خانواده آناهیتا همتی
پدرم کارشناس کشاورزی و مادرم حسابدار است و یک برادر بنام آرین دارم که 14 سال از من کوچکتر است، بخاطر شغل بابا مدتی در خرم آباد و در لنگرود زندگی کردیم.
دوران کودکی آناهیتا همتی
در کودکی وحشتناک شیطون بودم از شکستگی دست و پا بگیر تا دررفتگی کتف و … اما درسم خیلی خوب بود، خیلی دوست داشتم بازیگر تئاتر شوم و هنوز وقتی می روم تئاتر ببینم قلبم می لرزد می توانم ادعا بکنم یه بخش بزرگی از بزرگ شدنم روی دوچرخه اتفاق افتاد، از بس دوچرخه سواری می کردم و البته هنوز هم می کنم.
فعالیت هنری آناهیتا همتی
آناهیتا همتی با توجه به علاقه اش به بازیگری در سن ۲۰ سالگی در کلاس های آموزش بازیگری هادی مرزبان شرکت کرد و فعالیتش را به طور جدی با تئاتری به نام تنبور نواز به کارگردانی آقای مرزبان آغاز کرد. در سال ۱۳۷۳ پس از با خبر شدن از تست بازی سریال دبیرستان خضرا به دفتر اکبر خواجویی رفت و برای نقشی تست داد و قبول شد و برای اولین بار با بازی در سریال دبیرستان خضرایی از قاب تلویزیون دیده شد. پس از بازی در دو سریال دیگر در سال ۱۳۷۶ اولین تجربه سینمایی اش را با بازی در فیلم افسانه پوپک طلائی ساخته خسرو شجاعی به دست آورد.
از سال ۸۳ با نقش آفرینی در سریال طنز خانه به دوش به کارگردانی رضا عطاران در میان مردم مشهور و محبوب شد. تا حدی که دیالوگ های نقشش در سریال نیز در میان مردم شنیده میشد. سریال ترش و شیرین نیز به کارگردانی رضا عطاران از کارهای محبوب ویمی باشد. چند سالی است که خانم همتی مانند قبل در تلویزیون فعالیت نمی کند وی در مصاحبه ای گفت که دیگر مردم سریال نمی بینند و فیلمنامه ها قابل قبول نیستند. اما در تئاتر همچنان فعالیت خود را ادامه داده است.
علت کم کاری آناهیتا همتی
مردم دیگر علاقمند به دیدن سریال های تلویزیونی نیستند، از سویی هم فیلمنامه ها خوب نیست و از زندگی واقعی همه ما دور و متفاوت است که قابل پذیرش نیست.به جای آن تئاتر کار می کنم و گهگاهی در سینما حضور دارم.
ازدواج آناهیتا همتی
وی ازدواج نکرده و مجرد می باشد؛ وی درباره ازدواجش در مصاحبه ای اعلام کرده بود : «خب تا به حال فرد ایده آلم را پیدا نکرده ام و معتقدم که ازدواج کردن در سن کم خطرناک است. صبر کردم بزرگتر و عاقل تر شوم، از وقتی هم که بزرگ و عاقل شدم از بس می بینم همه آنهایی که شتابزده ازدواج می کنند، طلاق می گیرند، بیشتر دقت می کنم.»
طبیعت گردی آناهیتا همتی
عاشق طبیعت و طبیعت گردی هستم اما چون کلا از اماکن شلوغ خوشم نمی آید کمتر پیش می آید به مناطق ییلاقی شهر خودمان بروم و برای رفتن به جاهای خلوت تر هم خیلی باید از تهران دور شویم؛ البته جایی که زندگی می کنم خوشبختانه محوطه هایی پر از فضای سبز دارد و به نوعی طبیعت را در کنار محل زندگی ام دارم و حتی اگر برای یک خرید ساده هم از منزل خارج شوم از کنار این طبیعت رد می شوم. دوچرخه هم دارم و از این ورزش هم خیلی لذت می برم و گاهی در شهرک با دوچرخه گردش می کنم.
راز جوانی آناهیتا همتی
به نظرم باید به تغذیه سالم اهمیت داد. تغذیه خوب می تواند ضامن سلامت باشد. من در پخت و پز از روغن هسته انگور یا روغن زیتون استفاده و سعی می کنم میوه و سبزیجات حتما در برنامه غذایی ام باشد. خیلی اهل برنج نیستم و در عوض برنامه غذایی ام پر از سبزیجات و گوشت است. با گیاهخواری میانه خوبی ندارم و عاشق غذاهای گوشتی هستم. (می خندد) مدل آشپزی ام هم عجیب و غریب است. هیچ کدام از غذاهایم اسم ندارند اما نتیجه چیز خوبی از آب درمی آید و اطرافیانم هم غذاهای من درآوردی ام را دوست دارند. (می خندد)
اعتیاد آناهیتا همتی به قهوه
من کاملا به قهوه معتادم. مدتی تصمیم گرفتم صبح ها به جای قهوه از دمنوش های گیاهی و سنتی استفاده کنم اما در میانه روز دست ها و چانه ام می لرزید. (می خندد) تا جایی که مادرم گفت: «آناهیتا قهوه ات را بخور اینها به خاطر نخوردن قهوه است.» خلاصه نتوانستم ترک اعتیاد کنم. (می خندد)
البته همچنان به شدت اهل دمنوش هستم و کلی دمنوش های متنوع گیاهی در خانه دارم. دمنوش ها بوی طبیعت دارند و از قلب طبیعت استخراج شده اند و نوشیدن شان حس خوبی به من می دهد. بخشی از مطالعات من در مورد خواص دمنوش ها بوده؛ مثلا نوشیدن اسطوخودوس به خواب راحت کمک می کند یا نوشیدن بابونه آرامش بخش است. عرقیات گیاهی را هم دوست دارم. نوشیدن شربت بهارنارنج با آن بوی اردیبهشتی اش واقعا دوست داشتنی است.
