متن آهنگ حراج از محسن چاوشی
♫♫ طعنه به طعنه میگن و خسته نمیشن آدما با این همه زخم زبون مثل آتیشن آدما عروسی تو با کیه که من خبردار شدم کی اومد و چی گفت که من پیش چشات خوار شدم روز عروسی تو و عزا گرفتنه منه تو شادی و ببین که غم چه جور دلم رو میشکنه خیال نمی کرد دلم که بی خیال من بشی اما تو بی خیالی و محاله مالمن بشی منتظرم نموندیتوازدواج کردی آتیش زدی به هستیم عشق و حراج کردی مرده ی خنده هاتو به خاک غم سپردی رفتی و این قمارو از منساده بردی روا نبود که این جوری از دل تو جا بمونم روا نبود با این همه تنهاییتنها بمونم حیف دلم که پیش تو مونده و به هیشکی دل نبست حیف دله صبور من که عاشقت بوده و هست روا نبود که این جوری از دل تو جا بمونم روا نبود با این همه تنهاییتنها بمونم حیف دلم که پیش تو مونده و به هیشکی دل نبست حیف دله صبور من که عاشقت بوده و هست ♫♫