متن آهنگ تو در مسافت بارانی از محسن چاوشی
تو در مسافت بارانی و غم درشکه ای از اشک است و اشک شیهه کوتاهی من و تو آخورمان مرگ است از این درشکه بیا پایین تو نیز شیهه بکش گاهی بتاز گله اکسیژن و راه مال رویی چیزی به سمت پنجره پیدا کن هوای حبس نفسگیر است بتاخت قفل مرا وا کن بتاز ای که پر از راهی … منم که لک لک غمگینی به روی دودکشت هستم منم که ماهی دریای بلند موی مشت هستم منم که طعمه قلابم مرا شکار کن ای ماهی … منم شکار شکارم کن سپس ببوس و بچرخانم سپس بچرخ و ببوسانم سپس چه کار چه کارم کن چه کار هرچه تو میخواهی ست بخواه آن چه که میخواهی … آهای بینی سربالا از این درشکه بیا پایین به من بچسب همین الان مرا ببوس همین حالا که زندگی دو سه نخ کام است و عمر سرفه ی کوتاهی …