دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

مجله خانواده / سرگرمی / اس ام اس /

زیباترین متن ادبی با مضمون چادر 

سه شنبه، 20 مهر 1400
چادر از زمان های قدیم به عنوان حجاب اصلی زنان محسوب مسلمان محسوب میشود که حتی در مکان های مقدس به اجبار باید چادر سر کرد البته چادر زینت و زیبایی خاصی به زنان می بخشد. در ادامه مجموعه متن های زیبا با مضمون چادر برای شما گرد آوری کردیم امیدواریم لذت ببرید.

در ادامه ساعد نیوز گلچینی از زیباترین متن و شعر های ادبی در مورد چادر برای شما کاربران عزیز فراهم کرده است لطفا با ما همراه باشید تا از این مطالب نهایت لذت را ببرید. همچنین میتوانید اگر بانوی چادری هستید در انواع کپشن یا .... فضای مجازی بهره مند شوید و یا به عزیزان چادرتان ارسال نمایید. همراه ساعد نیوز باشید.

زیباترین متن های ادبی با مضمون چادر

راه می روی
راهرو از عطر تو پُر می شود ؛
رایحه ات آشناست ،
انگار که گُل های چادر رنگی مادربزرگ
به وقت نماز ، در فضای اتاق
شکفته باشند .... ...

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

آبان بود وُ یِک شَنبِه وُ بارانِ پاییزِه ،
چادُر سیّاه بِه سَر داشتی ،
پَنجَرِه یِ تاکسی ضَخیم کَردِه بود فاصِلِه را ، مَقصَد کِه تو بودی ، بی راهِه می رَفت پیرِمَرد ؛
چادُرِ رَنگی بِه سَر کُن تا باز باران بِبارَد ، بِه گُل هایَش ، بِخَند ، تا بِشکُفَند ،
سَر کوچِه ایستادَم تا بیّایی .... ...


نجابت هم گنه کار است...
که با یک چادر رنگی کشد بر دوشِ تَن بارش....
چه کس گوید که یک چادر دهد پایان به شهوت ها...
فقط چشم را میبندند نه هوش و فکر مردم را....
در آن لحظه که یک زاهد زند حرف از مسلمانی...
نمیداند به زیر آن کنند اعمال شیطانی...
نجابت هم گنه کار است....
که عفت کرده قربانی...
نجابت در دل انسان ...
نجابت :فکر:انسانی...
ولی خاموش و پنهانی....
نه که زنجیر کند تن را ...
که گویی کرده زندانی....
ولی در خلوت خود او....
فقط فخرش به عریان

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

اردی بهشت
دختر همسایه ست با چادر رنگی
که آدینه صبح
به صف نانوایی زده است ؛
خواب از سر می پراند و
بی نوبت می رود .... ...

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادرم را بر سرم آوار کرد
باز دست ناشناس زور گو
گفت باید چادرت را سر کنی
تا بیفتد جان شهر از های و هو
گفت هر جرمی در اینجا روی داد
از بد اقبالی گیسوی تو بود
گفت سودای تفنگ و بنگ وننگ
هرچه بود، زیر سر موی تو بود
گفت تو چادر بپوشی دزدها،
میروند در خانه مخفی میشوند
گفت حتی بودجه های سال بعد
کم نمی آیند و کافی میشوند
گفت تو خانه بمان تا مردها
مومن و عابد شوند و پارسا
گفت مویت را بپوشان تا که فقر
گم شود از لابه لای کوچه ها
گفتم آخر مو

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

شاعر نغمه مستشارنظامی

بی تاب بوی ناب حرم هستم ، دستم دخیل پنجره فولاد است
مادربزرگ نیستی اما باز ، دلتنگی ام به یاد تو افتاده ست
دنبال چشمهای تو می گردم در صورت تمامی زائر ها
دنبال خاطرات ترک خورده ، زیر عبور ترد مسافرها
یک چادر سفید گلی دارم ، یک دختر سه ساله بی تابم
این گنبد طلا چه قدر دور است ، سرتاسر مسیر نمی خوابم!
این گنبد طلا که پدر با بغض ،می گفت:( قبر ضامن اهوهاست)
می گفت بیمه حرمش هستی ، چون بهتر از تمامی داروهاست!
یک چادر سفید گلی بر سر � ...

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

مرا آنگونه که میخواستی باشم به یاد آور
همان طوری ... که گفتی دوست دارم اینچنین باشی
برای من ولی ، شکلی که هستی بهترین بودی
گُلی هم ریشه با گُلچهره های توی نقّاشی
قسم خوردی حریم عشق را حرمت نگه داری
چرا امروز در چشم امیدش خاک میپاشی ؟!
تَبانیِ میان عشق و پیچ کوچه باعث شد
در آن چادر سفید گُل گُلی کنج دلم جا شی
وَ از اِعجاز عشق امروز یک شهر است و این شاعر
تو هرگز تا کنون شعری سرودی عاشق ناشی ؟؟!
همین یک بِیت شاید می تواند روشنت سازد
شود

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

ما پنج نفر بودیم
درون ا ضطراب سیا ه سراسیمه گی ریختیم
سرویس از تونل دیر رد شد
دل سرما بشدت می تپید
خانم زمستان با چادر سفید از خیابان رد شد
ترافیک قله ی مکا فات بود
زندگی حرکت مورچه وار در ترافیک است
آفتاب در دایره ی قشنگ نارنجی در سرما می درخشید
ما در حوالی کج و معوج سرد دیر رسیدیم
مستخدم در ترانه زندگی عادی می رقصید
راستی زندگی از کجا شروع شد؟
از هنگامیکه از خواب بیدار شدیم؟
یااز هنگامیکه آفتاب طلوع کرد؟
یقین می گوید: خواب مرگ است

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

در بدو تولدم،تورا می دیدم
چهره ی نسیم را به اسمان بخشیدم
جان گرفتم از صدای نازت اما
بارها وبارها ،به روی تو خندیدم
در لحظه ای که تنها ماندم
بی خود ازخود شدم، کمی ترسیدم
به روی سینه که شاید کمی ،احساس را
در حُرم نفس های تو، می بوییدم
چادر سفید گلدارت را
با همین دو چشم خود بوسیدم
نقش زیبای تو در ذهن مدهوشم بود
از برهنگی شب تورا، بافیدم
در شکل غزل به آبروی قافیه
مادرم تنها تو را ،لایق جنت دیدم
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

در شهری که مشکی رنگ عشق است
من عاشق دختری با چادر رنگی شدم!

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

دل نبرده ز من مد امروز

دلخوشم بر حجاب دیروزم

در مصاف نگاه آلوده

شکرلله همیشه پیروزم

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

نتیجه اش زیباست وقتی این دو را پیوند می زنیم؛

اینکه فرمودند: زکات زیبایی پاکدامنی ست

و اینکه پرداخت زکات دارائیت را افزون می کند.

حالا آنان که زیبایی بیشتر می خواهند، بسم الله

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

خواهرم! خانه ی تن، منزلتش افزون است

آنکه تن داد به شیطان، به خدا خیر ندید

این همه جُرم و جنایت، همه از شهوتِ ماست

همه از معصیتِ ماست که حق نیست پدید

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

عفّت و پاکیِ زن کهنه نگردد به زمان

تا ابد چادرِ زینب، خوش و تازه ست و جدید

آنکه گوید به تو بگشای ز سر، بندِ حجاب

بی گمان دوخته بر عفّتِ تو چشمِ امید

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادر قشنگ من

واسه من مقدسه

پر و بال می ده به من

کی می گه یه قفسه

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن کوتاه برای چادر

تو کویر وسوسه

حجابم سایبونه

زیر سایش می مونم

تا دلم سبز بمونه

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

یه نفر بهش گفت

آخه تو این گرما با این چادر مشکی

چطوری میتونی طاقت بیاری

گفت شنیدم

آتش جهنم خیلی گرمتره.