صفحه اینستاگرام آناهیتا همتی
آناهیتا همتی با آیدی anahitahemmati در اینستاگرام فعالیت می کند.
کارنامه هنری آناهیتا همتی
فیلم ها
- افسانه پوپک طلائی (۱۳۷۶ خسرو شجاعی)
- عشق کافی نیست (۱۳۷۷ مهدی صباغ زاده)
- دختری به نام تندر (۱۳۷۹ آشتیانی پور)
- قلب های ناآرام (۱۳۸۱ مجید مظفری)
- چند می گیری گریه کنی (۱۳۸۴ شاهد احمدلو)
- بر بال های خوشبختی (۱۳۸۷ بهروز شعیبی)
- یک جیب پر پول (۱۳۸۸ قدرت الله صلح میرزایی)
- روزی که مرد شدم (۱۳۸۹ علیرضا خوشبخت)
- نردبان چوبی (۱۳۹۰)
- قهرمانان کوچک (۱۳۹۵ حسین قناعت)
مجموعه تلویزیونی
سال |
مجموعه |
کارگردان |
توضیحات |
۱۳۷۳ |
دبیرستان خضراء |
اکبر خواجویی |
|
۱۳۷۴ |
چشم دل |
حسین پاکدل |
|
۱۳۷۵ |
بهشت گم شده |
کامران قدکچیان |
|
۱۳۷۶ |
کهنه سوار |
اکبر خواجویی |
|
۱۳۷۷ |
هتل |
مرضیه برومند |
|
۱۳۷۷ |
تلفن مشترک |
خسرو ملکان |
|
۱۳۷۸ |
امواج جادویی |
محمد عمرانی |
|
۱۳۷۸ |
سال های خاکستری |
محمدرضا ورزی |
|
۱۳۷۸ |
پدرخوانده |
حمید قدکچیان |
|
۱۳۷۸ |
کریم خان زند |
محمدرضا ورزی |
|
۱۳۷۹ |
چراغ جادو |
همایون اسدیان |
|
۱۳۷۹ |
برگ بار |
اکبر خواجویی |
|
۱۳۷۹ |
روزهای مهتابی |
عباس قنبری و سپهر محمدی |
شبکه تهران |
۱۳۸۰ |
خانه آرزوها |
حسین سهیلی زاده |
|
۱۳۸۱ |
کلانتر |
محسن شاه محمدی |
|
۱۳۸۲ |
طلسم شدگان |
داریوش فرهنگ |
|
۱۳۸۲ |
آهوی ماه نهم |
مسعود نوابی |
|
۱۳۸۳ |
خانه به دوش |
رضا عطاران |
|
۱۳۸۳ |
قلب |
مسعود تکاور |
|
۱۳۸۴ |
سقوط |
اکبریان، آییش |
|
۱۳۸۵ |
آفتاب سرد |
مسعود تکاور |
|
۱۳۸۶ |
ترش و شیرین |
رضا عطاران |
|
۱۳۸۶ |
یک وجب خاک |
علی عبدالعلی زاده |
|
۱۳۸۶ |
پنچره |
سید وحید حسینی |
|
۱۳۸۶ |
آرزوهای شیرین |
سید وحید حسینی |
|
۱۳۸۷–۱۳۸۶ |
پاتوق |
شاهین باباپور |
|
۱۳۸۷ |
خط شکن |
مسعود تکاور |
|
۱۳۸۸ |
لطفاً دور نزنیم |
مهدی مظلومی |
|
۱۳۸۸ |
قفسی برای پرواز |
مهدوی |
|
۱۳۸۹ |
توطئه فامیلی |
رامبد جوان |
|
۱۳۸۹ |
ماجراهای پوتک |
محمد اعلمی |
|
۱۳۹۰ |
ناز و نیاز |
فلورا سام |
|
۱۳۹۰ |
رادیو ۷ قصه های نامی |
محمد صوفی، منصور ضابطیان |
|
۱۳۹۰ |
شب های روشن |
مجید مظفری |
|
۱۳۹۲ |
باغ سرهنگ |
فلورا سام |
|
۱۳۹۳ |
سیگنال موجود است |
مهدی مظلومی |
تئاتر
- تنبور نواز
- شلیک به تئاتر شهر اردیبهشت ۱۳۹۷
شبکه نمایش خانگی
- فالگیر - کاظم راست گفتار (۱۳۷۷)
- رؤیای مرد مرده - سلطانی فر (۱۳۸۳)
- دزدترین دختر شهر - سامان علمی نیا (۱۳۸۷)
- رد پولو بگیر و بیا - بصیری (۱۳۸۷)
- کت و شلوار دامادی - فرشاد ارج (۱۳۸۸)
- روزی که مرد شدم - مهرداد خوشبخت (۱۳۸۹)
- نردبان چوبی - فرشاد ارج (۱۳۹۰)
- لبخند در مراسم ترحیم -حسین قناعت (۱۳۹۱)
- نیمه تاریک ماه - حسین قناعت (۱۳۹۲)
- بندر عباس - شاهین باباپور (۱۳۹۳)
- کوچه مروارید (۱۳۹۳ سعید سالارزهی)
- سیگنال موجود است (۱۳۹۳)
3 سال پیش