دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

سیاست /

ریشه های یک بحران 

چهارشنبه، 03 فروردین 1401
موضع منطقی جمهوری اسلامی ایران درباره تجاوز نظامی روسیه به اوکراین نشان داد که ایران با جنگ در هر نقطه از جهان مخالف است، خواه در یمن، خواه در اوکراین! در عین حال، مقصر اصلی این جنگ، گسترش ناتو به شرق اروپا با چراغ سبز آمریکا است. محمد صادق رحیمی دبیر دفتر مطالعات آمریکا دانشگاه امام صادق (ع) این مطلب را در این یادداشت می کاود.

در تاریخ دهم اسفند ماه سال 1400، رهبری معظم انقلاب ضمن اعلام موضع مشخص و ثابت جمهوری اسلامی ایران درباره بحران اوکراین فرمودند: «علاج هر بحرانی صرفاً در صورتی ممکن است که ریشه بحران شناخته بشود. ریشه بحران در اوکراین سیاست های آمریکا و غربی هاست؛ این ها ریشه بحران است؛ این ها را باید شناخت و بر اساس این ها قضاوت و داوری کرد و اگر اهل اقدام بودیم، اقدام کرد. .... امروز مظهر واضح و کامل جاهلیت مدرن، رژیم مافیایی آمریکا است که اساساً یک رژیم بحران ساز و بحران زیست است.»

در روزهای اخیر کمپین های تبلیغاتی و رسانه ای جنگ را متوقف کنید و تجاوز را متوقف کنید بطور حداکثری در حال انتشار در سراسر جهان هستند. اما این اولین بار است که پس از جنگ جهانی دوم چنین تبلیغاتی برای توقف یک جنگ به راه می افتد هر چند در تمام سال های گذشته نقاط مختلفی از جهان کانون جنگ و خونریزی و ظلم و ستم بوده اند. گویا این بار موضوع کمی متفاوت است. این بار قربانیان این درگیری ها مردم اوکراینی هستند که چشم آبی و موی بلوند دارند، و قطعا از این نظر با مردم مظلوم عراق، افغانستان، سوریه، میانمار، فلسطین و... تفاوت جدی دارند!

تعیین کننده این تفاوت میان ملت ها کسی نیست جز جبهه غرب به سرکردگی آمریکا. در کنار تفاوت هایی که آمریکا خلق می کند و به نمایش می گذارد و به عوام فریبی خود ادامه می دهد، نقطه اشتراکی وجود دارد که مهم ترین شباهت همه این اتفاقات در دهه های گذشته است. شباهت اصلی همه تنش ها و بحران های صد سال اخیر یا حتی پیشتر از آن همگی معطوف به نقطه آغاز بحران و ریشه های آن می شود. جایی که وقتی با دقت نگاه می شود همیشه نقطه آغازگر بحران های جهانی بوده است، هرچند بسیاری از اوقات در کانون بحران حضور مستقیم نداشته است.

و حالا بحران زایی و بحران زیستی به ویژگی ذاتی ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است که موجب حیات و ادامه سلطه آن بر دنیا شده است. تحریک روسیه برای آغاز جنگ و بمباران جمهوری های خودمختار، وسوسه ها و قول های بی اساس اتحادیه اروپا به اوکراین، اعزام نیرو به ناتو در شرق اروپا، ارسال تسلیحات و کمک های مالی برای اوکراین و... ؛ همگی مواردی هستند که به خوبی می توان در راستای راهبرد کلان آمریکا یعنی بحران زایی و بحران زیستی مشاهده و تفسیر کرد.

بحران امنیت

اولین ریشه بحران آفرینی و منفعت آمریکا در نقاط گوناگون جهان زمینه سازی و ایجاد بهانه و توجیه برای دخالت مستقیم و غیرمستقیم در ابعاد گوناگون از جمله سیاسی و دیپلماتیک، اقتصادی و تجاری، نظامی و امنیتی و حتی فرهنگی و اجتماعی است.

آنچه آمریکا و جبهه غرب دستاویز خود برای حضور در منطقه بحران که امروز اوکراین است می کنند، بحران امنیت و نبود فضای مناسب برای زندگی مردم و زیر پا گذاشتن حقوق بشر عنوان می شود. با این بهانه ها افکار عمومی دنیا و کشور میزبان بحران قانع می شوند که به حضور همه جانبه آمریکا و متحدانش به عنوان پیشروان صلح و امنیت نیاز دارند و حتی چاره ای جز پذیرفتن منفعلانه اقدامات آنها ندارند.

