متن آهنگ محکومین از سالار عقیلی
دل پر از وسوسه و آشوب است بین تاریکی و نور رقص سنگ است در این جام بلور دل شیدا و صبور میبرد گاه به ارامش دیدار مرا میکشد گاه به تاریکی بسیار مرا به کدام مذهب است این به کدام ملت است این که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی شب بی حاصل من سر نرسید سوخت این شمع و به آخر نرسید من کجا گرمی بخشنده آغوش کجا من کجا چشم خطابین و خطاپوش کجا به کدام مذهب است این به کدام ملت است این که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی