به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز، علی اسفندیاری (21 آبان 1276 – 13 دی 1338) که با نام نیما یوشیج شناخته میشود، شاعر ایرانی بود. او بنیانگذار شعر نو فارسی و ملقب به «پدر شعر نو» در ایران است. او را یکی از تاثیرگذارترین شاعران در شعر معاصر ایران دانستهاند.
نیما یوشیج در سال 1301 با منظومه «افسانه» که مانیفست شعر نو فارسی خوانده شده است، در آغاز انقلاب ادبی و روشنفکری شعر مدرن فارسی قرار گرفت. وی آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خودِ او بر آن نهاد و این سبک سپس به شعر نیمایی مشهور شد.
تمام جریانهای اصلی شعر معاصر فارسی وامدار این انقلاب و تحولی هستند که یوشیج نوآور آن بود. بسیاری از شاعران و منتقدان معاصر، اشعار او را نمادین میدانند و او را همپایهٔ شاعران سمبولیست بنام جهان میدانند. نیما همچنین اشعاری به زبان مازندرانی دارد که با نام «روجا» چاپ شده است.
آی آدم ها
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ می بندید
بر کمرهاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من ؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید
نان به سفره جامه تان بر تن
یک نفر در آب می خواند شما را
موج سنگین را به دست خسته می کوبد
باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه هاتان را ز راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی تابیش افزون
می کند زین آبها بیرون
گاه سر. گه پا
آی آدم ها
او ز راه دور این کهنه جهان را باز می پاید
می زند فریاد و امید کمک دارد
آی آدم ها که روی ساحل آرام، در کار تماشائید!
موج می کوبد به روی ساحل خاموش
پخش می گردد چنان مستی به جای افتاده، بس مدهوش
می رود نعره زنان. وین بانگ باز از دور می آید:
آی آدم ها...
و صدای باد هر دم دلگزاتر
در صدای باد بانگ او رهاتر
از میان آب های دور ی و نزدیک
باز در گوش این نداها
آی آدم ها…
منظومه قصه رنگ پریده در حقیقت نخستین اثر منظوم نیمایی است که در قالب مثنوی (بحر هزج مسدس) سروده شده است. شاعر در این اثر زندگی خود را روایت کرده است و از خلال آن به مفاسد اجتماعی پرداخته است. بخش نخست این کار در قرن بیستم چاپ شده بود. سپس افسانه را سرود که در آن روحی رمانتیک حاکم است و به عشق نیز نیما نگاهی دیگرگونه دارد و عشق عارفانه را رد میکند.چنانکه خطاب به حافظ میگوید:
حافظا این چه کید و دروغ است | کز زبان می وجام ساقی است | |
نالی ار تا ابد باورم نیست | که بر آن عشق بازی که باقی است | |
من بر آن عاشقم کو رونده است | ||
(افسانه) |
نیما در این آثار و اشعاری نظیر خروس و روباه، چشمه و بز ملاحسن مسئلهگو افکاری اجتماعی را بیان میکند، اما قالب اشعار قدیمی است. مشخص است که وی مشق شاعری میکند و هنوز راه خود را پیدا نکرده است. با این حال انتشار افسانه دنیای ادبیات آن زمان را برآشفت. ای شب نیز در هفتهنامه نوبهار محمدتقی بهار چاپ شد و جنجالی برانگیخت.سیروس طاهباز نقش مهمی در گردآوری، نسخهبرداری، تدوین و نشر آثار نیما یوشیج داشته است.