۱۸ سؤالی که در اولین قرار عاشقانه باید از طرفتان بپرسید
هنگامی که شخصی را مطابق با معیارهای شخصی خودتان سبک و سنگین می کنید، نوبت به ملاقات حضوری، گفت وگو و آشنایی بیشتر نیز می رسد. اولین قرار ملاقات معمولا یکی از موقعیت های استرس زا در زندگی است. این ملاقات می تواند نقطه ی شروعی برای رابطه ای جدی یا دلیلی برای انصراف از ادامه ی راه باشد. ماجراهای قرار اول قابل پیش بینی نیستند، معمولا این جریان ملاقات است که مسیر صحبت ها و سؤال و جواب ها را تعیین می کند، اما بهتر است که خودتان را از قبل آماده کنید. مشاوارن توصیه می کنند که قبل از ملاقات، لیستی از سؤال های قابل طرح در قرار اول تهیه کنید. لیست سؤال هایی که در ادامه خواهید خواند، حاوی بهترین سؤالاتی است که می توانید در اولین قرار عاشقانه ی خود، از طرف مقابل تان بپرسید.
۱. مهم ترین افراد زندگی شما چه کسانی هستند؟
به پاسخی که شخص مقابل به این سؤال می دهد خوب دقت کنید. به طور معمول اکثر افراد در مقابل این سؤال بلافاصله پاسخ می دهند «پدر و مادرم» یا «هم اتاقی دوران دانشجویی» یا «فرزندانم». پاسخ این سؤال به شناخت بیشتر طرف مقابل کمک می کند؛ از طرف دیگر با این سؤال شما متوجه می شوید که او در برقراری ارتباط صمیمی با دیگران تا چه حد مهارت دارد.
۲. چه چیزهایی شما را خوشحال می کنند و می خندانند؟
در بیشتر مطالعات انجام شده درمورد ازدواج، شوخ طبع بودن شریک زندگی، معیاری است که اکثر افراد به آن توجه دارند. پیر یا جوان، مرد یا زن، همه ی افراد دوست دارند که همسرشان قدرت دلپذیر کردن زندگی را داشته باشد. اطلاع از چیزهایی که همسرتان را شاد می کند و به خنده می اندازد، درواقع شیوه ی نگاه او به زندگی و شخصیت او را به شما نشان می دهد.
۳. اهل کجا هستید؟
ممکن است که افراد در پاسخ به این سؤال، محل سکونت فعلی و قبلی شان را به شما بگویند. اما تعریف «وطن» و «اهل کجا بودن» با «محل سکونت» و «کجا زندگی کردن» تفاوت دارد. وطن، یعنی جایی که فرد در آنجا متولد شده است، جایی که خانواده ی فرد در آن زندگی می کنند و بیشتر اتقاقات و ماجراهای تأثیرگذار در شخصیت فرد، در آنجا رخ داده است. با این سؤال متوجه خواهید شد که طرف شما به کدام شهر و منطقه تعلق دارد.
۴. آیا قبل از اقدام به کاری جزئیات را مورد بررسی قرار می دهید یا به حرف دل تان گوش می دهید؟
شاید این سؤال کمی عجیب باشد، اما با این سؤال ساده تفاوت ها و شباهت ها برای شما روشن خواهند شد. برخی افراد قبل از تماشای فیلم، کلی درباره ی آن تحقیق می کنند و نقدها و نظرات مربوط به آن را مطالعه می کنند، این درحالی است که گروه دیگر، اتومبیلی را که به تازگی وارد بازار شده است، بدون پرس و جو می خرند. بعد از گرفتن پاسخ این سؤال و دانستن اینکه شخص مقابل از کدام دسته است، می توانید اعتراف کنید که برای انتخاب محل دیدارتان چقدر پرس وجو کرده اید!
۵. آیا رؤیایی در سر دارید؟
همه ی ما در مراحل مختلف زندگی، رؤیاهایی در سر داریم که برای تبدیل آنها به واقعیت تلاش می کنیم. ممکن است که ارتقاء شغلی، سفر به دور دنیا یا هنرپیشگی، رؤیای شما برای آینده باشند. حتما دوست دارید که بدانید آیا رؤیاهای طرف مقابل با رؤیاهای شما همخوانی دارند یا خیر. به پاسخ او به این سؤال دقت کنید تا بدانید که رؤیاهایتان مکمل هم و سازگار هستند یا خیر.
