روایت شرم آور از دریافت «گواهی بکارت» /قانون نانوشته ای در فرهنگ عقب مانده
به گزارش پایگاه خبی تحلیلی ساعدنیوز به نقل از انصاف نیوز، زن جوانی گوشهی مطب نشسته و منتظر دیدن پزشک است، چهرهی مستاصل و مضطرب او از دور نیز گویای احوال درونی او است. منشی برای تکمیل پرونده صدایش میزند و نامش را میپرسد، با شک و اضطراب جواب میدهد و مینشیند، نزدیک او مینشینم تا سر صحبت را باز کنم میگوید آمده برای ازدواج گواهی بکارت بگیرد، میپرسم چرا مضطربی؟ سری تکان میدهد و زیر لب میگوید: «میترسم.»
بکارت موضوعی است که همچنان نوعی معیار شرافت برای زنان در جوامع سنتی به شمار میآید، شمار زیادی از قتلهای ناموسی در جوامع سنتی بر سر موضوع بکارت است. کافی است مردی مدعی باشد که همسرش باکره نبوده تا بخشی از جامعه و فرهنگ مردسالار مجوز ترک همسر، آسیب رساندن به او یا حتی قتل همسر را برای مرد صادر کند، در بستر چنین فرهنگی است که علم نیز به کمک عرف میآید تا باکره بودن یا نبودن زن را ثابت کند. صدور گواهی بکارت اما تنها جنبهی فرهنگی و عرفی ندارد.
فعالان حقوق زن، آزمایش بکارت را نوعی خشونت علیه زنان میدانند و حتی معتقدند این آزمایش میتواند خشونت را بازتولید کند و به مراحل جدیدی حتی قتل برساند، ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت در این مورد به خبرنگار انصاف نیوز گفت که سازمان بهداشت جهانی به خاطر جلوگیری از خشونت توصیه میکند چنین آزمایشی گرفته نشود.
از طرف دیگر قانون جلوی از بین رفتن فرآیند آزمایش بکارت را میگیرد، قوانینی مثل قانون مهریه کاملا متکی به بکارت هستند؛ اگر زنی هنگام طلاق باکره نباشد، میتواند مهریهی کامل را از همسرش بگیرد. وجود این تعارض یعنی خشونت در برابر قوانینی مثل مهریه یا نقض قرارداد عقد، موضوع را در یک دوراهی اخلاقی قرار میدهد.
از طرف دیگر در مورد مسالهی بکارت هر یک از مراجع تقلید نظرات متفاوتی دارند، بعضی از آنها حتی ترمیم بکارت را بلااشکال میدانند. فتوای آیت الله بهجت در اینباره اینگونه است: بودن بکارت در ضمن عقد شرط نشده و یا عقد مبنى بر ثبوت آن نبوده، باعث خیار (فسخ و بهم زدن عقد) نمى شود.
در این رابطه با محمود عباسی، متخصص اخلاق پزشکی، عظیمه کیان و آزاده رضایی، متخصصان زنان و زایمان مینا جعفری، حقوقدان و وکیل دادگستری، متین شرفی، محقق حوزهی زنان و حجت الاسلام والمسلمین مهدی گرجی کارشناس مذهبی به گفتوگو پرداختیم.
متن کامل این گفتوگوها را در ادامه میخوانید:
«دادن گواهی بکارت به شخص ثالث خلاف اخلاق پزشکی است»
محمود عباسی متخصص اخلاق پزشکی به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «گواهی بکارت یا باید به درخواست قضایی انجام شود یا به درخواست خانوادهها، اگر والدین در مورد فرزندانشان که زیر سن قانونی باشد میتوانند این آزمایش را بگیرند اما در مورد دیگر افراد، فقط خود شخص میتواند این گواهی را بگیرد. این هم از نظر اخلاقی درست است و هم عمومات قوانین ناظر بر همین موضوع است. این گواهی یا باید به خود شخص داده شود یا ولی قانونی فرد زیر 18 سال.
اگر کسی فاقد بکارت باشد یا اینکه بخواهد ترمیم کند با این قصد که طرف مقابل را فریب دهد، مرتکب جرم شده و قابل تعقیب است، در عین حال که غیراخلاقی هم هست. صدور گواهی خلاف واقع برای پزشک هم غیر اخلاقی است و جرم و قابل تعقیب کیفری است.»
او علاوه بر دادن گواهی بکارت به والدین افراد زیر سن قانونی به موارد دیگری که صدور این گواهی اخلاقی است اشاره میکند و توضیح میدهد: «گاهی شکایتی شده و پروندهای در دادسرا مطرح است که دستور مقام قضایی است که این آزمایش گرفته شود، در این صورت پزشکی قانونی مکلف است این موضوع را بررسی کند. گاهی هم خود فرد چنین درخواستی دارد که بازهم مشکلی از نظر اخلاق پزشکی ندارد.
اگر گواهی به فرد ثالثی داده شود که حریم خصوصی افراد نقض شود یا اگر گواهی خلاف واقع صادر شود یا فردی برای فریب در ازدواج بخواهد این گواهی را بگیرد، از نظر اخلاقی صدور این گواهی مشکل دارد.»
«جواب این آزمایش صد درصد نیست»
عظیمه کیان، پزشک و متخصص زنان و زایمان میگوید: «ما این اطلاعات را به خود بیمار میدهیم، اگر بیمار اجازه دهد که اطلاعاتش در اختیار خانودهی خودش یا همسرش قرار بگیرد این کار را میکنیم اما اگر چنین اجازهای ندهد ما هم اطلاعات را به کسی نمیدهیم. چنین کاری بر اخلاق پزشکی منطبق نیست.»
او در اینباره که گفته میشود این آزمایش مبنای علمی ندارد گفت: «مبنای کتابهای علمی امریکایی و اروپایی است، ما اصلا کتاب مرجع ایرانی در رشتهی زنان نداریم. در نتیجه مبنای علمی ما همان مبنای علمی آنها است که برای آنها هم این موضوع مهم نیست. این موضوع مثل آرایش کردن است که ارزشی که در خاورمیانه دارد با جای دیگر فرق دارد در واقع خیلی فرهنگی است.»
او در ادامه افزود: «مردها و زنها ممکن است روابط متعددی داشته باشند اما در مورد زنها میشود تشخیص داد ولی در مورد مردها نمیشود. مردها اسب ول هستند، زنها مادیان بسته. آن اسب ول هرکاری بخواهد میتواند بکند ولی این مادیان بسته حق ندارد هیچ کاری بکند، اگر کاری بکند هم از طرف خانوادهاش و هم از طرف همسرش مطرود است.
جواب این آزمایش صد درصد نیست یعنی ممکن است زنی ارتباط هم برقرار کرده باشد اما ما تشخیص بدهیم پردهی بکارتش سالم است، مبنای علمی به این معنا ندارد. همهی زنان پردهی بکارت دارند اما نوع آن فرق میکند، برای نوع پردهی ارتجاعی ممکن است تشخیص داده شود که ارتباط جنسی داشته اما اینطور نباشد.»
«صدور گواهی بکارت برای پزشک بار حقوقی دارد»
آزاده رضایی پزشک متخص زنان نیز در مورد صدور این گواهی با انصاف نیوز به گفتوگو پرداخت؛ او میگوید: «اگر خود شخص بخواهد که گواهی او به خانودهاش داده شود از نظر اخلاق پزشکی درست است. من با گواهی بکارت خیلی مخالف هستم، این نظر شخصی من است. به نظر من معاینهی بکارت، حتی اگر به درخواست خود شخص باشد، خشونت علیه زنان است. گاهی خود خانمها به تنهایی برای گرفتن چنین گواهیای مراجعه میکنند، اینطور نیست که همه مجبور باشند این آزمایش را بدهند. وقتی خود شخص بیاید من سعی میکنم با او صحبت کنم و بگویم که این مزخرف را از ذهنتان پاک کنید، من تلاش میکنم که این فکر و اندیشه را کنار بگذارند ولی متاسفانه در فرهنگ ما جا افتاده است.»
رضایی در مورد شرایط فرهنگی صدور این گواهی میگوید: «هیچ خانمی را حداقل در پایتخت نمیتوان به آزمایش بکارت مجبور کرد، خودشان در شرایط فرهنگیای قرار میگیرند و چنین کاری میکنند، من فکر میکنم باید مشکل فرهنگی حل شود. از نظر من آزمایش بکارت خشونت علیه زنان است و مدتی این معاینه را انجام نمیدادم، بعد احساس کردم که اینطور ممکن است شرایط خاصی برای آن زوج به وجود بیاید.
الان هم که این آزمایش را انجام میدهم سعی میکنم طوری ذهن زوج را منحرف کنم که موضوع به مشاورهی قبل از ازدواج کشیده شود و موضوعاتی مثل شکل رابطهی جنسی و اینکه منتظر خون نباشند یا چه کار کنند که استرس کمتری داشته باشند مطرح کنم و سعی میکنم که طوری مشاوره بدهم که ذرهای به ارتقای فرهنگ این زوج کمک کند.»
او در ادامه میافزاید: «آزمایشی که ما در مطب انجام میدهیم خیلی اعتبار قانونی ندارد و بیشتر اخلاقی است اما اعتبار علمی دارد؛ معیارهایی وجود دارد که میتوان با آنها سنجید. برای مثال در پزشکی قانونی این آزمایش انجام میشود و شخص این گواهی را به دادگاه میبرد و مهریهی کامل میگیرد.
شرایط کشور ما متفاوت است و نوعی شرایط مذهبی حاکم است، کسی بخواهد طلاق بگیرد باید به دادگاه برود و باید بررسی شود که زن باکره است یا نه و مهریه هم بر اساس این ممکن است نصف شود. این موضوع کاملا علمی است و معیار دارد.»
رضایی در مورد پول بیشتری که برای صدور گواهی بکارت گرفته میشود توضیح داد: «این تفاوت قیمت طبق تعرفهی نظام پزشکی است، گواهی بکارت جنبهی قانونی دارد، شخص میتواند بابت این گواهیای که به او داده شده یا نشده دادگاه برود و توضیح بدهد، حتی اگر به طور شفاهی در مورد بکارت شخص تشخیصی دهد بازهم برای پزشک بار حقوقی دارد. قیمت صدور این گواهی برای حالت شفاهی هشتاد هزار تومان و برای صدور کتبی صد و پنجاه هزار تومان است؛ در مراکز دولتی این مقدار کمتر و حدود 100 هزار تومان است.»
«در مورد بکارت، قانون از فرهنگ عقب مانده»
شاید بزرگترین مشکل بر سر راه کسانی که به دنبال حذف گواهی بکارت هستند قوانینی باشند که بر بکارت زن تکیه دارند. در این مورد با مینا جعفری، حقوقدان و وکیل دادگستری به گفتوگو پرداختیم، او میگوید: «مسایل مربوط به زنان و به خصوص موضوع بکارت را نمیتوان تنها از جهت حقوقی یا اجتماعی یا روانشناسی صرف بررسی کرد، باید از ابعاد مختلف به ماجرا نگاه کنیم.
این مثل موضوع ازدواج مجدد مرد است که چون فرهنگ ایران این موضوع را نمیپذیرد قانون به صراحت در مورد آن صحبت نکرده اما یک سری قواعد به آن مترتب کرده که ما متوجه میشویم که قانونگذار خواسته گذری از آن بگذرد اما قواعدی هم گذاشته است چرا که در جامعهی ایرانی بسیار نادر پیش میآید.
در مورد بکارت هم چون گواهی بکارت نوعی خشونت علیه زنان است، از طرفی میبینم که قانونگذار به صورت غیرمستقیم به قواعدی پرداخته که مربوط به موضوع بکارت است و گویای این است که برای جامعهی ایران حداقل حدود صد سال پیش این موضوع مهم بوده است ولی حتی در آن دوره هم به طور مستقیم به این موضوع نپرداخته و نگفته حتما باید اینطور باشد اما به آن قوانینی مترتب کرده، مثل اینکه اگر هنگام طلاق زن باکره باشد نصف مهریه را میگیرد چراکه مهریه در برابر لذت جنسی مرد تعریف شده است.»
او در مورد قانون دیگری که بر پایهی بکارت است توضیح میدهد: «اگر در عقد مرد مجرد نباشد یا زن باکره نباشد، میتوان عقد را فسخ کرد البته اثبات اینکه خانم باکره است یا خیر بعد از ازدواج خیلی سخت است. در واقع قانون در چند جا به این موضوع گریزی زده اما به طور مستقیم به آن نپرداخته است.
نمیتوان گفت که این موضوع معیار مناسبی برای نجابت زنانه است، برای نجابت مرانه هم معیارهای خاصی وجود دارد در عمل باید دید یک مرد یا زن چگونه نجیبانه زندگی میکند. در اینجا بعضی معیارها تغییر کرده و نمیتوان خیلی به معیارهای سنتی اکتفا کرد.»
او در ادامه اضافه میکند: «عرف، قوانین را عوض میکند؛ در فضای شهری چنین اتفاقی بسیار به ندرت میافتد و اگر کسی چنین گواهیای بخواهد همه میگویند چه کار عجیبی کرده، در واقع آدمها در برابر چنین کاری گارد میگیرند.»
جعفری در پایان با تاکید بر لزوم تغییر همهجانبهی قوانین مربوط به زنان میگوید: «قانون مردنوشت است و بر اساس جامعهی مردسالار است، مرد زن را جزو ملک خود میداند خب اگر خودش رابطه داشته باشد چه؟ در حوزهی زنان قوانین به طور کلی باید تغییر کنند، اگر قانون در مورد بکارت عوض شود باید قوانین مهریه عوض شود، شرایط حق فسخ باید تغییر کند. اینطور نیست که بتوان فقط یک قسمت را تغییر داد، باید همهی قوانین عوض شوند، نگاه و باور زن امروزی با مادرانش متفاوت است، قانون در حوزهی قوانین خانواده بسیار از جامعه عقبمانده است.
گواهی بکارت خشونت علیه زنان است چراکه ابزاری برای کنترل بر جسم زن است در حالی که به طور متقابل برای مردان وجود ندارد.»
«اگر کسی مراجعه کرد و پردهی بکارت نداشت، بهتر است گواهی صادر شود»
متین شرفی محقق حوزهی زنان است. او معتقد است برای جلوگیری از خشونت باید نهادهای بالادستی وارد شوند و اوضاع را کنترل کنند او در اینباره میگوید: «ما در دوران تقابل سنت و مدرنیته هستیم، ما به این مسایل به طور فردی نگاه میکنیم اما ممکن است به تبع این اتفاقات و بررسی بکارت شخص، دعوا، خشونت و حتی قتل ناموسی رخ دهد یا اینکه فرد دیگر نتواند ازدواج کند و به طور کلی تبعات اجتماعی داشته باشد.
برای خانوادهها هنوز بکارت به معنای شرافت است در واقع با این تعاریف دختری که بکارت داشته باشد شرافتمند است. با اینکه خانوادهها دوست دارند عروس خانوادهشان عروس مدرن و زیبایی باشد و به روز باشد اما در عین حال نمیخواهند که این دختر با کسی ارتباط برقرار کرده باشد.»
او در ادامه میافزاید: «یکی از علتهای قتلهای ناموسی نداشتن بکارت است، در استان خوزستان پروندههایی وجود داشتند که مرد توانایی جنسی نداشته ولی بعد از برقراری ارتباط ادعا کرده که دختر باکره نبوده، اینجا گواهی بکارت میتوانست مفید باشد اما متاسفانه خانوادهی دختر بدون بررسی موضوع دست به قتل او زدند.
نظام پزشکی نباید روی بکارت تاکید کند، حتی اگر کسی مراجعه کرد و پردهی بکارت نداشت، بهتر است گواهی بکارت صادر شود یک سری نهادها باید بتوانند این مساله را کنترل کنند. این موضوع میتواند به کاهش جرایم و مشکلات خانوادگی کمک کند.»
شرفی از توصیههای بعضی روانشناسان انتقاد میکند و آن را احساسی میشمارد و میگوید: «یک سری از افراد و روانشناسان همه را تشویق میکنند که رابطهی جنسی داشته باشند و موضوع کنترل بدن را مطرح میکنند، این درست نیست. روانشناسها باید با توجه به فرهنگ ما عمل کنند.
البته موضوع کنترل بدن باید مطرح شود اما این مساله هرچقدر در سطوح پایینتر مطرح شود، تبعات خاص خود را خواهد داشت اما باید از سطوح بالاتر مدیریتی در این مورد کمک شود. نظام پزشکی و پزشکی قانون ممکن است بگویند که ما وظیفه داریم واقعیت را بگوییم اما به نظر من یا باید کلا این آزمایش را نگیرند یا فقط در مواردی که برای جلوگیری از نزاع یا قتل است چنین کاری کنند.»
او در پایان اضافه میکند: «جامعهی ما هنوز در جدال سنت و مدرنیته است و نسلهای جدید فردگراتر شدهاند و فرد حق خود میداند که نیازهایش را برطرف کند اما ارزشهای جامعه این را نمیپذیرد، وقتی فرد برای خودش تصمیم میگیرد طبق این ارزشها او را تحت فشار میگذارند یا تحقیر میکنند.
این تقابل هنوز وجود دارد و کسانی که در سطح کلان در حوزهی زنان مسوول هستند باید وارد شوند و برای مثال این موضوع را هم در لایحهی منع خشونت علیه زنان در نظر بگیرند. اگر من بخواهم به خواهرم بگویم رابطهی جنسی داشته باش و مادرم این را نپذیرد و او را سرزنش کند، کسی که بیشتر از همه اذیت میشود خود شخص است. باید راهی پیدا کرد که هم فرد و هم جامعه در آرامش و آسایش باشد.»
«مراجع راههایی برای خانوادهها گذاشتهاند»
برای بررسی این موضوع از دیدگاه مذهبی با حجت الاسلام مهدی گرجی به گفتوگو پرداختیم گرجی توضیح میدهد: «در معارف اسلامی، پاکی در روابط و ازدواجها و مراقبت رفتاری بین زن و مرد زمینهی از بین رفتن اینگونه توهمات و سوظنها از جامعه خواهد بود. در گذشته هیچگاه متدینین و متشرعین در جامعهی ما در این زمینه اصلا صحبت نمیکردند و مطمئن بودند که دختران جامعهی ما به قدری پاکدامن هستند که از روح و جسم و عواطف خودشان مراقبت میکنند.
البته عاقد در زمان عقد ذکر میکرد که: «عقد میکنم دوشیزهی مکرمهی باکرهی عاقلهی بالغهی رشیده را» تنها اشاره به این موضوع همین بود که در عقد خوانده میشد، این اعتماد به خاطر ارتباطات پاکی بود که حاکم بود.
با اختلافاتی که در جامعهی بشری و در جامعهی ما به وجود آمده، ممکن است از روی انحرافات اخلاقی یا به خاطر تعدی و ظلم یا اتفاقات دیگر مسایلی برای دختران جوان به وجود بیاید. در اینجا مراجع تقلید نظرات متفاوتی دارند. اگر بر اثر حادثهای یا وضعیت ناهنجار رفتاری اتفاقی برای جوانی افتاد میتواند به نظر مرجع تقلیدش مراجعه کند، بعضی مراجع نظراتی دارند که در این موارد میتواند خانوادهها را کمک کند.»