به گزارش سرویس مجله خانواده ساعدنیوز به نقل از خبرگزاری فارس، «میان اخبار جنگ، چهکار کنم که کودکم اضطراب و ترسش کمتر شود؟» این شاید جمله مشترک بسیاری از خانوادهها در این روزهای ایران است.واژه جنگ برای همه مردم سخت و سنگین است اما این بار برای کودکان سنگینتر است و توانایی حمل آن را به تنهایی نخواهند داشت. کودکان امروز ایران در شرایطی چشم گشودند، که هیچ خبری از صدای «پدافند»ها و «موشک»ها نبود اما به ناگهان در معرض بیثباتی قرار گرفتهاند. ذهن در حال رشد آنان قادر به تحلیل پیچیدگیهای سیاسی و نظامی نیست و به همین دلیل دچار احساس بیپناهی میشود. آنها نه نقشی در این بحرانها دارند، نه راهی برای تحلیل آن، اما تأثیرش را با همه وجود حس میکنند؛ در سکوت والدین، در نگاههای نگران اطرافیان، در نیمهتمام ماندن بازیها. در چنین فضایی، کتاب یک ضرورت روانی است؛ ضرورتی برای حفاظت از روان کودک، حفظ توانایی خیالپردازی، و زنده نگهداشتن امید.
ادبیات کودک و نوجوان، اگر در این روزهای پرتنش جدی گرفته شود، میتواند بهعنوان پادزهری مؤثر عمل کند. کتابهای داستان میتوانند جای خالی بسیاری از مفاهیم را پر کنند؛ مفاهیمی مثل ایستادگی، همبستگی، صلح، عشق به وطن، مهربانی در سختیها و امید به فردا.اما پرسش کلیدی این است؛ «کودک و نوجوان در چنین روزهایی باید چه بخواند؟» ابتدا باید بگوییم بهتر است کودک شما چه کتابی را «نخواند».در این زمینه زینب ایمان طلب، کارشناس کتاب کودک، میگوید که « ترویج و خواندن کتابهای ضد جنگ و کتابهایی که میگویند جنگ بد، ویرانگر و هیولاست به بچهها کمکی نمیکند و فقط به اضطراب و ترس آنها اضافه میکند. برای کودکی که در دل جنگ وجود دارد و بدیاش را با پوست و استخوان درک میکند کتابهایی با موضوع شجاعت، وطندوستی، اهمیت خانواده، همدلی، فداکاری، توکل، امید و حتی خداشناسی بیشتر و بهتر میتواند کمک کند.»موارد زیر بخشی از مولفههای یک کتاب خوب برای کودک شما در این شرایط است:
امیدبخش بودن: داستانهایی که پایان روشنی دارند، شخصیتهایی که با وجود سختیها پیروز میشوند
تقویت حس همدلی و انساندوستی: کتابهایی که خشونت را بیمعنا نشان میدهند و از دوستی، همدلی، بخشش و همکاری میگویند.
نمایش قدرت ذهن، تخیل و هنر: کتابهایی که به کودک میفهمانند فکر و تخیل، حتی از جنگ هم نیرومندتر است.طنز، خیال، و ادبیات فانتزی: آثار فانتزی و طنز به کودک امکان فرار سالم و تخلیهی هیجانات را میدهد.
کتابهایی مانند «شازده کوچولو» با مفاهیمی همچون تنهایی، ارتباط و امید، «قصههای مجید» با روایت صمیمی زندگی در روزهای دشوار، داستانهای جنگی که بر شجاعت و انسانیت تأکید دارد، کتابهای تصویری درباره دوستی و صلح(مانند آثار تاد پار) و مجموعه کتابهای فلسفه برای کودکان که به شکل غیرمستقیم مهارت فکر کردن، پرسیدن و تحلیل را به کودک یاد میدهد، همه میتوانند در سبد مطالعاتی کودکان و نوجوانان جای بگیرند.از سوی دیگر، کتابهای دینی و اعتقادی سادهشده که مفاهیمی مانند توکل، عدالت، مقاومت، رحمت الهی و امید به فرج را با زبان کودکانه منتقل میکنند، نیز میتوانند بخشی از این درمان فرهنگی باشند.فراموش نشود که اهمیت کتابخوانی برای کودک و نوجوان در این مقطع صرفاً به محتوا محدود نیست. «فرآیند کتاب خواندن»، بهویژه وقتی توسط والدین با همراهی، گفتوگو و مشارکت دنبال شود، خود موجب آرامش و تسکین کودک است.
کتابخواندن در این شرایط، همچنین نوعی مقاومت فرهنگی در برابر چیزی است که میخواهد ذهن نسل بعدی را از خیال، از رویا و از ایمان تهی کند. هر کتابی که کودک میخواند، سنگیست بر پایههای آیندهای که ممکن است امنتر، انسانیتر و روشنتر باشد.کتاب، در نهایت، برای کودک جنگزده، آدرس پناهگاهیست که دیوارهایش از واژه ساخته شده؛ واژههایی که او را در آغوش میگیرند، به آینده پیوند میزنند و به او یادآور میشوند که این روزها هم میگذرد.