این انفعال مقدمه ای برای دیگر نتایج و پیامدهای بحران آفرینی می شود که اولین نشانه آن حضور بنیادهای چندمنظوره آمریکایی نظیر راکفلر، کارنگی و فورد است. این بنیاد ها را می توان مجریان اصلی پروژه های آمریکائی دانست که سابقه گسترده آن ها در نقاط مختلف جهان از اندونزی و افغانستان تا نیجریه و شیلی حاکی از پروژه های ملت سازی آمریکائی و آمریکائی سازی است.

صنعت جنگ

دومین ریشه و مزیت کلان بحران های آمریکایی، ایجاد میدانی پرهزینه و بی پایان برای فروش تسلیحات نظامی و حضور پیمانکاران نظامی و گروه های شبه نظامی و تروریستی است.

همانطور که در حال حاضر در اوکراین نیز به خوبی قابل مشاهده است تسلیحات آمریکایی و اروپایی برای مقابله با روسیه به اوکراین سرازیر شده است و نیروهای نیابتی آمریکا نیز از تروریست های حاضر در سوریه تا نیروهای داوطلب انگلیسی و آمریکایی، در حال اعزام به اوکراین هستند.

حضور پیمانکاران نظامی چندملیتی که نظامیان مزدور را از کشور های عمدتا آفریقایی و آسیایی اجیر می کنند، نظیر Black Water آمریکائی، G4S بریتانیایی، Armour Group بریتانیایی و... که سابقه حضور در دیگر بحران های گذشته از جمله افغانستان و عراق را بطور بلند مدت داشته اند، موجب شکل گیری جنگ های نیابتی از سمت آمریکا می شود که عمدتاً منجر به حفظ تصویر بین المللی مثبت آن و همچنین حفاظت از نیروی انسانی ارتش رسمی و صرفه جویی اقتصادی می شود.

در نهایت آنچه در میدان بحران رخ می دهد سود کلان سیاسی و اقتصادی حاصل از فروش تسلیحات و کشته شدن اتباع خارجی دیگر کشورها به نفع منافع جهانی آمریکا است.

صنعت اخبار

سومین ریشه و سود بحران آفرینی آمریکا، سوداگری صنعت اخبار در عرصه جهانی است. به لطف بحران ها آمریکا توانسته است میلیون ها و حتی میلیارد ها مخاطب برای شبکه های ماهواره ای خود ایجاد کند. فروش اخبار و داستان های مختلف درباره بحران به مردم از یک طرف، و از طرفی دیگر ایجاد کلیشه های ذهنی و جنگ روایت ها برای مخاطبان خارجی که هزاران کیلومتر از کانون بحران فاصله دارند، صحنه های پرسودی برای رسانه های آمریکایی به ارمغان آورده است.

از جهتی دیگر صنعت روایتگری آمریکایی پیش و پس از بحران سودی دو طرفه از لحاظ فرهنگی و اقتصادی به دست می آورد چرا که با تولید برنامه های تلویزیونی و رادیویی و پروژه های سینمایی از طرفی به طور متوسط در هر پروژه حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر مشغول به کار می شوند و از طرف دیگر روایت دلخواه و مطلوب خود را در جهان غالب می سازند.

در بحران اوکراین نیز تاکنون فضای رسانه ای غالب بدون شک در اختیار جبهه غرب و آمریکا بوده است به گونه ای که نه تنها مردم اروپا بلکه مردم دیگر نقاط جهان نیز روسیه را آنگونه که آمریکا می خواهد می بینند و آمریکا در کمپین های ضد روسیه مردم شرق تا غرب را توانسته است با خود همراه کند که نشان از نفوذ و قدرت نرم بالای آمریکا دارد.

باتلاق های سیاسی-اقتصادی

چهارمین و شاید مهم ترین ریشه و فایده این استراتژی کلان آمریکا، ایجاد باتلاق های سیاسی-اقتصادی برای رقبای خود و تضعیف قدرت های در حال ظهور است. در قالب این استراتژی نیز تحلیل و تفسیر بحران اوکراین بسیار قابل تامل است چرا که روسیه را به درون یک بحران پر هزینه و به تعبیر آمریکائی ها شاید بسیار طولانی مدت سوق داده است.

