معرفی کتاب مهارت‌های استادی، نویسنده: رابرت گرین از زبان مهران مدیری/ کاری رو که انجام میدی به شرافتمندانه ترین شکل ممکن انجام بده...+ ویدیو

معرفی کتاب مهارت‌های استادی، نویسنده: رابرت گرین از زبان مهران مدیری/ کاری رو که انجام میدی به شرافتمندانه ترین شکل ممکن انجام بده...+ ویدیو
ساعدنیوز: بالاترین شکل قدرت، چیرگی است. این عقیدۀ رابرت گرین نویسندۀ این کتاب است که عمرش را صرف مطالعۀ قوانین قدرت کرده است. او در این کتاب درباره مسیری صحبت می‌کند که قدرتمندترین افراد تاریخ آن را پیموده‌اند، مسیری که این افراد را به اوج توانمندی رسانده است.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز، معرفی کتاب استادی کتاب استادی اثری از رابرت گرین با ترجمه فاطمه باغستانی است. این کتاب نتیجه سال‌ها تحقیق و تجزیه و تحلیل زندگی اساتید بزرگ دنیا است.

رابرت گرین در این اثر به تجزیه و تحلیل زندگی استادان بزرگی مانند چارلز داروین، بنیامین فرانکلین، آلبرت انیشتین و لئونارد داوینچی پرداخته است و با 9 نفر از استادان بزرگ معاصر مانند پل گراهام و ... مصاحبه و گفتگو کرده است. او نتیجه این تحقیق‌ها و گفتگوها را اینطور بیان می‌کند. شکل نهایی قدرت، خود تسلط است. او با بازگو کردن اسطوره‌های فرهنگی در مورد نبوغ به تمام انسان‌ها نشان می‌دهد که چطور می‌توانند استاد خود شوند. این کتاب راهنمایی است که به شما کمک می‌کند تا مهارت‌های استادانه خودتان را پرورش دهید.

کتاب استادی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب استادی برای تمام علاقه‌مندان به مطالعه کتب انگیزشی جذاب و کاربردی است.

درباره رابرت گرین

رابرت گرین یکی از نویسندگان تأثیرگذار معاصر است که آثارش در زمینه قدرت، استراتژی و روابط انسانی شناخته شده‌اند. او با انتشار کتاب‌هایی مانند «48 قانون قدرت» و «33 استراتژی جنگ» توانست میلیون‌ها خواننده را در سراسر جهان جذب کند. نوشته‌های گرین با ترکیب تاریخ، فلسفه و روانشناسی، ابزارهایی کاربردی برای مدیریت زندگی شخصی و حرفه‌ای ارائه می‌دهد.

بخشی از کتاب استادی

بسیاری از بزرگ‌ترین اساتید تاریخ اعتراف کرده‌اند که گاه صدا، نیرو یا احساساتی را تجربه می‌کردند که آن‌ها را به سمت جلو هدایت می‌کرده است. برای ناپلئون بناپارت این راهنما ستاره‌ای بود که وقتی در مسیر درست پیش می‌رفت، همیشه آن را بر فراز سرش احساس می‌کرد. برای سقراط این ندا خدای درون بود. این ندا که سقراط می‌شنید شاید از جانب خدایانی بود که به او نهیب‌وار می‌گفتند از انجام چه کارهایی پرهیز کند. گوته نیز آن راهنما را خدای درونش می‌دانست و مدعی بود نیرویی روحانی درونش جاری است که او را به‌سوی سرنوشت سوق می‌دهد و بعدها نیز افرادی چون آلبرت اینشتین از ندای درونی‌ای صحبت می‌کنند که مسیر تفکراتشان را شکل داد. تمام این موارد نمونه‌هایی متفاوت از همان چیزی است که لئوناردو داوینچی نیز آن را به صورت تقدیر تجربه کرد.

این تجربه‌های درونی را می‌توان به چشم جادویی ناب، چیزی اسرارآمیز که زبان ما از شرح و توصیف آن قاصر است، نگریست یا آن را تجربه‌ای مبهم و تخیلات واهی نامید، اما روش ملموس‌تر و واقعی‌تری نیز برای درک آن وجود دارد که در ذیل به آن می‌پردازیم:

همهٔ ما منحصربه‌فردیم. این یگانگی به شکل ژنتیکی در دی‌ان‌ای ما مشخص شده است. ما پدیده‌هایی بی‌نظیر در زمان و مکانی خاص در جهانیم و این ترکیب ژنتیکی خاص نه قبل از ما وجود داشته است و نه بعد از ما تکرار خواهد شد. اولین بروز این یگانگی برای همه ما ابتدا در دوران کودکی و از طریق گرایش‌ها و علاقه‌مندی‌های ذاتی به نمایش درآمده است. در مورد لئوناردو، این نیرو خود را در محیط اطراف و طبیعت دهکده‌اش نشان داد و سپس روی برگه‌های سفید کاغذ حک شد و او را در مسیر زندگی‌اش هدایت کرد. این نیرو ممکن است در دیگران به صورت گرایشی زودهنگام به شمایل بصری، ریاضیات، کشش به جابه‌جایی‌های فیزیکی نامتعارف یا نظم فضایی باشد. اکنون ما چگونه می‌توانیم چنین گرایش‌هایی را توضیح دهیم؟ آن‌ها نیروهایی درون ما هستند و عمیق‌تر از آن‌اند که به‌واسطه کلام و زبان محدود آدمی توصیف شوند. این نیروها ما را به‌سوی برخی از رفتارها سوق می‌دهند و از برخی دیگر بازمی‌دارند و همان‌طور که ما را به این‌سو و آن‌سو می‌کشانند، موجب رشد مغزمان در مسیرهای ویژه می‌شوند.


دیدگاه ها


  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها