بیوگرافی امیر قلعه نویی
امیر قلعه نویی متولد 1 آذر 1342 در تهران، مربی فوتبال است. از بازیکنی فوتبال به پرافتخارترین مربی فوتبال ایران رسیده است، دو فرزند دارد و در کار خیر همیشه پیشقدم است، او در استقلال به ژنرال معروف شد.
خانواده
امیر قلعه نویی با نام اصلی اردشیر در یک خانواده پرجمعیت بدنیا آمد، 7 خواهر و برادر بودند، پدرش راننده ماشین سنگین و یک ولوو داشت که وقتی امیر 7 ساله بود درگذشت.
امیر قلعه نویی و همسرش
امیر قلعه نویی سالهاست ازدواج کرده است و صاحب یک دختر بنام خاتون (متاهل) و یک پسر بنام هوتن می باشد، هوتن مدتی فوتبالیست بود و حالا بیشتر دنبال بیزینس خود است.
ورود به فوتبال
فوتبال را از میدان انصاری نازی آباد در کنار برادر بزرگش شروع کرد، در 13 سالگی برای تیم جوانان افسر بازی کرد و بعد برای سازمان فوتبال توپ زد.
از راه آهن تا استقلال و تیم ملی
فوتبال حرفه ای را در سال 1358 وقتی 16 ساله بود با ورود به تیم راه آهن شروع کرد، دو سال در راه آهن بود سپس 6 سال در شاهین بازی کرد. او در سال 1366 بازیکن لژیونر شد و یکسال در السد قطر بازی کرد، و در سال 67 به استقلال پیوست و به مدت 10 سال بازیکن این باشگاه بود. قلعه نویی از سال 65 تا 1375 بازیکن تیم ملی بود و با 20 بازی یک گل زده هم دارد.
مربیگری
دوره مربیگری را بصورت کوتاه در باشگاه بایر لورکوزن گذراند سپس مدتی کوتاه مربی تیم کشاورز بود، در فصل 1380 به برق تهران رفت و در نهایت بعد از استقلال اهواز مربی استقلال تهران شد. او در تیم های مس کرمان، سپاهان، تراکتور سازی و چندین تیم دیگر نیز مربیگری کرده است.
پرافتخارترین مربی لیگ
قلعه نویی با 7 قهرمانی با استقلال و سپاهان، 5 نایب قهرمانی با استقلال؛ تراکتور و ذوب آهن و یک سومی با استقلال پر افتخار ترین مربی لیگ ایران است.
مسافرکشی
قلعه نویی در اوایل شروع فوتبالی خود یک پیکان مدل 61 با اولین حقوق خود و فروش طلاهای مادرش خرید تا برای امرار معاش مسافرکشی کند.
از رستوران داری تا مبل فروشی
او حالا علاوه بر رستوران داری در اکباتان و ونک، یک مبل فروشی لاکچری در خیابان ولی عصر و استخر و سونای VIP دارد، او در ساخت و ساز هم فعال است که کار نظارت پروژه هایش زیر نظر دوستانش می باشد.
طرفدار بارسلونا
تمام بازی ها خارجی را که دنبال می کنم، صرفا به جهت این است که چیزی یاد بگیرم. فوتبال بارسلونا را واقعا دوست دارم چون سرعت دارد.
90 نمیبینم
باور کنید معمولا ساعت 11 تا 11:30 می خوابم و ساعت 6 از خوابی بلند می شوم و فرصتی برای دیدن برنامه 90 نمی شود.
اهل خرافات و طلسم
قلعه نویی به شدت اهل خرافات است، گفته شده یکبار در سپاهان و یکبار در تراکتورسازی از یک فرد مشهور خواسته تا تیمش را از طلسم در بیاورد.
علی پروین را دوست دارد
علي پروين را خيلی دوست دارد. هنوز هم ارادت خاصی به او دارد و می گوید او سلطان سلطان هاست و از لحاظ فنی و اخلاقی پروین را می ستاید.
تفریحات
در مواقع بیکاری در منزل پینگ پنگ و والیبال بازی می کند و در فصل خود اگر شرایط آب و هوایی مساعد با شد به توچال می رود تا اسکی کند.
حاشیه ها
اظهارات ورزشی
اعتراض به سقف قراردادها: از شروع فصل ۸۹–۹۰ لیگ ایران، برای مربیان و بازیکنان قانونی به عنوان سقف قرارداد وضع شد که بر اساس آن مبلغ قرار داد نباید از سقف مورد نظر سازمان لیگ ایران بیشتر شود. مبلغ قراردادهای او در چند سال اخیر مبهم بوده و در یک نوبت در زمان مربیگری تراکتورسازی به همین دلیل به سازمان لیگ فراخوانده شد، اما حاضر نشد قرارداد زیر سقف تعیین شده را امضا کند.
قلعه نویی در طول فصل های ۸۹–۹۰ و ۹۰–۹۱ بارها به این قانون اعتراض کرد و آن را غیر حرفه ای خواند. از جمله اظهار کرد که فدراسیون با اعمال این قانون باعث ازهم پاشیدگی سپاهانِ او شده است. او این قانون را شبیه قوانین کمونیستی دانست و اضافه کرد امروزه حتی کمونیست ها به این نتیجه رسیدند که باید در فوتبال هزینه کرد، اما مادر فوتبال ایران یک تیم را تضعیف می کنیم تا سایر تیم ها قدرت پیدا کنند.
در موردی دیگر در انتفاد از اعمال این قانون تنها برای مربیان داخلی (و نه مربیان خارجی)، گفت: "همه جای دنیا دنبال این هستند برای نیروهای خودشان بستر را فراهم کنند تا پیشرفت کنند اما ما قوانین را طوری می گذاریم که نیروهای داخلی و استعدادهایمان از بین می رود. نگاه داخلی به نیروهای خودی باید قشنگ تر باشد. اصل این قانون غلط است همان زمانی که سقف قرارداد را رعایت نکردم، علناً گفتم که سقف را رعایت نکردم. پای حرفم هم ایستادم. حتی در تلویزیون هم این حرف را زدم. مثل بعضی ها نبودم که بگویم سقف را رعایت کردم و این کار را انجام نداده باشم. من دروغ نگفتم.
پس از پایان فصل ۸۹–۹۰، در بهار ۱۳۹۰ به دلیل اصرار رئیس جدید هیئت مدیره سپاهان (غلامحسین حسینی) روی قانون سقف قراردادها، قلعه نویی از سپاهان جدا شد. قلعه نویی در این باره نقل کرده است: «حسینی گفت می خواهیم سقف قرارداد را رعایت کنیم و اگر می توانید با این شرایط کار کنید بسم الله. به حسینی گفتم شما می دانید چه می گویید؟ او گفت نامه از بیت رهبری آمده است و نهادهای مختلف نامه زدند که سقف را رعایت کنید. البته که من می دانستم نامه از این جاها هم نیامده است، در جواب حسینی پاسخ دادم ما که ۲۰ درصد از بودجه را هم کم کرده ایم … گول این بازی ها را نخورید که می گویند سقف، هیچ کس این سقف قرارداد را رعایت نمی کند. فقط چند یا علی دیگر تا کسب جام قهرمانان آسیا باقی مانده بود. به او گفتم می دانید ما در حال حاضر در آسیا کجا هستیم و سپاهان چه وجهه ای پیدا کرده است؟ فوتبال ما در حال حاضر در بدترین شرایط خودش به سر می برد. شما اجازه بده ما قهرمان آسیا شویم و باشگاه سپاهان نقطه عطف فوتبال ما باشد. حتی به او گفتم این افتخار را پای من ننویسید و حتی من را کنار بگذارید، اما مجموعه را به هم نریزید. به حسینی گفتم من می روم اما این فکر، فکر غلطی است. بعد از اینکه من از آنجا بیرون آمدم با رقم های خیلی بیشتر بازیکنان شان را نگه داشتند. حتی محرم نویدکیا در برنامه ۹۰ وقتی تیمش قهرمان شد صراحتاً گفت نسبت به سال گذشته بیشتر هزینه کردیم. وقتی ما از آنجا رفتیم محسن بنگر را از داماش آوردند. حتی جانواریو را اضافه کردند و جلال حسینی هم به تیم سپاهان اضافه شد.»
مبارزه با بازیکن سالاری: در برهه ای به خاطر اختلافی که با مهدی کیانی هافبک تراکتورسازی داشت او را از تیم اخراج کرد و دلیل آن را مخالفت با بازیکن سالاری و باج ندادن به بازیکن اعلام کرد: «متأسفانه بازیکنان ما هنوز نمی دانند که باید تفکر حرفه ای داشته باشند و در هر شرایطی به تصمیمات مربیان خود احترام بگذارم و من هم نمی توانم با چنین بازیکنانی کنار بیایم. از همین رو کیانی را به باشگاه واگذار کردم و او حق حضور در تمرینات ما را ندارد چون بی انضباطی کرده است».او به مدت ۱۶ هفته به کیانی اجازه تمرین نداد و از مدیریت تیم هایی که سعی در جذب کیانی در دوران محرومیتش داشتند، انتقاد کرد.در جریان اعتراض مجتبی جباری به تعویضش در بازی استقلال در عربستان نیز او را - در زمانی که استقلال در کورس قهرمانی بود - یک ماه از حضور در تمرینات تیم استقلال محروم کرد. در دی ماه ۱۳۹۱ هم در دیدار استقلال و آلومینیوم در بندرعباس در چارچوب لیگ برتر، جواد نکونام کاپیتان تیم ملی را که در دو جلسه از تمرینات استقلال غیبت غیرموجه داشت، به مدت ۹۰ دقیقه روی نیمکت نشاند و به او اجازه بازی نداد.
اختلاف با ناصر حجازی و واکنش های پس از مرگ وی: قبل از مرگ ناصر حجازی و هنگامی که وی در بیمارستان کسری بستری بود، به عیادت وی رفت که در ابتدا گروهی از هواداران ناصر حجازی مانع ورود او به بیمارستان شدند، اما با دخالت نیروی انتظامی خود را برای عیادت به اتاق ناصر حجازی رساند. به دلیل تنش پیش آمده در بیمارستان و اعتراض گروهی از هواداران حجازی به قلعه نویی، او در مراسم تشییع و ترحیم حجازی شرکت نکرد تا مانع تکرار تنش های احتمالی در آن مراسم شود. همسر ناصر حجازی در تأیید این حرکت قلعه نویی (عدم شرکت در مراسم) گفت: "او کار بسیار خوبی کرد که به مراسم ناصر نیامد، زیرا اگر می آمد چه بسا اتفاقاتی رخ می داد که ناراحت کننده بود." همسر حجازی همچنین گقت: "بنده هم بر خلاف برخی شایعات رواج یافته هرگز علیه امیر صحبت نکردم. تنها ناراحتی ما از قلعه نویی به این دلیل بود که انتظار داشتیم پس از فوت ناصر حداقل یک تماس با ما می گرفت و ابراز همدردی می کرد… فکر می کنم دلیل اصلی ناراحتی ناصر از امیر این بود که انتظار داشت زمانی که قلعه نویی بعد از او سرمربی استقلال شد از وی اجازه یا رخصتی می گرفت که امیر این کار را نکرد.[۶۲] فردای روز این مصاحبه، قلعه نویی این نظر همسر حجازی را تأیید کرد و گفت: «بنده شماره تلفنی از همسر آقای حجازی نداشتم و در همان مقطع در رسانه ها تسلیت گفتم. با این حال حق با ایشان است.»
پس از مرگ حجازی، پسر وی از قلعه نویی به خاطر سیاه نپوشیدن در دیدار تیم های سپاهان و پرسپولیس که ۶ روز پس از مرگ حجازی برگزار شد (و در آن علی دایی سرمربی پرسپولیس با پیراهن سیاه ظاهر شده بود) انتقاد کرد.این انتقاد در حالی مطرح شد که قلعه نویی در دیدار تیم های سپاهان و بنیادکار که فردای مرگ حجازی و در تاریخ ۳ خرداد در ورزشگاه فولادشهر اصفهان برگزار شد، به خاطر درگذشت حجازی با لباس تمام مشکی سیاه هدایت سپاهان را به عهده داشت.
قلعه نویی که یک بار سال ۱۳۸۵ در زمان حیات ناصر حجازی از او شکایت کرده بود، پس از مرگ وی و با نمایش من ناصر حجازی هستم... از امیر رفیعی تهیه کننده آن نیز شکایت کرد که با دستور مراجع قضایی منجر به توقیف فیلم گردید هر چند بعد از یک هفته توسط بازپرس شعبه صادرکننده رای، اکران فیلم بلامانع اعلام شد.