آمریکایی ها در گذشته نیز به خوبی از این راهبرد استفاده کرده اند، دو نمونه بارز این امر را می توان در افغانستان و عراق و سوریه مشاهده کرد. در افغانستان با تجهیز مجاهدین در برابر شوروی، شوروی را به یک جنگ طولانی مدت پرهزینه و بی انتها کشاندند که در نهایت نیز با عقب نشینی شوروی به اتمام رسید و تنها نتیجه آن کشته های زیاد و تبعات مالی سنگین برای شوروی بود. در عراق و سوریه نیز با ایجاد داعش، کشورهای محور مقاومت را وارد معادله ای پیچیده و طولانی مدت کردند تا مقابل رشد و گسترش اسلام ناب را بگیرند و تبعات سنگین سیاسی و اقتصادی به محور مقاومت وارد کنند. هرچند در نهایت این فتنه به خوبی و با سربلندی به اتمام رسید.

در حال حاضر نیز آمریکا برای دو رقیب اصلی و مهم خود یعنی چین و روسیه در حال تدارک دو معادله برای تحمیل هزینه های سنگین سیاسی و اقتصادی به آنان است. روسیه را در مسئله و بحران اوکراین وارد کرده است و ابعاد مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی بر روسیه تحمیل کرده است و در حال تلاش برای وارد کردن چین در بحران تایوان و تحریک دو طرف برای شروع مناقشه ای بلند مدت نیز است.

نتیجه گیری

به طور کلی می توان گفت برای تحلیل دقیق مسئله اوکراین باید ریشه های آن که عمدتاً منافع جبهه غرب است بررسی کرد. آنچه به طور اجمالی به آن پرداخته شد منافع و ریشه های اصلی بحران آفرینی های ایالات متحده آمریکا و جبهه غرب است که مهم ترین مصداق آن در حال حاضر مسئله اوکراین است.

آمریکا در تلاش برای عدم مداخله مستقیم و بحران زایی نیابتی است و در ضمن بحران خود ساخته، سودآوری کلان در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را پیگیری می کند. در ضمن بهره برداری حداکثری از بحران های ایجاد شده تنها به سود و منافع حاصل شده اکتفا نمی کند و همزمان راهبرد تضعیف رقبا را نیز پیگیری می کند.

در نهایت آنچه که امروز برای جمهوری اسلامی ایران بیش از هر چیز دیگری قابل تأمل و آموزنده است توجه به این استراتژی کلان ایالات متحده و جبهه غرب در مقابل دشمنان شان است، چراکه یقیناً چنین برنامه هایی در انتظار ایران اسلامی بوده است و خواهد بود. همانگونه که مشاهده شده است از ابتدای دولت سیزدهم نیز بهانه های مختلفی جمهوری اسلامی را به سمت ورود در بحران ها و تنش های مختلف از جمله قدرتگیری طالبان در افغانستان، حاشیه های ایجاد شده از جمهوری آذربایجان و اکنون بحران اوکراین سوق داده است؛ که خوشبختانه با درایت و دقت کافی این مسائل مهار و به شکلی هوشمندانه پیگیری شده است.

بنابراین شایسته است دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی کشور به دقت، ضمن کنشگری فعال و پیگیری راهبرد مقاومت فعال در سیاست خارجی از هرگونه تنش آفرینی های طرف مقابل جلوگیری کنند و اجازه شکل گیری هیچ بحرانی را در وهله اول منطقه و سپس جهان ندهند. چرا که اجازه بحران آفرینی به جبهه غرب و دخالت در آن، یعنی ورود به زمین بازی از پیش طراحی شده دشمن و حرکت و کنشگری به نفع طرف مقابل که به خوبی به انتظار نشسته بوده است. امید است با اقدامات بازدارنده و همکاری های منطقه ای، سیاست های آمریکا و جبهه غرب به خوبی مهار شوند و ویژگی بحران زایی و بحران زیستی آمریکا که ضامن حیات آن بوده است رو به افول گذارد.


پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز دوشنبه 17 اردیبهشت
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
مراحل سابمیت مقاله
نحوه محاسبه هزینه چاپ یک کتاب
تعرفه نگارش مقاله از پایان نامه
تبدیل پایان نامه به مقاله !
آموزش گام به گام نحوه سابمیت مقاله در مجلات ISI (آی اس آی)
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات علمی پژوهشی داخلی
چگونه پایان نامه را به کتاب تبدیل کنیم؟
سابمیت مقاله چیست؟
چاپ فوری مقالات علمی پژوهشی
پذیرش تضمینی مقاله علمی پژوهشی