داستان عاشقانه خسرو و شیرین: گلایه عاشقانه شیرین برای ابراز عشق از سوی خسرو / (جلد 5-قسمت اول) اثر نظامی گنجه‌ای + فایل صوتی

  دوشنبه، 06 مرداد 1404 ID  کد خبر 460502
داستان عاشقانه خسرو و شیرین: گلایه عاشقانه شیرین برای ابراز عشق از سوی خسرو / (جلد 5-قسمت اول) اثر نظامی گنجه‌ای + فایل صوتی
ساعدنیوز: «خسرو و شیرین» اثری منظوم و عاشقانه از شاعر ایرانی، نظامی گنجه‌ای، است. این منظومه، داستان دل‌دادگی خسرو پرویز، پادشاه بزرگ ساسانی، و شیرین، شاهزاده‌ی ارمنی، را روایت می‌کند. در این مطلب از ساعدنیوز دوشنبه و پنج‌شنبه‌ هر هفتع به خواندن داستان خسرو و شیرین بپردازیم.

به گزارش سرویس مجله خانواده سرویس ساعدنیوز، "خسرو و شیرین" یکی از محبوب ترین داستان های عاشقانه ی ایرانی است که "نظامی گنجوی" آن را در قالب نظم سروده است. روایت با تولد و پرورش خسرو پرویز ، فرمانروای معروف ساسانی آغاز می شود.

درباره کتاب خسرو و شیرین

خسرو و شیرین عنوان اثری منظوم و عاشقانه از شاعر ایرانی، نظامی گنجوی است که همچنین منظومهٔ لیلی و مجنون را هم سروده‌است. این منظومه، داستان عشق خسرو پرویز پادشاه بزرگ شاهنشاهی ساسانی و شاهزاده ارمنی، شیرین، که بعدها ملکهٔ ارمنستان می‌شود را روایت می‌کند.

خلاصه داستان خسرو و شیرین

نظامی داستان را با تعریف و تفسیر عشق، زادن خسرو پرویز و آموزش و تربیت او آغاز می‌کند. سپس به بیان عیش‌ونوش خسرو در خانه‌ی یک دهقان می‌پردازد. خسرو که با همراهان خود به شکار رفته، شبانگاه به خانه‌ی دهقانی می‌رود و به شادخواری و خنیاگری مشغول می‌شود. بامدادان اسبی از آنها به مزرعه‌ی دهقان می‌رود و از محصول مزرعه می‌خورد و غلام خسرو نیز به مزرعه درمی‌آید و غوره‌ها را می‌خورد و تباه می‌کند. این کارها موجب خشم پدرش، هرمز چهارم، می‌شود و دستور می‌دهد غلام را به صاحب خانه ببخشند، اسب را بکشند،چنگ را بشکنند، و خانه را به صاحب خانه واگذار کنند. هرمز، با پادرمیانی بزرگان، خسرو را می‌بخشد.
همان شب خسرو در خواب، پدربزرگ خویش، خسرو انوشیروان، را می‌بیند که به او مژده می‌دهد که به‌جای آن چهار رویداد ناگوار، چهار اتفاق خوب برای او خواهد افتاد: به جای آن غلام و غوره ترش، شیرین دلبر، به جای اسب از دست رفته، شبدیز، به‌جای آن تخت و خانه، تخت شاهی، و به‌جای آن چنگ، نواسازی و باربدی پرآوازه.

