به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، هر فردی ثابت بودن ارزش واحد پول در یک روز را تجربه کرده است. قیمت یک فنجان قهوه هر روز صبح 1.50 دلار است، هزینه های اتومبیل با بهره ثابت و هزینه رهن هر ماه ثابت است و حتی برای یک کارگر حقوق بگیر، حقوق های ماهیانه نیز یکسان است. به نظر می رسد این حقیقت که ارزش پول در مقایسه با دیگر واحدهای پولی مدام در حال نوسان است، فقط زمانی اهمیت می یابد که یک مسافرت خارجی یا پیدا کردن چیزی جالب در فروشگاه اینترنتی eBay در برنامه ما قرار می گیرد.
اکثر مردم با تاثیرات مستقیم نرخ ارز خارجی آشنا هستند، اما این تاثیرات فقط مشتی از خروار هستند. تاثیر غیرمستقیم نرخ ارزها و نوسانات آن ها بسیار گسترده تر و عمیق تر می باشند و بر مهم ترین جنبه های زندگی ما تاثیر می گذارند – مانند این که چه مدت زمان برای پیدا کردن شغل لازم است، کجا قدرت مالی برای زندگی داریم و چه زمانی می توانیم بازنشسته شویم. نرخ ارزها تاثیری شگرف بر اقتصاد هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت دارد.
نرخ ارزها بر هزینه پرداختی برای کالاها موثر است
در این عصر که عصر جهانی شدن است، کالاهای کشورهای دیگر بیش تر از کالاهای داخلی رواج دارند. نرخ ارزها تاثیر چشمگیری بر قیمت هایی دارد که برای این محصولات وارداتی پرداخت می کنید. ارزش پول داخلی ضعیف تر به معنای آن است که هزینه ای را که برای کالاهای خارجی پرداخت می کنید به طور چشمگیری افزایش خواهند یافت. در نتیجه، قوی تر بودن واحد پول داخلی می تواند قیمت های کالاهای خارجی را تا حدی کاهش دهد.
با یک مثال تاثیر ضعیف تر بودن واحد پولی داخلی بر قیمت محصولات را مشخص می کنیم. فرض کنید که دلار کانادا در مقابل دلار آمریکا در طول یک سال 10 درصد کاهش داشته است و از نرخ 90 سنت آمریکا برای هر دلار کانادا (1 دلار آمریکا =1.1110 دلار کانادا) به 81 سنت آمریکا (1 دلار آمریکا = 1.2350 دلار کانادا) رسیده است. تغییر قیمت نیم کیلوگرم بادام وارداتی از کالیفرنیای آمریکا، که در خود این کشور با قیمت 7 دلار موجود است، در سوپرمارکت های کشور کانادا چقدر خواهد بود؟ با فرض یکسان بودن همه مولفه های دیگر(تصور کنید هیچ هزینه دیگری تغییر نکرده و فقط نرخ ارز تغییر کرده است)، قیمت بادام کالیفرنیایی در کانادا از تقریبا 7.78 دلار کانادا (یعنی تقریبا US$7 x 1.1110) به 8.65 دلار کانادا (US$7 x 1.2350) به ازای هر نیم کیلوگرم می رسد.
تغییر در قیمت محصولات وارداتی بستگی به این دارد که چگونه واحدهای پولی کشورهای صادر کننده (یعنی کشورهایی که مبدا این محصولات هستند) به واحد پول داخلی تبدیل شده اند. در ماه آوریل سال 2015 میلادی، دلار آمریکا بالاترین جایگاه را نسبت به تمامی واحدهای پولی داشت، که این امر موجب شد مصرف کنندگان آمریکایی برای اتومبیل های آلمانی یا وسایل برقی ژاپنی هزینه های کمتری را پرداخت کنند. اما به دلیل این که واحدهای پولی مختلف عملکردهای متفاوتی در مقابل دلار آمریکا داشتند، ارتباط ارزی متقاطع کمی پیچیده تر می شد.
