به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از راشا تودی، از زمان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (Brexit)، لندن تلاش کرده است جایگاه دیپلماتیک و ژئوپلیتیکی خود را در قاره اروپا از نو تعریف کند. در این مسیر، تلاش برای تقویت روابط دوجانبه با قدرتهای کلیدی قاره از جمله آلمان یکی از ابزارهای سیاست خارجی بریتانیا بوده است. در سوی دیگر، آلمان پس از حمله روسیه به اوکراین در سال 2022، در حال بازتعریف نقش خود در حوزه دفاعی و امنیتی است، و به دنبال همپیمانانی قابل اتکا برای پر کردن خلأهای امنیتی ناشی از کاهش نقش آمریکا در اروپا.
با این حال، پشت لبخندهای دیپلماتیک، بیانیههای مشترک و دیدارهای رسمی میان صدراعظم آلمان و نخستوزیر بریتانیا، واقعیتی نهفته است: این همکاریها نه تنها فاقد چشمانداز عملی جدی هستند، بلکه اغلب تحتالشعاع اختلافات تاریخی، رقابتهای ژئوپلیتیکی و منافع واگرای دو کشور قرار میگیرند.
عبارت «دو مرد طاس که بر سر یک شانه میجنگند» استعارهای از تلاش بیفایده بر سر چیزی کمارزش یا غیرضروری است – و از نگاه برخی ناظران، مصداق روابط لندن-برلین در مقطع فعلی است. بریتانیا، که با خروج از اتحادیه اروپا، عملاً از تصمیمگیریهای کلان بروکسل کنار رفته، اکنون در تلاش است از طریق اتحادهای دوجانبه، نقشی برای خود در آینده امنیتی و اقتصادی اروپا تعریف کند. اما آلمان، بهعنوان موتور اقتصادی اتحادیه اروپا، بهسختی میتواند به بریتانیایی اعتماد کند که از پروژه اروپایی فاصله گرفته و حتی سیاستهای مهاجرتی، انرژی و اقتصادیاش با هنجارهای اروپایی در تضاد است.
در زمینه امنیتی، بریتانیا همچنان بهعنوان یکی از قدرتهای نظامی برجسته در اروپا شناخته میشود. عضویت در ناتو، تسلیحات هستهای و توانایی اطلاعاتی MI6، لندن را به بازیگری غیرقابلچشمپوشی تبدیل کرده است. اما آلمان که برای اولینبار در دهههای اخیر در حال افزایش بودجه نظامی و نقشآفرینی نظامی در شرق اروپا است، تلاش میکند استقلال استراتژیک خود را افزایش دهد — نه اینکه زیر چتر لندن قرار گیرد.
از منظر اقتصادی نیز، رقابت میان صنایع انرژی، خودروسازی، فناوری سبز و حتی فضای پسابرگزیت، بیش از آنکه فضا را برای اتحاد باز کند، شرایط را برای رقابت تشدید کرده است. آلمان به دنبال تثبیت جایگاه خود در زنجیره تأمین جهانی پس از جنگ اوکراین و پاندمی کروناست، در حالیکه بریتانیا با چالشهای عمیق ناشی از برگزیت، تورم، و کاهش جذب سرمایه خارجی مواجه است.
در این فضا، اعلام اتحاد یا همکاری مشترک، بیشتر جنبه نمادین دارد تا راهبردی. توافقات امضاشده میان دو کشور در حوزه دفاعی یا فناوریهای سبز، فاقد چارچوبهای اجرایی الزامآور و منابع مالی مشخص هستند. در عمل، آنچه در دیدارهای سیاسی اعلام میشود، کمتر به همکاری عملیاتی در سطح زمین ترجمه میشود.
اما انگیزه طرفین از این نمایش اتحاد چیست؟ برای بریتانیا، تقویت روابط با آلمان راهی برای اثبات این موضوع است که برگزیت به معنای انزوای جهانی نبوده است. برای آلمان، نزدیکی محدود به لندن فرصتی برای متوازنسازی روابطش با فرانسه، و نشان دادن چهرهای فعالتر در سیاست خارجی است.
با این حال، بدون یک چشمانداز مشترک و همگرایی راهبردی، این اتحادها بیشتر به "سیاستهای نمادین" شباهت دارند. درست مانند نزاع دو مرد بیمو بر سر یک شانه، نتیجه نهایی نه تنها فایدهای ندارد، بلکه ممکن است به اعتبار و انسجام سیاست خارجی هر دو لطمه بزند.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.