فایل صوتی کتاب خسرو و شیرین؛ جلد 5 - قسمت 1

هدفون

کتاب خسرو و شیرین؛ جلد 5 - بخش یکم

خلاصه داستان خسرو و شیرین؛ جلد 5 - بخش یکم

داستان نقل گفتگوی شیرین با خسرو است. شیرین با ادب و احترام، جواب محبت‌های خسرو را می‌دهد و از او می‌خواهد که عشقش را نسبت به او دوباره بررسی کند. او خسرو را به عنوان شاه و رهبر تحسین می‌کند و از مرتبه‌اش تعریف می‌کند، اما یادآوری می‌کند که مهمانی خسرو در خانه‌اش بدون سرور و پیران نادرست بوده است. شیرین به خسرو می‌گوید که او مانند شاهان باید با یک گوی بازی کند و به عشقش به طور جدی فکر کند، نه مانند کودکان که با چندین گوی بازی کنند. او عشق و وفاداری خود به خسرو را بیان می‌کند اما می‌گوید که گویا خسرو او را از یاد برده و از عشق و توجه او بهره‌مند نمی‌شود. شیرین خواستار آن است که خسرو با درایت و حکمت عمل کند و عشقش را به شیرین به درستی ابراز کند. او به خسرو توصیه می‌کند که نام او را از لب خود بردارد و بازیگوشی نکند، بلکه ارزش عشق واقعی را دریابد. در نهایت، شیرین به خسرو می‌گوید که اگر چه شاه و قدرت دارد اما باید درک کند که عشق راستین نیاز به تعهد و صداقت دارد. او از خسرو می‌خواهد تا بداند که او به عشقش پافشاری می‌کند اما نیازمند توجه و مراقبت بیشتری از سوی خسرو است.

شیرین در پاسخ به خسرو سخن می‌گوید و به توصیف زیبایی‌ها و ویژگی‌های خود می‌پردازد. او با کلماتی مانند لعل، عقیق و شکر به تشبیه لب‌ها و دندان‌های خود می‌پردازد و به قدرت و جذابیت خود اشاره می‌کند. شیرین از طراوت جوانی، گرمی عشق و زیبایی‌های بسیاری که دارد می‌گوید و بیان می‌کند که از بی‌مهری و غرور خسرو دلخور است. او خسرو را متوجه می‌کند که عشق با غرور و بی‌تفاوتی سازگار نیست و از او می‌خواهد تا انتخاب کند که آیا می‌خواهد شاهی کند یا به عشق بازی بپردازد. در پایان، او به خسرو هشدار می‌دهد که دیگر نمی‌تواند به عشق او دست یابد، چرا که شیرین آهنین‌جان شده و چنین عشقی را دیگر نخواهد پذیرفت.

در این بخش، خسرو به شیرین پاسخ می‌دهد. او با زیبایی و فریبندگی شیرین تمجید می‌کند و بیان می‌کند که شیرین از هر نظر بی‌نظیر و خواستنی است. خسرو به شیرین می‌گوید که چقدر او را دوست دارد و چگونه زیبایی و دلربایی شیرین را ستایش می‌کند. او از شیرین می‌خواهد که دشمنی را کنار بگذارد و راهی برای صلح بیابیند. خسرو تأکید می‌کند که خودبینی برای شیرین گناه است و نباید در جذابیت و زیبایی‌اش مغرور شود. همچنین، خسرو از شیرین درخواست می‌کند که او را نرنجاند و از جنگ و جدال خودداری کند. او امیدوار است که شیرین در نهایت به مهربانی و محبت گرایش پیدا کند، زیرا او همچنان در عشق به شیرین پایدار و وفادار است. در ادامه، خسرو بیان می‌کند که اگرچه تلخی‌ها و سختی‌هایی در این ارتباط تجربه کرده، اما امیدوار است که شیرین به احساسات او پاسخ مثبت دهد و روی خوش نشان دهد. در نهایت، او می‌گوید که مانند شمع پایبند عشقش به شیرین خواهد ماند، زیرا افراد بسیاری هستند که به دنبال دلربایی و شیرینی او هستند.

روزی شیرین، که زنی زیبا و باهوش بود، به خسرو، شاه مقتدر زمان، پاسخ داد. او با شیوایی و شیرینی خاص خود، سخن گفت و از خسرو خواست که عشق حقیقی را از شهوت متمایز کند. شیرین با بیان هنرمندانه‌ای به خسرو فهماند که با وجود علاقه‌اش به او، کناره‌گیری و استقلال خود را ترجیح می‌دهد و نمی‌خواهد تحت سلطه حسادت و هوس‌بازی قرار بگیرد. او به خسرو گفت که هر انسانی ارزش و مقام خاص خود را دارد و حاضر نیست عشقش را به چیزی کمتر از حقیقت ببازد. در پایان، شیرین با ظرافت تمام و احترام، خسرو را ترک کرد و با نشان‌دادن عزت و شجاعت خود، قلب خسرو را حتی بیشتر به تسخیر درآورد.


برای مشاهده سایر بخش های داستان خسرو و شیرین با ساعدنیوز در ارتباط باشید.

1 دیدگاه


  دیدگاه ها
بازدیدکننده
4 ماه پیش

درود بر شما قهرمان درستش همینه که شما انجام دادی.
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها