورگ در پایان تحقیقاتش عنوان کرد که برای او بسیاری از سوالات بی جواب و مانند یک راز باقی مانده است، اگر چه برای مردمان بومی این جزیره هیچ وقت سوالی وجود نداشته است.
یک تور لیدر جوان و بومی این منطقه برای یک گروه ژاپنی اینگونه توضیح داد: «حمل این مجسمه ها آنطور که باستان شناسان می گویند صورت نگرفته است، ما معتقدیم که آن ها خودشان بر روی زمین راه می رفته اند. ما قرن هاست که بر این باوریم».