به گزارش سرویس چندرسانهای پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز ، رشید کاکاوند شاعر، نویسنده، پژوهشگر ادبی و مدرس زبان و ادبیات فارسی است که در سال 1346 در نیشابور متولد شد. او تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکتری در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه داد و از همان سالهای نخست فعالیتش با شعر، نقد ادبی و پژوهش شناخته شد. تسلط او بر شعر کلاسیک و معاصر و نگاه دقیق زبانی، جایگاه ویژهای برایش در میان اهل ادب ایران ایجاد کرده است.
کاکاوند علاوه بر تألیف و تدریس دانشگاهی، با حضور مؤثر در رادیو و تلویزیون بهعنوان مجری و کارشناس ادبی به شهرت عمومی رسید. بیان آرام، زبان شاعرانه و شیوه روایتمحور او باعث شد ادبیات فارسی برای مخاطبان عام نیز جذاب و قابلفهم شود. او در سالهای فعالیت خود نقش مهمی در ترویج شعر فارسی، معرفی شاعران و پیوند میان ادبیات و رسانه ایفا کرده است.
محمد بن یوسف اهلی شیرازی (متولد 858 هجری قمری در شیراز – درگذشتهٔ 942 هجری قمری در شیراز) شاعر قرن نهم و دهم هجری است.
اهلی در سرودن انواع شعر استاد بود و آنچنان که از شعرش مشخص است مطالعهٔ وسیعی روی دیوانهای شاعران پیش از خود دارد. در غزلیات او تأثیر حافظ و سعدی و همچنین شیوهٔ وقوعی تحت تأثیر شاعران این مکتب همچون بابا فغانی شیرازی دیده میشود. او در قصیدهسرایی تحت تأثیر اساتید قصیدهسرایی است و قصایدی مصنوع به شیوهٔ سلمان ساوجی ساخته است. مثنوی سحر حلال او که ذوبحرین و ذوقافیتین است در پاسخ به مثنویهای کاتبی نیشابوری سروده شده است. او در خاتمۀ مثنوی شمع و پروانه، خود را در فن مثنوی، فرزند کوچک نظامی و جامی میخواند.
اهلی با توجه به مقام استادیش در شعر، مورد توجه پادشاهان، امیران و وزیران بود. او افرادی از هر سه دودمان تیموریان هرات، آق قویونلوها و صفویان را ستوده است که از میان آنها می توان به امیر علیشیر نوایی، سلطان یعقوب آق قویونلو، شاه اسماعیل صفوی، نجم ثانی و شماری از امرا و وزرای معاصرش را برشمرد.
آرامگاه اهلی در شیراز در جوار حافظ قرار دارد.
جایم بروز واقعه پهلوی او کنید
او قبله من است رخم سوی او کنید
نخلی برآورید بلند و به سایه اش
خاکم بیاد قامت دلجوی او کنید
محراب وار بر سنگ مزار من
نقشی بصورت خم ابروی او کنید
در بیستون برید مرا پیش کوهکن
جای شهید عشق به پهلوی او کنید
بوی وفا اگر نشنیدید از کسی
بویی بخاک تربتم از بوی او کنید
زنار بت پرستی خود می برم بخاک
یعنی که رشته کفنم موی او کنید
در شیشه یی کنید کلاب سرشک من
وانرا که یار کشت کفن شوی او کنید
تلقین من که هندوی زنار بسته ام
حرفی ز سحر نرگس جادوی او کنید
تعویذ دوستی است که اهلی نوشته است
این را بیاد گار ببازوی او کنید