۶. تعطیلات خود را چگونه سپری می کنید؟
کارهایی که فرد در اوقات بیکاری انجام می دهد، چیزهای بسیاری را درمورد شخصیت او به ما می گوید. اگر فردی در اوقات بیکاری کار می کند به احتمال زیاد به شغلش اعتیاد دارد. اگر برای تیم فوتبال بچه ها مربیگری می کند، یعنی به ورزش علاقه دارد، کودکان را دوست دارد و از کمک به دیگران لذت می برد. اگر با تلویزیون و بازی ویدئویی سرگرم می شود احتمالا با یک تنبل مبل نشین طرف هستید. این سؤال مهم است، چرا که اگر رابطه تان جدی شود و با هم ازدواج کنید، اوقات بیکاری مشترکی خواهید داشت.
۷. در چه محیطی بزرگ شده اید و خانواده ی شما چطور افرادی هستند؟
کارل مینینگرِ (Karl Menninger) روان شناس، معتققد است که یکی از معیارهای مهم در سلامت روحی یک فرد بزرگسال، این است که وی دوران کودکی شاد و بدون تنشی را پشت سر گذاشته باشد. البته این بدان معنا نیست که شما دور فردی که کودکی سختی داشته است خط قرمز بکشید. اما باید مطمئن شوید که فرد تلاش می کند تا الگوهای ناسالم و اثرات مخرب دوران کودکی را، در صورت وجود، اصلاح کند.
۸. برای چه کاری اشتیاق فراوان دارید؟
این سؤالی مهم درباره ی هویت شخص است. اگر در پاسخ این سؤال بشنوید که «به کار خاصی علاقه ندارم»، باید چراغ هشداری در ذهن شما روشن شود که طرف مقابل تان شور و اشتیاقی ندارد. اما جواب هایی از قبیل «مسافرت»، «کوهنوردی با بچه ها» یا «عبادت»، می توانند دیدگاهی کلی درمورد ارزش های طرف مقابل به شما بدهند. در ادامه ی این سؤال از او بپرسید که چرا به این کارها و فعالیت ها علاقه دارد.
۹. جالب ترین شغلی که داشته اید، چه شغلی است؟
مهم نیست که موقعیت شغلی او چیست، در هر صورت و به احتمال زیاد، او یک تجربه ی شغلی جذاب یا حتی غیرمعمول برای تعریف کردن خواهد داشت. شما هم درباره ی تجربه های شغلی عجیب و جذاب خود با او صحبت کنید. با این سؤال مهارت خاطره گویی او را هم محک می زنید.
۱۰. آیا جایی هست که به آن علاقه داشته باشید و مدام به آنجا بروید؟
همه ی ما مکان هایی داریم که با بودن در آنها احساس آرامش می کنیم، کافی شاپ ، پارک، کوه یا جنگل. پاسخ این سؤال به شما کمک می کند تا هرچه بیشتر سلایق و علاقه مندی های طرف مقابل تان را بشناسید.
۱۱. نوشیدنی موردعلاقه و همیشگی شما چیست؟
این سؤال را بعد از احوال پرسی و معرفی اولیه بپرسید. هرچند که پاسخ این سؤال چندان طولانی نیست، اما شخصیت طرف مقابل را به شما معرفی می کند. آیا او همیشه یک نوع نوشیدنی سفارش می دهد؟ آیا او به قهوه و کافئین اعتیاد دارد؟ شما می توانید با صحبت بیشتر درمورد این موضوع، کمی جو را صمیمی تر کنید.
۱۲. بهترین غذایی که خورده اید، چه بوده است؟
به جای پرسیدن سؤال کلیشه ایِ «غذای موردعلاقه ی شما چیست؟»، بپرسید «بهترین غذایی که خورده اید، چه بوده؟». طرف مقابل در پاسخ به این سؤال، به گفتن نام یک غذا اکتفا نمی کند و خاطره ای جالب درباره ی سفر یا غذا برای شما تعریف خواهد کرد.
۱۳. دوست دارید در دنیای کدام یک از فیلم هایی که تماشا کرده اید زندگی کنید؟
بد نیست که کمی خودمانی تر و راحت تر باشید، از او بپرسید که دوست داشت الان در کدام دنیای خیالی بود.
۱۴. دوست دارید قبل از مرگ چه کارهایی را انجام داده باشید؟
با این سؤال فرصتی مناسب برای طرف مقابل ایجاد می کنید تا بتواند درمورد رؤیاها و علاقه مندی های خود با شما صحبت کند. او در پاسخ می تواند از مکان هایی که دوست دارد به آنها سفر کند، اهداف شغلی، فعالیت های هیجان انگیزِ موردعلاقه اش و همچنین اهداف شخصی خود با شما صحبت کند. شاید هم پاسخ های خنده داری مثل «بالاخره یک روز خوردن حلزون را امتحان خواهم کرد!» بشنوید.
۱۵. برای تهیه ی قورمه سبزی خوب چه چیزهایی لازم دارید؟
این مورد هم جنبه ی شوخی دارد و هم به شما کمک می کند تا با سلایق غذایی و میزان علاقه ی او به آشپزی آشنا شوید. همچنین با ادامه ی بحث متوجه خواهید شد که ذائقه ی غذایی شما دونفر تا چه حد به هم شبیه است.
۱۶. ارزشمندترین دارایی شما چیست؟
این سؤال، ارزش ها، اولویت ها و علاقه مندی های شخص را برای شما آشکار می کند. ممکن است که یک عکس، یک اتومبیل قدیمی یا یک شیٔ یادگاری را به عنوان ارزشمندترین دارایی خود بداند. شاید او قادر نباشد که بلافاصله به این سؤال پاسخ دهد، بهتر است که زیاد روی گرفتن پاسخ این سؤال پافشاری نکنید و اجازه دهید تا او در ادامه ی دیدارتان در این مورد با شما صحبت کند.
۱۷. جذاب ترین شخصیتی که می شناسید کیست؟
با این سؤال، افرادی را که در زندگی او حضور دارند بیشتر می شناسید. دانستن این موضوع که چه معیارهایی در نظر او به معنی جذاب بودن است؟ یا او با افراد مهم زندگی خود چه تعاملی دارد؟ و اینکه فرد مقابل چه چیزهایی را در شخصیت یک نفر تحسین می کند، قدم مهمی در شناخت شما از او به حساب می آید.
۱۸. سخت ترین کاری که تا به حال انجام داده اید چه بوده است؟ وحشتناک ترین کاری که انجام داده اید چه بوده است؟
این سؤال را بپرسید تا متوجه شوید که او چه مشکلات و موانعی را در زندگی به عنوان «سخت ترین» می بیند و چگونه از پس مشکلات و بحران ها برمی آید. حتی اگر پاسخ او از نظر شما خنده دار بود، باز هم قدرت او را در مواجهه با سختی ها تحسین کنید.
بعد از مطالعه ی سؤالات بالا، چند دستورالعمل کلی را برای ملاقات اول در نظر بگیرید:
بیشتر شنونده باشید، یا دست کم متکلم وحده نباشید
برخی افراد تصور می کنند که داشتن فن بیان قوی و زیاد صحبت کردن به معنای مهارت بالا در برقراری ارتباط با دیگران است. اما فن بیان تنها یک بخش از مهارت برقراری ارتباط است که به تنهایی کافی و مهم نیست. بهترین ارتباط، ارتباطی است که در آن هر دو طرف درگیر ارتباط شوند. ارتباط کلامی مثل بازی تنیس است که در آن هر دوطرف باید به توپ ضربه بزنند و توپ را به زمین طرف مقابل بفرستند. پس بهتر است که علاوه بر گوینده ی خوب، شنونده ی خوبی هم باشید و به طرف مقابل تان فرصت صحبت بدهید.
آرام جلو بروید و برای شناخت طرف مقابل عجله نکنید
شناختن یک فرد جدید مثل پوست کندن پیاز است، یعنی باید لایه لایه و مرحله به مرحله جلو بروید. آرام به پیش بروید و برای شناخت فرد عجله نکنید. از پرسیدن سؤال های خیلی شخصی و احساسی، به ویژه در قرارهای اول پرهیز کنید، چرا که درغیراین صورت طرف مقابل احساس ناراحتی خواهد کرد. اگر رابطه تان جدی شود، فرصت زیادی برای صحبت درمورد مسائل شخصی تر خواهید داشت.
احساس تان را تحت کنترل بگیرید و در ابراز احساسات زیاده روی نکنید
درحالی که برخی در ابراز احساسات خود ضعیف هستند، عده ی دیگر به اصطلاح از آن طرف بام می افتند. این افراد قرار اول را فرصتی برای تخلیه ی عاطفی و احساسی می دانند. ابراز یک باره ی حجم زیادی از احساسات، به خصوص در جلسات اول آشنایی ذهنیت نامناسبی را درباره ی شما برای طرف مقابل ایجاد می کند. در واقعیت، ابراز احساسات افراطی نشانه ی مشکلات روحی است.
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش