متن آهنگ شکوه از محمد اصفهانی
♫♫ از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم داد و بی داد که در محفل ما رندی نیست که برش شکوه برم داد ز بیداد کشم عاشقم، عاشق روی تو نه چیز دگری بار هجران و وصالت به دل شام کشم در غمت ای گل شاداب من ای خسروی من جور مجنون ببرم ، تیشه ی فرهاد کشم سال ها می گذرند ، حادثه ها می آیند انتظار فرجت نیمه ی خرداد کشم انتظار فرجت نیمه ی خرداد کشم ♫♫