برای مثال، یورو در مقابل دلار آمریکا در طول 12 ماه تا 24 آوریل 2015 میلادی، 21.4 درصد کاهش داشت، در حالی که دلار کانادا در مقابل دلار آمریکا در همین مدت فقط 9.5 درصد کاهش را تجربه کرد.در نتیجه، دلار کانادا در مقابل یورو در سال گذشته تقریبا 15 درصد ارزش بیشتری پیدا کرد (از 1 دلار کانادا= 0.6575 یورو به 1 دلار کانادا=0.7560 یورو رسید)، به همین دلیل شهروندان کانادا هزینه های پایین تری را برای محصولات اتحادیه اروپا مانند پنیر پرداخت می کردند.
نرخ ارز می تواند بر تورم، و در نتیجه نرخ های بهره،پس انداز و وام تاثیر گذار باشد
واحد پولی داخلی ضعیف می تواند نرخ تورم را در کشورهایی بالا ببرد که وارد کنندگان بزرگ هستند، زیرا قیمت محصولات خارجی بالا می رود. ضعیف بودن واحد پول داخلی همچنین سبب می شود که بانک مرکزی نرخ های بهره را بالا ببرد تا با تورم مقابله کند، از واحد پولی حمایت و از سقوط شدید آن جلوگیری کند. در مقابل، واحد پولی قوی تورم را کاهش می دهد و اثر کند کنندگی بر اقتصاد وارد می آورد که برابر با سیاست پولی سختگیرانه است. در مقابل، بانک مرکزی یک کشور تلاش می کند تا نرخ های بهره را پایین نگه دارد و از کاهش بیشتر آن ها جلوگیری کند تا از قوی تر شدن واحد پولی داخلی جلوگیری کند. در نتیجه نرخ ارز بر نرخ بهره ای که برای رهن یا وام اتومبیل پرداخت می کنید، یا بهره ای که از پول پس انداز شده یا بازار سهام دریافت می کنید، تاثیری غیرمستقیم دارد.
نرخ ارز بر آینده شغلی شما تاثیر گذار است
واحد پول داخلی ضعیف از طریق افزایش صادرات و ایجاد واردات گران قیمت تر(و مجبور شدن مشتریان به خرید کالاهای داخلی) محرک رشد اقتصادی است. رشد اقتصادی سریع تر، گاهی موجب آینده شغلی بهتر نیز می شود. واحد پول داخلی قوی تر می تواند تاثیر متقابل داشته باشد، یعنی سرعت رشد اقتصادی را کم می کند و آینده شغلی را کاهش می دهد.
نرخ ارز می تواند قیمت املاک و مسکن را افزایش دهد
واحد پول داخلی ضعیف یا کم ارزش می تواند شبیه به جمعه سیاه پایان ناپذیر باشد و تمامی کالاها، خدمات و دارایی کشور تمام آن چیزی است که تنزل قیمت داشته است. مسئله این است که فقط خریدارانی که می توانند به واحد پول خارجی قوی تر پرداخت انجام دهند از قیمت های این حراج بهره می برند. این امر موجب جذب گردشگران خارجی نیز می شود که برای اقتصاد مفید است. اگرچه آن دسته از خریداران خارجی را نیز جذب می کند که به دنبال دارایی های ارزان هستند و پیشنهاد قیمت بالاتری را نسبت به خریداران داخلی می دهند. خریداران خارجی قیمت های مسکن را در کشورهایی با واحد پولی ضعیف افزایش می دهند. تصور کنید که خریدار خانه هستید و ناگهان در پیشنهاد مزایده در مقابل افرادی قرار می گیرید که در حال گرفتن و یا چانه زنی برای 30 درصد تخفیف قیمت خانه هستند. حتی اگر به دنبال خرید خانه هم نباشید، قیمت های بالای خانه و عرضه کمتر بر اجاره ها نیز تاثیر می گذارد. در سال 2015، تقاضای داخلی برای خرید خانه در بعضی از کشورها هنوز خیلی قوی بود، زیرا بانک مرکزی این کشورها در پیشنهادی، نرخ بهره را در پایین ترین میزان ثبت شده خود نگه داشت تا محرک اقتصاد این کشورها باشد. این امر بر پایین بودن چندساله واحد پولی آن ها نیز تاثیر گذار بود که واهمه ها از جنگ جهانی واحد پولی را هم افزایش داد.
