به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از فرهیختگان، اسفند 1402 اصلاحطلبان تحریم انتخابات را وارد فاز جدیدی کردند، رئیس دولت اصلاحات، رای نداد و بعد از آن در پیامی اعلام کرد برای اینکه کنار مردم بماند، در انتخابات رای نداده است. مسیر کنشگری اصلاحطلبان در فضای سیاسی کشور اما در اردیبهشتماه تغییری 180 درجهای کرد و درحالیکه بخش رادیکال اصلاحات در حال روی میز گذاشتن گزینههای دیگری برای کنشگری در سیاست بودند و مشخصا از راهبرد خیابان بهجای صندوق دفاع میکردند، حالا در روزهای آخر اردیبهشتماه، جبهه اصلاحات در تکاپوی معرفی گزینهای تمام اصلاحطلب برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری بود. از زمانی که اصلاحات عزم خود را برای ورود به انتخابات جزم کرد تا پیروزی مسعود پزشکیان، حاشیههای پشتپرده و البته رسانهای اصلاحطلبان کم نبود.
محمد قوچانی اما در شماره آخر مجله آگاهی نو بخشی از آنچه براصلاحات گذشت و کمتر نقل شده را از قول افراد موثر در انتخابات نقل کرده است. نکته مهمی که البته در روایت قوچانی بیشتر جلب توجه میکند، این بود که بهنظر میرسد قوچانی تلاش دارد اثبات کند مسعود پزشکیان وامدار جریان اصلاحات نیست، امری که البته پیش از این از جانب دیگر فعالان اصلاحطلبی هم نقل شده بود.
پزشکیان اولین گزینه جبهه اصلاحات نبود
قوچانی در روایت خود اشاره میکند مسعود پزشکیان، تقریبا جزء آخرین گزینههایی بود که مورد توجه اصلاحطلبان قرار داشت. یکی از موضوعاتی که منجر شد مسعود پزشکیان در میان گزینههای پیشنهادی قرار گیرد، صحبتها و اظهارات او در ماجرای مهسا امینی در تلویزیون و پس از آن کنش او در دانشگاه در جریان اتفاقات سال 1401 بود. قوچانی اما در بخشی از روایت خود به این موضوع اشاره کرد که چون «مسعود پزشکیان، منشور 15 مادهای خاتمی را نپذیرفت، اولین گزینه جبهه اصلاحات نبود.» او در جلسه اصلاحات خود را قبل از اصلاحطلبی، چهرهای اصولگرا خواند که تنها راهحل کشور را اصلاحات میداند. «پزشکیان حتی تعهدنامه جبهه اصلاحات را امضا نکرد. این تعهدنامه او را موظف میکرد که در صورت تایید صلاحیت چندنامزد اصلاحطلب، به سود نامزد انتخاباتی جبهه اصلاحات کنارهگیری کند.» اصلاحطلبان احتمال کمی میدادند که گزینههای معرفی شده، مورد تایید شورای نگهبان قرار گیرند، این موضوع حداقل در مورد عباس آخوندی و اسحاق جهانگیری برای اصلاحات قطعی بود.
تصور اصلاحات این بود که همه گزینههای معرفی شده توسط شورای نگهبان رد خواهند شد و اصلاحات حالا با دلیل و مدرک مشخص انتخابات را تحریم میکند. اما روز یکشنبه 20 خرداد، گزینه سوم اصلاحات، تک نامزد تایید شده اصلاحطلبان بود. قوچانی البته در روایت خود از فرآیند انتخاب نامزد جبهه اصلاحات، کنایهای نیز به رئیس جبهه اصلاحات زد و به این موضوع اشاره کرد که برخلاف آنچه آذر منصوری میگفت و معتقد بود شورای نگهبان نمیتواند برای ما نامزد تعیین کند اما «نهایتا این اتفاق افتاد». شورای نگهبان از میان نامزدهای اصلاحات یک گزینه را تایید کرد و اصلاحطلبان نیز ناچار به حمایت از تنها گزینه اصلاحات شدند.
