ققنوس، مرغ خوش خوان، آوازه ی جهان / شعر نیما یوشیج با صدای افسانه‌ای شاملو در آسمان ادبیات اوج می‌گیرد؛ صدایی که روح را به پرواز در می‌آورد+ ویدئو

  سه شنبه، 10 تیر 1404
ققنوس، مرغ خوش خوان، آوازه ی جهان / شعر نیما یوشیج با صدای افسانه‌ای شاملو در آسمان ادبیات اوج می‌گیرد؛ صدایی که روح را به پرواز در می‌آورد+ ویدئو
ساعدنیوز: در این فیلم دکلمه احساسی ققنوس از نیما یوشیج با صدای دلنشین احمد شاملو را بشنوید و لذت ببرید.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز، علی اسفندیاری (21 آبان 1276 – 13 دی 1338) که با نام نیما یوشیج شناخته می‌شود، شاعر ایرانی بود. او بنیان‌گذار شعر نو فارسی و ملقب به «پدر شعر نو» در ایران است. او را یکی از تاثیرگذارترین شاعران در شعر معاصر ایران دانسته‌اند.

نیما یوشیج در سال 1301 با منظومه «افسانه» که مانیفست شعر نو فارسی خوانده شده است، در آغاز انقلاب ادبی و روشنفکری شعر مدرن فارسی قرار گرفت. وی آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خودِ او بر آن نهاد و این سبک سپس به شعر نیمایی مشهور شد.

تمام جریان‌های اصلی شعر معاصر فارسی وامدار این انقلاب و تحولی هستند که یوشیج نوآور آن بود. بسیاری از شاعران و منتقدان معاصر، اشعار او را نمادین می‌دانند و او را هم‌پایهٔ شاعران سمبولیست بنام جهان می‌دانند. نیما همچنین اشعاری به زبان مازندرانی دارد که با نام «روجا» چاپ شده است.

ققنوس

ققنوس، مرغ خوش خوان، آوازه ی جهان
آواره مانده از وزش بادهای سرد
بر شاخ خیزران
بنشسته است فرد
بر گرد او به هر سر شاخی پرندگان .


او ناله های گمشده ترکیب می کند
از رشته های پاره ی صدها صدای دور
در ابرهای مثل خّطی تیره روی کوه
دیوار یک بنای خیالی
می سازد .

از آن زمان که زردی خورشید روی موج
کمرنگ مانده ست و به ساحل گرفته اوج
بانگ شغال و مرد دهاتی
کرده ست روشن آتش پنهان خانه را
قرمز به چشم ، شعله ی خردی
خط می کشد به زیردو چشم درشت شب
وندر نقاط دور
خلق اند در عبور.

او، آن نوای نادره ، پنهان چنان که هست
از آن مکان که جای گزیده ست می پرد
در بین چیزها که گره خورده می شود
با روشنی و تیرگی این شب دراز
می گذرد
یک شعله را به پیش
می نگرد.

جایی که نه گیاه درآنجاست ، نه دمی
ترکیده آفتاب سمج روی سنگهاش
نه این زمین و زندگی اش چیز دلکش ست
حس می کند که آرزوی دگر مرغ ها چو او
تیره ست همچو دود اگر چند امیدشان
چون خرمنی زآتش
در چشم می نماید و صبح سفیدشان
حس می کند که زندگی او چنان
مرغان دیگرار بسرآید
در خواب و خورد
رنجی بود کز آن نتواند نام برد.

آن مرغ نغزخوان
درآن مکانِ زآتش تجلیل یافته
اکنون به یک جهنم تبدیل یافته
بسته ست دمبدم نظر و می دهد تکان
چشمان تیزبین
وزروی تپه
ناگاه، چون به جای پرو بال می زند
بانگی برآرد از ته دل سوزناک و تلخ
که معنی اش نداند هر مرغ رهگذر
آنگه زرنج های درونیش مست
خود را به روی هیبت آتش می افکند
باد ، شدید می دمد و سوخته ست مرغ
خاکسترتنش را اندوخته ست مرغ
پس جوجه هاش از دل خاکسترش به در.

آثار نیما یوشیج

منظومه قصه رنگ پریده در حقیقت نخستین اثر منظوم نیمایی است که در قالب مثنوی (بحر هزج مسدس) سروده شده است. شاعر در این اثر زندگی خود را روایت کرده است و از خلال آن به مفاسد اجتماعی پرداخته است. بخش نخست این کار در قرن بیستم چاپ شده بود. سپس افسانه را سرود که در آن روحی رمانتیک حاکم است و به عشق نیز نیما نگاهی دیگرگونه دارد و عشق عارفانه را رد می‌کند.چنان‌که خطاب به حافظ می‌گوید:

حافظا این چه کید و دروغ است کز زبان می وجام ساقی است

نالی ار تا ابد باورم نیست که بر آن عشق بازی که باقی است

من بر آن عاشقم کو رونده است (افسانه)

نیما در این آثار و اشعاری نظیر خروس و روباه، چشمه و بز ملاحسن مسئله‌گو افکاری اجتماعی را بیان می‌کند، اما قالب اشعار قدیمی است. مشخص است که وی مشق شاعری می‌کند و هنوز راه خود را پیدا نکرده است. با این حال انتشار افسانه دنیای ادبیات آن زمان را برآشفت. ای شب نیز در هفته‌نامه نوبهار محمدتقی بهار چاپ شد و جنجالی برانگیخت.سیروس طاهباز نقش مهمی در گردآوری، نسخه‌برداری، تدوین و نشر آثار نیما یوشیج داشته است.


برای مشاهده سایر اشعار با سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز همراه باشید.

4 دیدگاه


  دیدگاه ها
مهرداد
5 ماه پیش

عالی فوق العاده زیبا
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر