یک قدم مانده تا مرگ دختر جوان در سرنوشت خیانت پدر /پسر خلافکار ضربه آخر را زد

  چهارشنبه، 20 اردیبهشت 1402 ID  کد خبر 339800
یک قدم مانده تا مرگ دختر جوان در سرنوشت خیانت پدر /پسر خلافکار ضربه آخر را زد
ساعد نیور: هنوز باورم نمی شود که «المیرا» دست به چنین عمل وحشتناکی زده باشد. او دختری بسیار عاطفی و مهربان بود و همه رازهای زندگی اش را برایم بازگو می کرد اما متاسفانه طلاق پدر و مادرش زندگی او را به مسیر تباهی کشاند .

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از رکنا، دختر 17 ساله که مدام برای زنده ماندن دختر خاله اش دعا می کرد، اشک ریزان درباره حادثه ای که برای تنها دوست صمیمی اش رخ داده است به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: «المیرا»در کنار پدر و مادرش خیلی خوشبخت بود و روحیه ای شاد داشت تا حدی که با رفتارهایش همه ما را جذب خودش کرده بود و به همین دلیل از همان دوران کودکی دوست صمیمی من شد. او را هیچ وقت دختر خاله صدا نمی زدم چون مانند خواهرم به او می نگریستم و همواره پای درددل هایش می نشستم. من هم با آن که از او بزرگ تر بودم ولی مدام رازهای زندگی ام را فقط برای «المیرا» بازگو می کردم تا این که روزی مادر «المیرا» متوجه شد که همسرش به طور پنهانی با زن دیگری ازدواج کرده است.

از آن روز به بعد زندگی آن ها به هم ریخت و مشاجره و درگیری شدت گرفت. مادر «المیرا» که انتظار چنین خیانتی را نداشت مسیر قانونی را طی کرد تا از شوهرش طلاق بگیرد. آن زمان «المیرا» 10 سال بیشتر نداشت و همواره نزد من گریه می کرد و از آینده می ترسید با وجود این طولی نکشید که دلهره و نگرانی های «المیرا» به حقیقت پیوست و پدر و مادر او بعد از چند ماه کشمکش های خانوادگی بالاخره از یکدیگر جدا شدند. آن زمان ما در جیرفت کرمان زندگی می کردیم ولی بعد از جدایی پدر و مادر «المیرا»، پدر و مادر من هم به مشهد مهاجرت کردند؛ چرا که مادربزرگم در منطقه قاسم آباد سکونت داشت و ما هم برای آن که در کنار بزرگ ترها باشیم تصمیم به مهاجرت گرفتیم.

خلاصه پدر «المیرا» به نزد همسر جدیدش رفت و مادر او هم که با سختی حضانت «المیرا» و خواهرش را به عهده گرفته بود به مشهد آمد تا آن ها را زیر بال و پر خودش بگیرد. در مشهد همه ما به مدرسه می رفتیم ولی «المیرا» دیگر آن دختر شاد و خندان نبود و مدام گوشه گیری می کرد. بسیار زودرنج و عاطفی شده بود و با هر موضوع کم اهمیتی ناراحت و عصبانی می شد به همین دلیل حتی در منزل خاله ام زندگی نمی کرد و در کنار مادربزرگم بود. خلاصه روزها به این ترتیب سپری می شد تا این که حدود یک سال قبل «المیرا» که دیگر دختری 14 ساله بود، در خیابان با پسر 21 ساله ای به نام «مجید» آشنا شد و به او دل باخت.

آن ها ابتدا با یکدیگر ارتباط تلفنی داشتند اما خیلی زود، در پارک و کوچه های خلوت قرار می گذاشتند تا همدیگر را ملاقات کنند ولی من احساس می کردم «مجید» پسر خوبی نیست یک روز از فاصله دور او را که سوار موتورسیکلت بود، در حالی دیدم که همه دستان و حتی بازوهایش پر از خالکوبی بود. وقتی موضوع را به «المیرا» گفتم او از ماجرایی پرده برداشت که من خیلی ترسیدم. «المیرا» گفت: «مجید» نه تنها خالکوبی کرده بلکه با تیغ و چاقو هم خودش را می زند و زخم های زیادی روی پیکرش دارد!

ولی نصیحت های من فایده ای نداشت ؛چرا که فکر می کرد «مجید» پسر قابل اعتمادی است و می تواند او را خوشبخت کند! دختر خاله ام در رویاها و آرزوهای دوران نوجوانی خودش غرق شده بود و دیگر به حرف های من هم گوش نمی داد تا این که فهمید «مجید» به اتهام گوشی قاپی دستگیر و روانه زندان شده است.

حالا دیگر «المیرا» به دختری عصبی تبدیل شده بود و با همه اطرافیانش درگیر می شد تا این که بالاخره مادرش او را به جیرفت فرستاد تا مدتی را نزد پدرش زندگی کند؛ چرا که هیچ کدام از ما نمی توانستیم او را کنترل کنیم. در این شرایط، «المیرا» به جیرفت رفت ولی چند ماه بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که «مجید» با او تماس گرفت و از آزادی اش خبر داد. این بود که «المیرا» دوباره به مشهد بازگشت و به دوستی خیابانی خود با «مجید» ادامه داد ولی یک روز فهمید که «مجید» با دختران زیادی ارتباط دارد و همه پول هایی را که از راه سرقت گوشی به دست می آورد صرف هوسرانی های خودش می کند! به همین دلیل با «مجید» جر و بحث کرده و او هم زیبایی دختران دیگر را به رخ او کشیده بود! «المیرا» که دیگر تصمیم داشت از «مجید» جدا شود نزد من آمد و در حالی که به شدت اشک می ریخت، گفت: کاری می کنم که مادرم و «مجید» برای دیدار من زار بزنند! ولی من نمی دانستم او چه نقشه وحشتناکی در سر دارد یعنی اصلا به این موضوع فکر نمی کردم ولی متاسفانه او از داروخانه یک بسته قرص خریده و شب هنگام همه آن ها را در پی یک تصمیم احمقانه مصرف کرده بود.

صبح هنگام وقتی مادربزرگم برای بیدارکردن «المیرا» به اتاق او رفته بود، ناگهان متوجه حالت غیرعادی «المیرا» شده و با اورژانس 115 تماس گرفته بود. امدادگران اورژانس پیکر نیمه جان او را به مرکز درمانی رساندند ولی او اکنون در وضعیت وخیمی قرار دارد وبا مرگ دست و پنجه نرم می کند. من هم مدام دعا می کنم تا دخترخاله ام در قاب مرگ قرار نگیرد .

با صدور دستوری توسط سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) بررسی های قانونی و اقدامات مشاوره ای درباره این ماجرای تاسف بار توسط مددکاران دایره اجتماعی کلانتری آغاز شده است.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی


دیدگاه ها
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
پربازدید شدن نمای بیرونیِ منزل شخصی رهبر معظم انقلاب+عکس/ نمایی سیمانی با آیفونی قدیمی و درب خانه ای ساده و بدون زرق و برق (406 نظر) سه پرس کباب سفارش پسر کوچک رهبر معظم انقلاب برای خانواده شش نفره‌شان+عکس/ فرزندانی که در ساده زیستی راه پدر را ادامه میدهند (169 نظر) ساده زیستی مثال زدنی رهبر انقلاب ؛ از عینک شکسته و کفش قدیمی تا مبل ساده و عبای نخ کش شده +عکس (152 نظر) نوزاد بانمک و خوشگل المیرا شریفی مقدم مجری خوش اخلاق صداوسیما سر سفره ساده عید/ پروفیل یک مادر مهربون+عکس (71 نظر) تدارکات ساده رهبر معظم انقلاب برای پذیرایی کردن از مهمانانش+عکس/از قند و چای گرفته تا بشقاب کوچک از شیرینی نارگیلی برای کسانی که قند دوست ندارند (61 نظر) خلاقیت پدر ایرانی در ثبت اولین عکس متفاوت از پسرش حماسه ساز+عکس/کل آتلیه های شهر زیر سوال رفت...🤣 (52 نظر) پیام توئیتری علی دایی درباره حمایت از کاندیداهای ریاست جمهوری+عکس (36 نظر) خلاقیت بی نظیر راننده یزدی، با نوشته جالب پشت کامیون حماسه ساز شد/ آدم حَظ میکنه از این درک و فهم بالا... (21 نظر) تصویری از خانه ابدی همسر جوان نسرین مرادی، فریده سریال نون خ/ روحش شاد و یادش گرامی (18 نظر) نگاهی به سبک دکوراسیون و سلیقه ساده پسندِ خانه علیرضا زاکانی+عکس/ خانه ای با فرش ماشینی و لوازم در حد شهروند عادی (17 نظر) تزیین ماشین مخصوص حاجی ها/ مُد جدید این روزهای کشورمان +عکس (16 نظر) مراسم تشییع پدر محسن تنابنده، شوهر همای پایتخت با حضور چهره های سرشناس و بازیگران/ روحش شاد و یادش گرامی +عکس (15 نظر) هادی چوپان ریشش را زد و سبیل گذاشت ؛ قهرمان بدن سازی با سبیل دسته دارش قابل شناسایی نیست (11 نظر) حضور جذاب بازیگران معروف و مشهور ایرانی در کنسرت رضا گلزار/ از منوچهر هادی تا ترلان پروانه و فرزاد فرزین+عکس (10 نظر) (عکس) انگشتر بسیار زیبای رهبر انقلاب با طرحی دلربا و چهره شاداب و پرانرژی ایشان در 85 سالگی / پیر ما اشرف مخلوقات است ... (10 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
با این سبزیجات سالم و مقوی به جنگ چاقی شکم بروید/ با این خوشمزه ها زود لاغر میشی!
فال روزانه امروز دوشنبه 11 تیر ماه 1403
فال شمع روزانه امروز دوشنبه 11 تیر خرداد 1403
فال قهوه با نشان روز دوشنبه 11 تیر ماه 1403
فال حافظ با تفسیر امروز دوشنبه 11 تیر 1403 + فیلم
فال ابجد روزانه دوشنبه 11 تیر 1403
فال انبیاء روزانه دوشنبه 11 تیر ماه 1403
ماجرای دیده شدن بازیگر زن سلبریتی با برادر سعید جلیلی در ژاپن‎+عکس
نسبت فامیلی فاطمه گودرزی توران سریال لحظه گرگ و میش و حمید گودرزی نادر سریال دلدادگان/ گودرزی های سینمای ایران را بشناسید
روایت‌هایی تاریخی از قتل فجیع امیرکبیر در کاشان توسط ایرانی‌ها انگلیسی‌ها / جان کندن او چهار ساعت طول کشید ...
همدستی خانم وکیل و پرستار بیمارستان در قتل مرد ثروتمند / پای 24 میلیارد تومان وسط بود
وقتی گریه رضا شاه را خارجی‌ها درآوردند!
نکات مهم درباره نظافت ماشین ظرفشویی که باید بدانید
خواننده معروف لس آنجلسی به ایران بازگشت+عکس خواننده در فرودگاه
فرهنگ عجیب ازدواج زنان با درخت در هند!!
منتخب روز   
(عکس) استایل کُت و شلواری محمود احمدی نژاد در خیابان/ ذکر گفتن آقای سیاست مدار در حال پیاده روی بازی های مادرانه مینا مختاری همسر بهرام رادان با پسر تُپُل و مُپلش/ چه شیطون شده جان کوچولو ویدئویی از خانه ابدی آیت الله آل هاشم و گریه های جگر سوز پدر روحانی شهید/ روحش شاد و یادش گرامی مجید واشقانی پرسپولیس را با خاک یکسان کرد/ افشاگری آقای بازیگر از تاکتیک پرسپولیس برای قهرمانی در حضور پورعلی گنجی افشاگری عادل فردوسی پور از گول مالیدن سر خواهر برادر کوچکترش/ از شما خیلی خیلی بعید بود!! شعری که استاد شهریار با خواندن آن اشک ریخت و تا آخر به صورت گریان ادامه داد/ طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند سکانس غَش آور از سریال 3 در 4 با هنرنمایی علی صادقی/ ایشون اول نمک بودن بعدا دست و پا در آوردن! زنی که قهرمان زلزله کاشمر شد! / این است زن شجاع ایرانی ... حضور حمید نوری در منزل حسین امیرعبداللهیان برای عرض تسلیت به خانواده ایشان و قدردانی از تلاشهای وزیر شهید برای آزادی وی+عکس