به گزارش سرویس گردشگری ساعدنیوز، این مقاله تجربههای سفر فردی به نام میش کاردین (Mich Cardin) است که به فرانسه سفر کرده و از کاخ ورسای بازدید کرده است:
«کاخ ورسای» (Palace of Versailles) یکی از معروفترین قصرهای فرانسه است که در تاریخ خود، داستان زندگی ماری آنتوانت با مهمانیهای مجلل و جلسات مد به نمادی از تجمل و سلطنت تبدیل شده است.
این قصر محل حکومت چهار پادشاه در بیش از یک قرن بوده و تاریخنگاران و مردم فرانسه در پشت پرده آن، شایعات بسیاری پیرامون ساکنان سلطنتی آن مطرح کردهاند. این مکان پر از رمز و راز است و همواره باعث ایجاد اختلافنظرهای فراوانی شده است.
در فیلمهای «سوفیا کوپولا»، مانند ماری آنتوانت، معشوقههای پادشاهان (لویی سیزدهم تا لویی پانزدهم) به تصویر کشیده شدهاند. در حقیقت، این معشوقهها آپارتمانهای مجللی در قصر داشتند و پادشاهان از طریق یک راهروی مخفی میتوانستند به آنجا رفتوآمد کنند.
ماری آنتوانت اغلب به خانهای که چند دقیقه از قصر فاصله داشت پناه میبرد. در آنجا، او میتوانست در سالن آبیرنگ خود استراحت کند، جایی که دیوارهایش به گونهای طراحی شده بودند که نور به راحتی عبور میکرد و یا برای جلوگیری از دیده شدن، میتوانستند بالا برده شوند.
در این بازدید، به ما فرصت داده شد تا قسمتهای ممنوعه قصر را با همراهی یک مورخ مشهور، متیو د وین، بازدید کنیم.متیو د وین ما را با رازهای پنهان و بخشهای تاریک این گنجینه تاریخی بیشتر آشنا کرد.
در قرن هفدهم، یک راهب و خدمتکار اقدام به ترور شاه لویی پانزدهم در یکی از راهپلههای قصر کردند. این دو از در ورودی که به حیاط جلوی قصر میرسید، که محل تجمع عموم مردم بود، وارد قصر شدند. کت ضخیم زمستانی پادشاه از ضربات چاقو محافظت کرد، اما خدمتکار پس از شکنجههای شدید (از جمله ریختن فلز مذاب روی زخمها) جان خود را از دست داد.
مادام دو باری، معشوقهی شاه لویی پانزدهم، از علاقهمندان هنر در آن زمان بود. لویی پانزدهم فریب او را خورده و جواهرات گرانقیمت و لباسهای مجلل به او هدیه میداد. اما این هدایای پرارزش در زمان انقلاب فرانسه به اعدام او با گیوتین منجر شد. مادام دو باری در یک آپارتمان لوکس در قصر زندگی میکرد که دارای یک کتابخانه بزرگ بود و از پنجرهاش نمایی از حیاط جلوی قصر قابل مشاهده بود. ملاقاتهای او با شاه در این آپارتمان صورت میگرفت، چرا که او اجازه ورود به خانهی شاه را نداشت.
پادشاه لویی شانزدهم، نوه لویی پانزدهم و همسر ماری آنتوانت، تنها پادشاهی بود که از امور بیرون از خانه جدا بود. او تصمیم گرفت تا از استفاده پدرش از این راهرو جلوگیری کند، بنابراین یک دریچه فلزی در وسط راهرو نصب کرد تا از هر گونه خیانت جلوگیری کند.
شاه لویی شانزدهم فردی خجالتی و غیر اجتماعی بود که در دوران جوانی علاقه زیادی به مطالعه علوم و جغرافیا داشت. او بعدها به ساخت قفلهای جالب شهرت یافت. این اتاق، محلی خصوصی برای تحقیق و مطالعه او در دوران کودکی و بزرگسالی بود و این علاقهمندیها را از پدرش، لویی پانزدهم که به علوم، پزشکی و نقاشی علاقهمند بود، به ارث برده بود.
پوتیت تریانون، محلی بود که به عنوان اقامتگاه معشوقههای پادشاهان ساخته شده بود و مدتی محل زندگی مادام دو باری بود. پس از رسیدن لویی شانزدهم به سلطنت، ماری آنتوانت وارد زندگی او شد. ماری مانند یک پناهنده در قصر زندگی میکرد و همواره به دنبال فرار از تشریفات دربار بود. او تا حد امکان خواستار یک منزل خصوصی و ساده بود. منزل او، اتاق نشیمنی داشت که دیوارهای متحرکش بسته به نیاز برای ایجاد حریم خصوصی بالا و پایین میرفتند.
پادشاهان و ملکههای فرانسه دو نوع سکونتگاه در قصر داشتند: یک بخش عمومی که در دسترس عموم مردم بود و شامل اتاقهای خوابی بود که شاه در آنها نمیخوابید. و یک بخش خصوصی که برای زندگی روزمره پادشاهان در ساعات غیر کاری طراحی شده بود. این تصویر نشاندهنده کتابخانه شخصی لویی شانزدهم است که علاقه زیادی به جغرافیا داشت. به گفته دوین، پادشاه از تلسکوپ این کتابخانه برای مشاهده ورود و خروج افراد در حیاط جلوی قصر استفاده میکرد.
در زمانی که معشوقهی پادشاه در قصر زندگی میکرد، خدمتکاران او نیز اتاقهای بزرگی برای خواب داشتند. این تصاویر، قسمتی از جزئیات قصر و محل خواب این خدمتکاران را نشان میدهد که بهصورت حفرهای در دیوارها تعبیه شده بود.
یکی از زیباترین اتاقهای قصر، به گفته دوین، اتاق لباس و سرویس بهداشتی لویی شانزدهم است. توالتی که به سبک قرن هجدهم طراحی شده بود، پشت دیواری مخفی قرار داشت. طراحیهای طلایی سقف و دیوار اتاق به وضوح علاقهی پادشاه به جغرافیا را نشان میدهند.
این فضای باز و زیبا، محل دیدار لویی پانزدهم و مادام دو باری بود. این مکان بهعنوان یک شکارگاه کوچک برای شاه طراحی شده بود و علاقهی او به شکار در این فضا کاملاً مشهود است. در این مکان میتوان ملاقاتهای رمانتیک یا بحثهای سیاسی را دور از هیاهوی دربار تصور کرد.