رزا 5 ساله صحنه پلید مادرش با 2 دوست عمویش را دیده بود 

به گزارش گروه حوادث رکنا، رسیدگی به این ماجرا از چهارم آبان ماه سال 94 به دنبال کشته شدن پسر 24ساله ای به نام امیر در دستور کار ماموران کلانتری 12 زیباشهر ورامین قرار گرفت. شواهد نشان می داد این پسر به ملاقات دو برادر رفته بود که کشته شد.
به این ترتیب دو برادر 22 و 23 ساله به نام های محمد جواد و سجاد بازداشت شدند و به قتل اعتراف کردند. آنها گفتند امیر را کشتیم چون با زن برادرمان در ارتباط بود.
به دنبال بازسازی صحنه جرم دو برادر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای جلسه مادر قربانی در حالی که اشک می ریخت روبه روی هیات قضایی ایستاد و گفت: این دو پسر با نقشه از پیش طراحی شده پسرم را به بیابان کشاندند و او را با 17 ضربه چاقو کشتند. من برای انها حکم قصاص می خواهم.
سپس محمد جواد در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزییات ماجرا گفت: در خانه پدرم نشسته بودم که پیامک ناشناسی به دستم رسید که در آن نوشته شده بود در بام خانه یک کفتر نشسته است.همان موقع به پشت بام خانه رفتم اما کفتری آنجا نبود. چون دو برادر دیگرم هم در طبقات بالای خانه پدری ام ساکن بودند موقع پایین آمدن از پله ها تصمیم گرفتم به خانه برادر بزرگم بروم و سری به زن برادر بزنم. اما وقتی در را زدم، زن برادرم هراسان در را باز کرد و گفت زن همسایه میهمان اوست. به همین خاطر به طبقه پایین برگشتم. شب دوباره پیامک ناشناسی به دستم رسید که فرستنده به من ناسزا گفته و ادعا کرده بود وقتی پیامک اول به دستم رسیده دو دوست صمیمی ام به نام های امیر و ابوالفضل میهمان زن برادرم بوده اند.از خواندن این پیامک شوکه شدم و ماجرا را با برادر دیگرم سجاد در میان گذاشتم.

وی ادامه داد: من و سجاد شروع به پرس و جو کردیم و وقتی از دختر خردسال برادرم به نام رزا دراین باره پرسیدیم او به گریه افتاد. چون امیر و ابوالفضل از دوستان صمصیمی مان بودند با آنها در بیابان های قرچک قرار گذاشتیم و رزا را هم با خود سر قرار بردیم. وقتی رزا از دیدن دو پسر جوان بار دیگر به گریه افتاد مطمئن شدیم ماجرا حقیقت دارد. من چاقو کشدیم و به سمت امیر و ابوالفضل حمله کردم. ابوالفضل فرار کرد اما امیر را با17ضربه چاقو کشتم. اما برادرم در قتل دستی نداشت.

وقتی نوبت دفاع به سجاد رسید حرف های برادرش را تایید کرد و گفت: من هیچ ضربه ای به امیر نزدم.

سپس ابوالفضل که به اتهام شرکت در نزاع منجر به جنایت با قرار وثیقه آزاد بود روبه روی هیات قضایی ایستاد و دو برادر را دروغگو خواند.
این پسر گفت: امیر نقاش ساختمان بود و در یک مغازه کار می کرد. او هیچ رابطه پنهانی با زن برادر محمد جواد و سجاد نداشت . این دو برادر من و امیر را به بهانه واهی به بیابان های قرچک کشاندند و آنجا به رویمان چاقو کشیدند. من در درگیری شرکت نداشتم و به محض اینکه چاقو را در دستان محمد جواد دیدم فرار کردم.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و جواد را به قصاص و برادرش را به زندان محکوم کرد. ابوالفضل نیز همچنین به خاطر شرکت در درگیری به زندان و شلاق محکوم شد. دیروز این رای در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.