شگفت انگیزترین پرندگان در آفرینش، طاووس است که خداوند آن را در استوارترین شکل موزون بیافرید و رنگهای پر و بالش را به نیکوترین رنگ ها بیاراست؛ با بال های زیبا که پرهای آن به روی یکدیگر انباشته شده و دُم کشیده اش که چون به سوی ماده پیش می رود، آن را چونان چتری گشوده و بر سر خود سایبان می سازد، گویا بادبان کشتی است که ناخدا آن را برافراشته است ... با ساعد نیوز همراه باشید تا زیباترین متن و شعرهایی در باره ی طاووس را ملاحظه نمایید.
متن زیبا و ادبی با مضمون طاووس
طاووس زیبا؛ با رنگینهگی چشمگیر و با طراوتی سفید و سبز و آبی! گویی بر پرده خلقت، تنها بهانه آفرینش زمین، این بوده که «طاووس جلوهزار هستی باشد؛ طاووس کهکشانها!
🌈🌈🌈🌈
پای مبین، پایه طاووس بین
جیفه مبین، کرکس کاووس بین
🌈🌈🌈🌈
چرا عمر طاووس و دراّ ج کوته
چرا مار و کرکس زید در درازی
🌈🌈🌈🌈
چو طاووس عقابی باز بسته
تذروی بر لب کوثر نشسته
🌈🌈🌈🌈
دشمن طاووس آمد پر او
ای بسی شه را بکشته فر او
🌈🌈🌈🌈
طاووس جان به جلوه درآید ز خرمی
گر طوطی لبت به حدیثی زبان دهد
🌈🌈🌈🌈
طاووس را به نقش و نگاری که هست، خلق
تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش
🌈🌈🌈🌈
طاووس رخش چو کرد یک جلوه
عقلم چو مگس دو دست بر سر زد
🌈🌈🌈🌈
گرچه خوبی، به سوی زشت به خواری منگر
کاندر این ملک چو طاووس به کار است مگس
🌈🌈🌈🌈
طاووس من ! حتی تو هم در حسرت رنگی !
حتی تو هم با سرنوشت خویش در جنگی !
اشک من گل کرده ، ای طاووس خوشرفتار غم
چتر صد رنگت مبارک ، هرچه خواهی ناز کن
🌈🌈🌈🌈
میلت به چه ماند به خرامیدن طاووس
غمزت به نگه کردن آهوی رمیده
🌈🌈🌈🌈
روی جنگل و کویر
روی آشیانه، روی گل های طاووسی
روی پژواک کودکی ام
نام تو را می نویسم
🌈🌈🌈🌈
او در این دنیا سه چیز را دوست داشت:
دعای شامگاهی؛
طاووس سفید؛
و نقشه رنگ پریده آمریکا.
و سه چیز را دوست نداشت:
گریه کودکان؛
مربای تمشک با چائی؛
و پرخاشجویی زنانه.
… و من همسر او بودم.
🌈🌈🌈🌈
نمی توانم نامت را در دهانم
و تو را در درونم پنهان کنم
گل با بوی خود چه می کند ؟
گندمزار با خوشه اش ؟
طاووس با دمش ؟
چراغ با روغنش ؟
با تو سر به کجا بگذارم ؟
کجا پنهانت کنم ؟
🌈🌈🌈🌈
عیب پوشان هنر بینیم ما طاووس را
ای پوشانیم اما هرگزش پر نشکنیم
🌈🌈🌈🌈
سریری از ابریشم و پرنیان بر پا کنید آن را
به ساتن های زیبا و ارغوانی بیارائید
در بطن کبوترها و انارستان
و در کنار طاووس های صد چشم جایش دهید
در میان دانه های انگور طلایی و نقره ای
و در برگ ها و زنبق های سیم گون تندیس او بیافرینید
آری روز تولد حیات من فرا رسیده است
محبوبم سوی من آمده است
🌈🌈🌈🌈
به فرق تاج زمرد برآر چون طاووس
درآ به جلوه که طاووس هندی، ای عجمی
🌈🌈🌈🌈
جلوه طاووس چرا ناورد
پر مگس کان شکرستان رسید؟
🌈🌈🌈🌈
ساعد شاخ، رشک بوقلمون
ساحت باغ، غیرت طاووس
🌈🌈🌈🌈
آهو خجل ز مرکب رهوارم
طاووس زشت پیش نمد زینم
🌈🌈🌈🌈
آنجا که دوست جلوه طاووس می کند
هر پشه پیش دیده عشاق کرکسی ست
🌈🌈🌈🌈
روزی نشد که جلوه طاووس بنگرد
