به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از تابناک، عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری، در پیامی انتخاب او را به عنوان رئیس جمهور جدید ایران تبریک گفت. رئیس جمهور مصر طی تماس تلفنی، اظهار داشت که این انتخاب منعکس کننده اعتماد مردم ایران به توانایی او در خدمت به کشور و هدایت آن به سمت توسعه و آسایش است. در پایان هم السیسی ضمن آرزوی موفقیت برای پزشکیان، از روابط حسنه ملتهای ایران و مصر نیز تمجید کرد.
به بهانه این پیام و در خصوص روابط ایران و مصر، گفتگویی با دکتر«جعفر قنادباش» سفیر اسبق ایران در لیبی و کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا و آفریقا انجام شده که در ادامه می خوانیم:
* پیام تبریک عبدالفتاح السیسی به مسعود پزشکیان حاوی چه موضوعاتی است؟ با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی فعلی، دولت چهاردهم چه استراتژیهایی را باید در قبال مصر اتخاذ کند تا روابط دوجانبه بهتری برقرار شود؟
ارسال پیام رئیس جمهور مصر به آقای پزشکیان یک پیام تشریفاتی است که معمولا روسای جمهور به هنگام انتخاب رئیس جمهور این پیام را ارسال می کنند. البته شاید این اولین بار بود که بعد از قطع روابط و در شرایطی که روابط ایران و مصر به شکل عادی در نیامده است، پیام تبریک از سوی رئیس جمهور مصر ارسال شده است. این موضوع نشان دهنده یک تغییر تشریفاتی در برخورد مصر با ایران است؛ به خصوص که تاکید آقای السیسی بر این موضوع بود که کشورهای منطقه و کشورهایی که مورد اعتماد غرب هستند، علاقه دارند تا یک توجه خاصی به آقای پزشکیان معطوف شود که بیانگر یک نوع نگرش و جهت گیری کشورهای متحد غرب نسبت به ایران است که در جای خود در خور تامل و توجه است.
با توجه به شرایط سیاسی و فعلی دولت چهاردهم، اگر راهبرد، همان راهبرد دولت سیزدهم در برقراری روابط با کشورهای اسلامی باشد، شاید زمینه بهتری برای روابط ایران و مصر فراهم شود. دولت سیزدهم در موضوع از سرگیری روابط ایران و عربستان موفق عمل کرد و این موضوع یکی از موفقیتهایی بود که در دولت سیزدهم اتفاق افتاد. طبیعتا، با برقراری روابط ایران و عربستان، موانع رابطه با مصر نیز برداشته شد، چرا که مصریها به تبعیت از عربستان، روابط خود را با ایران قطع کرده بودند و تاکید بر قطع روابط به تبعیت و پیروی از عربستان بود. بعد از آن زمانی که روابط تهران-ریاض برقرار شد، مصریها نیز این شرایط را برای خود فراهم کردند.
* چه مسائل کلیدی در سیاست خارجی ایران نسبت به مصر باید مدنظر قرار گیرد؟
مسائل کلیدی که در سیاست خارجی ایران و مصر وجود دارد، عمدتا مربوط به دو مسئله است. یکی از آنها، روابط میان دو ملت است که در طول تاریخ مناسبات خوبی میان ملت ایران و مصر مشاهده شده، نقطه نظرات مشترکی در خصوص فرقه گرایی های اسلامی میان دو ملت وجود دارد و مردم مصر و ایران مخالف هرگونه گرایشات تند و افراطی وهابیت هستند.
نکته دیگر، موضوع فلسطین و اسرائیل است. مردم مصر به شدت مخالف رفتارها و اعمال رژیم صیهونیستی، و البته حامی برادران فلسطینی هستند. لذا، آنچه در روابط ایران و مصر باید مورد توجه قرار گیرد، اقداماتی است که باید در جهت کمک رسانی به مردم فلسطین و غزه که هم مرز با مصر هستند، انجام شود.