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادری هستم و محجبه ام

دختری از تبار عاشورا

مادرم شد کنیز فاطمه و

پدرم شد غلام شیرخدا

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

می رفت دختربچه ای همراه اُمَّ ش

درکوچه های شهر، اُمَّ ش گفت ای کاش

این چادر زهرا نیفتد از سر تو

یا فاطمه پشت و پناه دخترم باش

کاش هر روز در این چادر زیبا باشی

در پناه و کنف حضرت زهرا باشی

کاش حرمت بنهی بر سر مامان عزیز

تا که خوشبختی و عزت به تماشا باشی

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

گوش کن تا دامنت پُر دُرّ کنم

آگهت از زینت چادر کنم

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادر زن تاج سلطانی بود

حافظش از شر شیطانی بود

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

آرامشی برپاست اما من یقین دارم که باز

با یک تکان چادرت یکباره طوفان میشود

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

بیا گویم برایت داستانی

که تا تأثیر چادر را بدانی

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

گلبرگ یاسی نم نم باران ترت کرده است

دست خدا از روی رحمت دخترت کرده است

من یک جوان عاشقم ای دختر مومن

بدجور قلب خسته من باورت کرده است

لبخندهایت بس که معصوم اند فهمیدم

که مادرت از کودکی چادر سرت کرده است

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

خط اول تمام جبهه هاست چادرت

راه روشنی به پاست،تا به پاست چادرت

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادر قشنگ من

واسه من مقدسه

پر و بال می ده به من

کی می گه یه قفسه

آسمون مال منه

چادر من، بال من

عطر آزادی داره

رنگ استقلال من

کوچه ها وقتی که از

چشم نامحرم پُره

حافظ نجابتم

تو خیابون چادره

گل زیبا گلیه

که داره رنگ و لعاب

دختری قشنگه که

همیشه داره حجاب

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

بیرون پاکی دارم

درون پاکی دارم

خدا دوستم داره که

روسری سر می ذارم

بد حجاب نمی شمو

اشتباه نمی کنم

چادرم حریممه

من گناه نمی کنم

شعر پاکدامنیه

غزل پوشش من

چقدر دیدنیه

با حجاب کوشش من

تو کویر وسوسه

حجابم سایبونه

زیر سایش می مونم

تا دلم سبز بمونه

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادر نه ، تجلی «خدا – پیوندی»ست

تنپوش وقار و عزت و فرمندی ست

شکرانه عصمت و زکات حسن است

از بندگی خدا، رضایت مندی ست

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

رخت ِ زیبای آسمانی را

خواهرم با غروربر سر کن

نه خجالت بکش نه غمگین باش

چادرت ارزش است باور کن

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادر از بهر زنان الزامی است

بهر زن بی چادری ناکامی است

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

مدعے خواهد مرا بے دین کند با لفظ دوست

چادر من همچو تیر زهرگین،بر چشم اوست

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادرم بوی عشق میدهد و

میوزد عطر گل ز روسری ام

ولی هرگز ندیده نامحرم

عشوه ی نابجا و دلبری ام

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

دختران را سدّ فحشا، چادر است

عزت دنیا و عقبی چادر است

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادر زن برهوس غالب شود

عزت زن را زحق طالب شود

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

همه ی قافیه ها تابع زلفش بودند

چادرش را به سرش کرد غزل ریخت به هم

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

خود دفاع دیگر مقدسی ست ،هوشدار

خون بهای لاله های جبهه هاست چادرت

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چادر نه، حریری از بهشت است، آری

آیینه نور و سوره بیداری

فصلی ز فروغ آفتاب زهراست

این چادر روشنی که بر سر داری

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

بوی ِ زهرا و مریم و هاجر

از پر ِ چادرت سرازیر است

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

حفظ چادر در سرای اقتدار

دختران را هست تاج افتخار

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

دل نبرده ز من مد امروز

دلخوشم بر حجاب دیروزم

در مصاف نگاه آلوده

شکرلله همیشه پیروزم

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

حفظ چادر، امر حیّ اعظم است

دست رَد بر سینه ی نامحرم است

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

امیدوارم از مطالب ارائه شده نهایت لذت را برده باشید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید. برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر به بخش سرگرمی (اس ام اس) ساعد نیوز مراجعه نمایید.


پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز دوشنبه 17 اردیبهشت
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات خارجی ISI، SCOPUS، PUBMED، ISC
نحوه محاسبه هزینه چاپ یک کتاب
پذیرش و چاپ مقاله علمی پژوهشی در کمترین زمان
مراحل اکسپت مقاله
هزینه استخراج مقاله ISI از پایان نامه
قیمت استخراج مقاله از پایان نامه
تبدیل پایان نامه به مقاله !
گام به گام مراحل چاپ کتاب
استخراج فوری مقاله از پایان نامه برای مجلات ISI
چگونه پایان نامه را به کتاب تبدیل کنیم؟