این دیده را که روزی زاغ و کلاغ بود
🌈🌈🌈🌈
گر جلوه طاووس ز روی تو نبینیم
در کوی تو میریم به مهمانی زاغی
🌈🌈🌈🌈
حیرت دمیده ام گل داغم بهانه ایست
طاووس جلوه زار تو آینه خانه ایست
🌈🌈🌈🌈
زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار
چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست
🌈🌈🌈🌈
شکر خدا که باز در این اوج بارگاه
طاووس عرش می شنود صیت شهپرم
🌈🌈🌈🌈
باری به ناز و دلبری گر سوی صحرا بگذری
واله شود کبک دری طاووس شهپر برکند
🌈🌈🌈🌈
با همه جلوه طاووس و خرامیدن کبک
عیبت آنست که بی مهرتر از فاخته ای
🌈🌈🌈🌈
میلت به چه ماند به خرامیدن طاووس
غمزت به نگه کردن آهوی رمیده
🌈🌈🌈🌈
این همه جلوه طاووس و خرامیدن او
بار دیگر نکند گر تو به رفتار آیی
🌈🌈🌈🌈
کبک این چنین نرود سرو این چنین نچمد
طاووس را نرسد پیش تو جلوه گری
🌈🌈🌈🌈
همای فری طاووس حسن و طوطی نطق
به گاه جلوه گری چون تذرورفتاری
🌈🌈🌈🌈
هرگز پر طاووس کسی گفت که زشتست؟
یا دیو کسی گفت که رضوان بهشتست؟
🌈🌈🌈🌈
وز لطافت که هست در طاووس
کودکان می کنند بال و پرش
🌈🌈🌈🌈
تو گویی ز شادی بخواهد پرید
چو طاووس، چون رشته در پا ندید
🌈🌈🌈🌈
کرا زشت خویی بود در سرشت
نبیند ز طاووس جز پای زشت
🌈🌈🌈🌈
کند جلوه طاووس صاحب جمال
چه می خواهی از باز برکنده بال؟
🌈🌈🌈🌈
طاووس باغ سبز فلک یعنی آفتابدر اهتمام چترهمای آشیان اوست
🌈🌈🌈🌈
طاووس باغ قدسم، نی بوم این خرابه
آنجاست جلوه گاهم، اینجا چه کار دارم؟
🌈🌈🌈🌈
خواست تا جلوه دهد دست تو طاووس ضمیر
لیکنش بال و پری بهتر ازین می باید
🌈🌈🌈🌈
سر به دنبالش گذارد چشم بدبین بیشتر
هرقدر بال و پر طاووس رنگین می شود
🌈🌈🌈🌈
در سر زینت خودآرا می رود آخر سرش
حلقه فتراک طاووس است از بال و پرش
🌈🌈🌈🌈
بال هما و شهپر طاووس نیستم
تاکی درین بساط نیایم به کارخویش ؟
🌈🌈🌈🌈
همچو طاووس چو سرمست خرامی در باغ
توتیای مژه را خاک زمین باید کرد
🌈🌈🌈🌈
به گاه جلوه چو طاووس عقل ها برده
گشاده چون دل عشاق پر رعنا را
🌈🌈🌈🌈
که طاووس آن طرف پر می فشاند
که بلبل آن طرف تکرار دارد
کو بلبل شیرین فنم کو فاخته کوکوزنم
طاووس خوب چون صنم کو طوطیان کو طوطیان
🌈🌈🌈🌈
چون بادی را کنی مصور
طاووس شوند و باز و شاهین
🌈🌈🌈🌈
ای روح چو طاووس بیفشان تو پر عقل
یا یاد نداری تو که بر عرش پریدی
🌈🌈🌈🌈
عشق چو طاووس چون پرید شود دل
خانه پرمار همچنانک تو دیدی
🌈🌈🌈🌈
نگویم که طاووس نر است گلبن
که گلبن همی زین سخن عار دارد
🌈🌈🌈🌈
ای آنکه همه زرقی در فعل چو روباه،
وی آنکه همه رنگی در وصف چو طاووس
🌈🌈🌈🌈
همی طاووس را بکشی ز بهر پر رنگینش
بداری زنده بلبل را ز بهر خوب الحانش
🌈🌈🌈🌈
سخن کر گسی پیر پرکنده بود
به من گشت طاووس با پر و بال
🌈🌈🌈🌈
چو طاووس خوبی اگر دین بیابی
وگر تنت بفریبد آن زشت ماری
🌈🌈🌈🌈
پشتی ضعیف بودت این روزگار، چون دی
طاووس وار بودی و امروز خارپشتی
🌈🌈🌈🌈
عیب پوشان هنر بینیم ما طاووس را
پای پوشانیم اما هرگزش پر نشکنیم
🌈🌈🌈🌈
خط سبز از پر طاووس می سازد مگس رانت
رها کن تا مگس راند که در لب انگبین داری
🌈🌈🌈🌈
گر این روش که تو طاووس می کنی رفتار
نه برج من که همه عالم آشیان داری
🌈🌈🌈🌈
چه شینی در گلستانی؟ که دارد حد و پایانی
چه خوش باشی به بستانی؟ چو طاووس گلستانی
🌈🌈🌈🌈
جام چون طاووس پران کن به گرد باغ بزم
تا چو طاووسی شود این زهر و مارت ساقیا
🌈🌈🌈🌈
طاووس ما درآید وان رنگ ها برآید
با مرغ جان سراید بی بال و پر به رقص آ
🌈🌈🌈🌈
بران ز پیش جهان را که مار گنج تواست
تواش به حسن چو طاووس گیر و مار مگیر
🌈🌈🌈🌈
ای که طاووس بهار از عشق رویت جلوه گر
بر درخت جسم جان نالان شده چون فاخته
🌈🌈🌈🌈
چو آهوی چین بی خطا پیکری
چو طاووس فردوس جولانگی
🌈🌈🌈🌈
زرین طاووس ازین کهن باغ
بگذشت و نشست لشکر زاغ
🌈🌈🌈🌈
همچو طاووس خودآرای مباش
در خودآرایی خودرای مباش
🌈🌈🌈🌈
هدهد کلهی دارد و طاووس قبایی
من بلبل و خواهان یکی درعه و دستار
🌈🌈🌈🌈
كابوس طاووس
باران می بارید
صدایش در گوشم می پیچید
صدای بغض های تركیده ی آسمان
خوشا به حال آسمان
بغضش را به رخ خاك می كشید
آسمان رخ آرمان را می دید
آسمان شهر دیگر ابری نبود
سفره ی آسمان جسور شهر آن روز پهن تر از قبل بود
پنجره ی بی تاب اتاق مرا به تماشای این صحنه دعوت می کرد
از پنجره ی بغض نترکیده ی اتاق شهر نمایان بود
ایستگاهی که در آن تنها یک طاووس بود
گویا شب قبل برای او یک کابوس بود
کابوس رویاهای تلخ
راوی تا به حال کابوس نچشیده بود
تو ای زیبا ترین طاووس
نبودت را هزار افسوس
صدایت نغمه ی مینو
نگاهت باده ای لب دوز
شمیمت خیزد از صحرا
فرود آید به پیش ما
پروبالت چنان جان سوز
که سوزاند دل ما را
قلم می لغزد و اما
به دور از حرف آدم ها
تو رفتی و دل ما را
برقصاندی به ساز خود ...
🌈🌈🌈🌈
بیایید بیاید
هر طور که می خواهید
بیایید
مرا رنگ کنید،رنگ کنید
هر طور که دلتان می خواهد
رنگ کنید!
شاید، کمتر چوب یکرنگییم را بخورم
که طاووس با آنهمه نقش و نگارش
بیشتر ازیک کبوتر، یک مرغ مینا
جلوه گری دارد
همه عشوه طاووس را می فهمند
به نگاه پر تحسین می فهمند!
اما سبکبالی کبوتر را نه
واماتر، سخن مینا را هرگز
می خواهم همرنگ شمایانی باشم
که نمی دانید چه رنگی هستید
رنگ عشق رنگ شهوت
رنگ نماز رنگ ریا
رنگ فدایت شوم های آنچنانی سلام
رنگ نفرت ش ...
🌈🌈🌈🌈
لبانم از پر طاووس می گرید
صدایم هق هق کنان میگوید چه زیبا می روی
ولی کجا خواهی رفت
که گویی خسته گشتی از این آواره ی خونین من
و یا شاید در اسارت دیگری هستی و من
بازیچه بودم در این حوض شکاری
منم،برده ام کردی تو دیگر از پس رویای شب نا باورم کردی تو دیگر
گذشتی،کشتی و رفتی،سراغی،نگاهی یا ندایی از برت دیگر ندیدم
و نالان در حصار خانه ام تنها نشستم
تا اجل آید امیدی در سرم هست
🌈🌈🌈🌈
هدف ما از این مطلب ایجاد تفکر در زیبایی های آفرینش و قدرت الهی بود امیدوارم از مطالب ارائه شده لذت برده باشید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید. برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر می توانید به بخش سر گرمی( اس ام اس) ساعد نیوز مراجعه نمایید.