* در دوره ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، چه تغییرات مشخصی در سیاست خارجی ایران نسبت به مصر مشاهده شد؟ عملکرد دولت در خصوص روابط با مصر چگونه بود؟
در دوره ریاست جمهوری آقای رئیسی، تغییر مشخصی که در خصوص روابط ایران و مصر رخ داد، رفع موانعی بود که از جانب ریاض، بر سر راه روابط ایران و مصر ایجاد شده بود. پیش از آن، در خلیج فارس، کشورهایی مانند بحرین، مصر، عربستان و امارات یک اتحاد جداگانه ای علیه قطر ایجاد کرده و قطر را در محاصره قرار داده بودند. در همان راستا، مصری ها نیز به تبعیت از عربستان که در آن گروه چهارگانه حرکت می کردند، در آن زمان اصرار بیشتری بر قطع روابط با ایران هم داشتند که این موضوع مخالفت با قطر و روابط حسنه ای که میان قطر و ایران ایجاد شده بود، باعث شد فاصله میان ایران و مصر افزایش یابد.
لذا، در دوره ریاست جمهوری آقای رئیسی به دلیل از سر گیری روابط ایران و عربستان و از بین رفتن آن تشکیلات چهارگانه علیه قطر، زمینه هم برای روابط ایران و مصر به گونه ای بهتر فراهم شد. اما به رغم اظهارات مثبتی که ایران نسبت به روابط با مصر داشت، مصری ها عملا در این رابطه تحرکی از خود نشان ندادند و همانطور که در دولتهای قبلی ایران به خصوص دولت محمود احمدی نژاد درخواستهای ایران را مسکوت گذاشته بودند، در دوره ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی هم اقدام خاصی مبنی بر برقراری روابط با ایران از خود نشان ندادند و این موضوع نشان دهنده مخالفتهایی است که غرب به ویژه اسرائیلها در رابطه با روابط ایران و مصر داشته اند.
* چندی پیش یک منبع عالی رتبه مصری اعلام کرد که هیچ مذاکراتی از سوی مصر برای نظارت رژیم صهیونیستی بر گذرگاه رفح وجود ندارد و مصر همچنان به موضع خود مبنی بر عقب نشینی کامل ارتش این رژیم از بخش فلسطینی گذرگاه رفح پایبند است. از سوی دیگر یک رسانه صهیونیستی ادعا کرد که اسرائیل با همکاری مصری ها در صدد انتقال گذرگاه رفح به نزدیکترین محل به گذرگاه کرم ابوسالم است. پشت پرده تنش مصر و رژیم صهیونیستی چیست و چه تاثیری بر روابط تهران و قاهره دارد؟
در خصوص تنشهایی که میان مصر و رژیم صیهونیستی در فضای رسانه ای سخن گفته می شود، باید به این مسئله دقت شود که حکومت مصر در این خصوص، دچار یک دوگانگی و مواضع دوگانه ای شده که ممکن است مخاطبین و کسانی که اخبار تنشهای میان مصر و اسرائیل را دنبال می کند را به اشتباه بیاندازد. دولت کنونی مصر در مقایسه با رژیم مبارک همکاری بیشتری با رژیم صیهونیستی دارد و در راهبردهایی که دنبال می کند، به هیچ وجه مخالفتی با صیهونیستها وجود ندارد. اگر در مواردی هم مصر به فلسطین کمک می کند، این موضوع، منطبق با راهبردی نیست که دولت مصر به طور کلی نسبت به مسائل فلسطین اتخاذ کرده است.
از طرف دیگر، مردم مصر علاقه مند هستند که دولت مصر به شدت به برادران فلسطینی و اهالی غزه کمک و از آنها دفاع نماید و راهها و گذرگاهها را میان غزه و مصر از جمله در صحرای سینا، باز نگه دارد و همچنین خواستار مواضع تند مصر علیه رژیم صیهونیستی است. در حقیقت، افکار عمومی مصر به شدت خواستار این مسئله است که دولت مصر به شدت وارد برخورد و مخالفت با رژیم صیهونیستی شود و از آدم کشی و کودک کشی در غزه جلوگیری نماید. لذا، اینجاست که دولت مصر دارای مواضع دوگانه ای است. در پنهان و به طور غیر علنی از رژیم صیهونیستی دفاع کرده و منطبق با مواضع رژیم صیهونیستها عمل می کند، اما علنا کوشش می کند که خود را همراه با مردم فلسطین و غزه نشان دهد.
لذا، زمانی که یک سرباز مصری در مرزهای غزه با تیراندازی سربازان اسرائیلی کشته شد، ما شاهد بودیم که این خبر را کاملا معکوس در مصر جلوه داده و خبر از کشته شدن یک سرباز اسرائیلی را منتشر کردند که این موضوع یک خبرسازی بود. اگر ما مسائل رفح به عنوان گذرگاه بسیار مهم میان نوار غزه و مصر را دنبال کنیم، متوجه می شویم که مصری ها کاملا به صورت دوگانه و بنا به قول فلسطینی ها خیانت کارانه وارد عرصه شده و هیچ گاه کمک جدی به مردم غزه نکرده اند و حتی برخی از کمکهایی که برخی از کشورهای بزرگ به مصر ارسال کرده اند تا به غزه برسد، آنها را به غزه ارسال نکرده اند.
البته نمی توان از موانع اسرائیلی ها نیز غافل بود، چرا که اسرائیل هم از ورود مواد غذایی و دارو از طریق رفح به غزه جلوگیری کرده اند. ولیکن دولت مصر عملا با این سیاست موافق بوده، اما در عرصه تبلیغات خود را همواره حامی مردم فلسطین نشان داده است. این موضوع نشئت گرفته از پتانسیل ضد اسرائیلی بسیار قوی در شهرهای پرجمعیت مصر است که دولت مصر از این موضوع واهمه دارد و پیوسته از این موضوع نگران است که مردم در مخالفت با این سیاست به خیابانها بیایند و تزلزل حکومت مصر فراهم شود.
* از دیدگاه شما، پیمان کمپ دیوید چگونه به تغییر توازن قدرت در خاورمیانه منجر شده و این تغییرات تا چه اندازه بر روابط ایران و مصر تاثیر گذاشته است؟
پیمان کمپ دیوید یعنی پیمانی که چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، میان مصر و اسرائیل با میانجیگری امریکا امضا شد. اگر چه این پیمان صحرای سینا را به مصر بر می گرداند، اما مصر را از گردونه تاثیرگذاری نظامی بر مسئل منطقه خارج و مصر را به یک کشور امن برای اسرائیل در جنوب فلسطین اشغالی تبدیل کرد؛ بدین معنا که مصریها با امضای این پیمان، تعهد دادند که هیچ تهدید نظامی علیه اسرائیل نداشته باشند و نیروی نظامی خود را در صحرای سینا مستقر نکنند. بر همین اساس، با ایجاد احساس امنیت از سوی رژیم صیهونیستی، دست اسرائیل برای اشغالگری باز شد؛ حتی حملاتی که تا سال 2000 به لبنان کرد و یا تحرکات آن علیه کرانه باختری و غزه به این دلیل بود که از جانب مصری ها احساس امنیت کرده بودند.
بنابراین، پیمان کمپ دیوید یک پیمان صلح و سازش میان مصر و اسرائیل نبود، بلکه به معنای امن کردن مرزهای جنوبی فلسطین برای رژیم صیهونیستی بود. بعد از امضای پیمان کمپ دیوید، اسرائیلی ها تهاجمات بیشتری را علیه مردم فلسطین، لبنان و حتی سوریه انجام دادند و اصرار بیشتری برای باقی ماندن درمناطق اشغالی دیگر از جمله کرانه باختری و منطقه جولان از خود نشان دادند. لذا، لغو این پیمان بدین معناست که اسرائیل از مرزهای جنوبی خود، از شمال از سوی لبنان و شرق و شمال شرقی از جانب سوریه و گروههای جهادی احساس ناامنی می کند. بنابراین، اگر مصریها کمپ دیوید را لغو کنند، اسرائیل در محاصره کامل قرار خواهد گرفت.
بر همین اساس، کوشش اسرائیلیها این است که این پیمان هم چنان باقی بماند؛ در حالی که غربیها هم به طرق مختلف اعم از تهدیدات نظامی و همچنین تطمیع مصر و اعطای وامهای سنگین، در حال فشار بر قاهره هستند تا این پیمان که بیش از 40 سال پیش منعقد شده، باقی بماند تا اسرائیل نسبت به مرزهای جنوبی خود احساس ناامنی نکند و از خطرات احتمالی مصر ایمن بماند.
* چگونه رویدادهایی مانند بهار عربی، جنگهای سوریه و یمن، و توافقهای اخیر میان کشورهای عربی و اسرائیل بر روابط ایران و مصر تأثیر گذاشتهاند؟
بهار عربی یا به عبارت بهتر، جریان بیداری اسلامی و جنگهایی که در سوریه و یمن رخ داد؛ به طور کلی مواضع اسرائیل و متحدین آن را در منطقه تضعیف کرد. البته در مصر، جریان غربی تلاش کرد که یک دیکتاتوری نظامی را مستقر کند و السیسی را که ادامه دهنده راه مبارک بود را بر سر کار آورد. اما مصر پیش از دوران مبارک با مصر پس از او، برای امنیت اسرائیل تا اندازه زیادی متفاوت بود.
از این رو، جریان بیداری اسلامی سبب راه اندازی تحرکات ضد اسرائیلی شد و مردم مصر، لیبی، تونس و یمن مخالفتهای خود را با اسرائیل علنی کردند و به خیابانها آمدند که این موضوع نشانگر یک پتانسیل مردمی علیه اسرائیل بود که موازنه سیاسی منطقه را تغییر داد.البته، همه این مسائل موجب شد که مصری ها در یک موقعیت ضعیف تری عمل کنند. در خصوص ایران، این مسئله متفاوت بود، چرا که مصریها نگران بودند ایران تاثیراتی بر جامعه مصر داشته باشند. لذا، از پذیرش رابطه با ایران مخالفت کردند و این جریان با وجود سرنگونی رژیم مبارک، مجددا با استمرار خط مشی او در قاهره و روی کار آمدن آقای السیسی، موانع بر سر راه روابط ایران و مصر باقی ماند.
* بزرگترین موانع در راه بهبود روابط ایران و مصر از نظر شما چیست و چگونه میتوان این موانع را برطرف کرد؟
بزرگترین موانع به دو دسته تقسیم می شوند. یک دسته، وجود عناصری در دولت مصر بوده که همچنان متحد غرب هستند و با سیاستهای اسرائیلی هماهنگی و همسویی دارند. این عناصر در وزارت خارجه و دیگر دستگاههای مشغول هستند و علی رغم شعارهایی که دولت مصر مبنی بر بهبود روابط با ایران سر داده، علنا جلوگیری از برقراری و گسترش روابط را رقم می زنند و در تلاش هستند تا قطع روابط ادامه پیدا کند. دسته دوم، وجود دولتهای خارجی از جمله امریکا، اسرائیل، فرانسه و انگلیس است که از هرگونه روابط ایران و مصر به دلیل پتانسیل جریانات مردمی در هر دو کشور، واهمه دارند چرا که اگر دو کشور به یکدیگر نزدیک شوند، نشانگر وحدت جهان اسلام و تاثیرگذاری فکری و عقیدتی مصر بر جهان اسلام است؛ در حالیکه ایران و مصر با افراط گراییهای امریکاییها در منطقه، حرکتهای داعشی و وهابیت مخالف هستند. لذا به همین دلیل آن کشورها از نزدیکی ایران و مصر هراس دارند که اگر چنین موضوعی هم اتفاق بیفتد، جغرافیای منطقه کاملا تغییر پیدا خواهد کرد، زیرا ظرفیتهای مصر و ایران به اندازه ای است که می تواند به حضور غرب در منطقه پایان دهد.
بنابراین، مهمترین موانع در حال حاضر عناصر داخلی در مصر و دیگری مخالفتهای خارجی است. هر ساله امریکاییها مانورهای مشترکی را برگزار می کنند که مصر یکی از بخشهای اصلی آن مانورهای نظامی متناسب با منافع امریکا در منطقه است. آنها در تلاش هستند که فاصله ایران و مصر را افزایش دهند که این موضوع به دلیل حاکم بودن نظامیان مانند دوران مبارک و انور سادات، در مصر حائز اهمیت است.