ساعت 13:08 روز سهشنبه، 26 دی 1357، محمدرضا پهلوی به همراه خانوادهاش، ایران را به مقصد مصر ترک کرد؛ اتفاقی که در تاریخ معاصر ایران، با عنوان «فرار شاه» شناخته میشود. محمدرضا پهلوی بعدها و در کتاب «پاسخ به تاریخ» مدعی شد که این فرار و در واقع آنچه به ساقط شدن رژیم او انجامید، برنامهای بود که آمریکا و انگلیس برای تقابل با رشد روزافزون ایران و کشیدن ترمز پیشرفت کشور، اجرایی کردند.
* خروج شاه از کشور که ابتدا تحت عنوان «تعطیلات» اعلام شد در شرایطی صورت گرفت که او به شدت بیمار بود. ورود او به آمریکا پس از سپری کردن ماهها در کشورهای دیگر به اشغال سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری کارمندان آن انجامید.
در مطلب زیر به خروج شاه از ایران در دی 57 پرداختهایم:
* محمدرضا پهلوی، شاه ایران روز 26 دیماه 1357 تخت پادشاهی را رها کرد و دیگر هیچگاه به وطنش بازنگشت. به این ترتیب حدود یک ماه بعد شرایط برای وقوع انقلاب فراهم شد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس روایت خود در مورد خروج شاه از ایران در آن روزها را اینگونه روایت کرده است:
* محمدرضا پهلوی با جت سلطنتی خود راهی خارج شد. سفری که بازگشتی نداشت. خروج او از ایران موجب واکنش انفجاری در میان میلیونها نفر از مردم ایران شد. ایرانیها به خیابانها ریختند و شعار میدادند که «شاه برای همیشه رفته است».
* رانندهها بوق میزدند و چراغهای اتومبیلها را روشن کرده بودند. مردم تصاویر آیتالله خمینی (امام) را در دست داشتند.
* شاه خلبانی هواپیمای سلطنتی، بوئینگ 727، به نام «شاهین» را به عهده گرفته بود و هواپیما به سمت اسوان در مصر پرواز کرد.
* در تهران خروج محمدرضا پهلوی از ایران با واکنش متفاوت مردم همراه بود. خواستار بازگشت شاه و محاکمه بودند.
روزنامه خراسان در گزارشی در تاریخ 26 دی 1401 درباره خروج شاه از ایران نوشته بود:
* اسناد منتشر شده در سالهای اخیر، تأیید میکند که آمریکاییها درباره وضعیت ایران، در ابتدای زمستان سال 1357، کاملاً دغدغه داشتند. برای آنها پهلوی یک بازوی راهبردی در منطقه غرب آسیا محسوب میشد. با این حال، کارتر و برژینسکی در 14 دی 57 و در کنفرانس گوادلوپ، از ایران به عنوان نخستین «نقطه آشوبزده» قابل بحث نام بردند. رئیسجمهور وقت آمریکا که سال قبل و در دی 1356، مهمان شاه در تهران بود و از ایران به عنوان «جزیره ثبات» یاد کرد، حالا اعتقاد داشت: «اوضاع به مرحلهای رسیده که بعید است ماندن شاه در ایران به حل بحران کمک کند». آیا ابراز این مسئله از سوی کارتر، به معنای خالی کردن پشت شاه به دلیل رشد و ترقی ایران در دوره پهلوی دوم و در واقع کشیدن ترمز پیشرفت روزافزون کشور در این دوره بود؟
* میان وزارت دفاع و وزارت خارجه آمریکا، بر سر ماندن یا ساقط شدن شاه به دست مردم، اتفاق نظر وجود نداشت. دیدگاه کارتر در گوادلوپ، بر اساس نظرات همکارانش در وزارت خارجه آمریکا شکل گرفتهبود؛ آن ها ظاهراً معتقد بودند که کار شاه تمام است و باید درباره دوران بعد از او، قاطعانه تصمیم گرفت، اما در مقابل این نظر، دیدگاه دیگری هم وجود داشت که به حفظ شاه، با هر شکل ممکن معتقد بود و به نظر میرسید کارتر در عمل، ترجیح میدهد به این دیدگاه تکیه کند. هر چند که رئیسجمهور وقت آمریکا، هنگام سخن گفتن درباره بحران ایران، این دیدگاه را با دست پس میزد و با پا پیش میکشید!
اگر بخواهیم پنج دلیل مشخص را برای کنارهگیری نکردن از سلطنت حتی وقتی چمدانها را بسته و از خانوادۀ سلطنتی هم هیچکس قرار نبود در ایران بماند، بربشماریم، بر این نکات میتوان انگشت گذاشت:
امید به بازگشت
اول اینکه شاه امید به بازگشت داشت و یک بار هم تجربه کرده بود.
سرنوشت پدر
دوم اینکه نمیخواست دچار سرنوشت پدر شود و به یاد داشت با او چه کردند.
بیاعتمادی به دیگران
سوم اینکه به دیگری باور نداشت و مشخصاً نمیدانست در صورت کنارهگیری باید امور را به که بسپارد؟
* در «دایرۀ لغات شاه» کنارهگیری از مقام سلطنت جایی نداشت هرچند میدانست در تاریخ ایران هم «شاه سلطان حسین» بوده که خود تاج کیانی بر سر محمود افغان گذاشت که عملاً به معنی تسلیم بود ولی خیلیها آن را هم استعفا ندانستند کمااینکه برخی او را آخرین پادشاه صفوی نمیدانند. محمدعلیشاه قاجارهم بعد از اِعمال استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس شورای ملی به دست قوۀ مقننه برکنار شد و احمدشاه هم در گشتوگذار اروپایی بود که سلطنت قاجار برافتاد و او استعفا نکرد که در این دایرۀ لغات، سلطنت ودیعهای الهی است و شاه، سایۀ خداست و سایه که به ارادۀ خود برچیده نمیشود.
دایرۀ لغات
دلیل چهارم همان که در بالا و در آغاز اشاره شد و به «لوید کاتلر» در پاناما گفت: «در دایرۀ لغات ما کنارهگیری وجود ندارد مگر در شرایط بسیار بسیار ویژه.»
تشریفات نظامی و پروتکلها
نکتۀ پنجم هم اینکه شاه به تشریفات و پروتکلها بسیار بها میداد و مشخص است نوع برخورد و حتی استقبال از شاه تبعیدی یا حتی خلع شده با شاه مستعفی متفاوت است.