اشتباه راهبردی اصلاحات در عدم حمایت از نامزد نیابتی
در میان تمام گزینههای مطرح شده از سوی جبهه اصلاحات، نام یکنفر کمتر شنیده شد؛ محمدجواد ظریف، چهرهای بود که افرادی ازجمله علی لاریجانی نیز به او گفته بودند که بهتر است در انتخابات مشارکت کند. لاریجانی، محمدجواد ظریف را مهمترین شانس جبهه اصلاح_ اعتدال میدانست، که البته ظریف در پاسخ جواب منفی داده و گفته بود که «سیاست داخلی را نمیشناسد.» ظریف البته اختلافاتی هم با جبهه اصلاحات داشت که یکی از آنها اجتناب از حمایت از نامزد نیابتی بود. ظریف این اقدام را اشتباه راهبردی اصلاحات میدانست و معتقد بود «در برابر خطری به نام سعید جلیلی، باید ائتلافی میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان صورت گیرد.» علاوهبراین صوتی که بعد از اتمام انتخابات مجلس از صحبتهای محمدجواد ظریف بیرون آمد، اختلافات او با اصلاحات را بیشتر کرد. این موارد منجر شد ظریف برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری انگیزه چندانی نداشته باشد و همچنین قوچانی در روایت خود به این موضوع اشاره کرد که ظریف هم پیامهایی درباره احتمال ردصلاحیت خود توسط شورای نگهبان دریافت کرده بود و علاوهبراین اشاره کرد درصورت تداوم وضع موجود کشور ممکن است در شرایطی قرار گیرد که مدیریت آن سخت باشد و او نمیخواهد ابزاری برای این نوع مدیریت باشد. بر این اساس کاندیداتوری محمدجواد ظریف نیز چندان جدی پیگیری نشد.
پزشکیان وامدار اصلاحطلبان است یا نه؟
روایت آگاهی نو از کنش و رفتار پزشکیان در جلسه جبهه اصلاحات و حمایت اصلاحات از او چند نکته را مورد توجه قرار میدهد. قوچانی پزشکیان را شخصیتی معرفی میکند که علیرغم اینکه احترام زیادی برای خاتمی قائل بود اما اظهارات و نظراتی همراستا با تمام مواضع جبهه اصلاحات و حتی با سیدمحمد خاتمی نداشته است. امری که بعدا برخی از اصلاحطلبان به آن اشاره کردند. محمد عطریانفر معتقد بود، پزشکیان اصلاحطلب تشکیلاتی نبوده است. بخشی از این مواضع را میتوان متوجه رفتار اصلاحطلبان رادیکال بعد از انتخابات دانست. بسیاری از چهرههای اصلاحطلب بعد از پیروزی پزشکیان، به دنبال سهمخواهی برای چینش کابینه برمبنای گزینههای مدنظر خود بودند و پس از اینکه این اتفاق نیفتاد شروع به فشار به دولت کردند. بهنظر میرسد قوچانی از مطرح کردن جزئیات آنچه در مواجهه اصلاحات با مسعود پزشکیان گذشته است، بهدنبال یادآوری این گزاره به اصلاحات است که مسعود پزشکیان، توفیق اجباری اصلاحطلبان بود و اگر حق انتخاب داشتند، از گزینههای دیگری حمایت میکردند تا از این طریق یادآوری کند که سهمخواهیهای آنها چندان معقول نیست.
علاوهبراین تاکید قوچانی بر اینکه پزشکیان خود را پیش از اصلاحطلبی، چهرهای اصولگرا میدانست، این گزاره را پررنگ میکند که قوچانی تلاش دارد، فاصلهای میان پزشکیان و اصلاحطلبان بگذارد تا درصورتیکه دولت در مسیر مطلوب حرکت نکرد و نتوانست رضایت عمومی را جلب کند تا حد ممکن بار هزینه بر دوش اصلاحطلبان کمتر شده و بخشی متوجه اصولگرایان شود؛ اقدامی که البته آذر منصوری نیز در روزهای ابتدایی بعد از پیروزی پزشکیان، تلاشهایی برای بیان آن کرد که البته با نقدهای زیادی مواجه شد. نکتهای که البته پررنگتر از سایر موضوعات به چشم میآید اینکه طیف معتدل اصلاحطلبان در تلاشاند تا این موضوع را جا بیندازند که مسعود پزشکیان وامدار اصلاحطلبان نیست. او توانسته برمبنای ویژگیهای شخصیتی خود، شعار و زاویه نگاهی که مخصوص به خودش بوده، رای بیاورد و اصلاحطلبان در این مسیر تنها با او همراه شدند.