صلح تجاری یا تسلیم استراتژیک؟ اروپا در تله تعرفه‌های ترامپ

  دوشنبه، 06 مرداد 1404 ID  کد خبر 460538
صلح تجاری یا تسلیم استراتژیک؟ اروپا در تله تعرفه‌های ترامپ
ساعدنیوز: توافق تجاری جدید میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا، ظاهراً نقطه پایانی بر تنش‌های طولانی‌مدت میان دو قدرت اقتصادی بزرگ است؛ اما پشت این لبخندهای دیپلماتیک، تردید و نگرانی عمیقی نسبت به آینده استقلال اقتصادی اروپا شکل گرفته است. آیا این توافق گامی به سوی ثبات است یا آغاز دور جدیدی از وابستگی و نابرابری تجاری؟

به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از رویترز، توافق تجاری تازه‌ای که میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا به امضا رسیده، در ظاهر به‌عنوان یک موفقیت دیپلماتیک و اقتصادی معرفی شده است؛ توافقی که به گفته مقامات بروکسل، از بروز یک جنگ تعرفه‌ای تمام‌عیار جلوگیری کرده و راه را برای تداوم روابط تجاری باز نگه داشته است. اما تحلیل دقیق‌تر این توافق نشان می‌دهد که اروپا در واقع با یک انتخاب دشوار روبه‌رو بوده: تسلیم در برابر فشار اقتصادی آمریکا یا پذیرش پیامدهای سنگین یک درگیری تجاری پرهزینه. حال که گزینه اول انتخاب شده، پرسش اصلی این است که آیا قاره سبز بهای این انتخاب را در آینده‌ای نزدیک نخواهد پرداخت؟

نخست باید به ماهیت این توافق پرداخت. طبق مفاد منتشرشده، تعرفه‌های وارداتی بر بسیاری از کالاهای اروپایی به ایالات متحده در سطح 15 درصد تثبیت شده‌اند. این رقم گرچه پایین‌تر از تهدیدهای پیشین دونالد ترامپ برای تعرفه‌های 30 تا 50 درصدی است، اما همچنان باری سنگین بر دوش تولیدکنندگان و صادرکنندگان اروپایی خواهد بود. کالاهایی همچون فولاد، محصولات کشاورزی و صنعتی، از مهم‌ترین موارد مشمول این تعرفه‌ها هستند. در عین حال، آمریکا برخی اقلام استراتژیک را از تعرفه معاف کرده که نشان‌دهنده گزینشی بودن و حفظ مزیت رقابتی برای بخش‌های حساس خود است.

در مقابل، اتحادیه اروپا متعهد شده تا طی چند سال آینده حدود 750 میلیارد دلار انرژی از آمریکا وارد کند و همچنین با سرمایه‌گذاری 600 میلیارد دلاری در صنایع آمریکایی، نوعی جبران اقتصادی برای واشینگتن فراهم کند. این تعهدات برای اروپا، که همچنان با آثار تورمی جنگ اوکراین و کاهش رشد اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند، فشاری مضاعف به شمار می‌رود.

بررسی واکنش دولت‌های اروپایی نیز نشان می‌دهد که وحدت نظر چندانی بر سر این توافق وجود ندارد. در حالی که آلمان و ایتالیا آن را یک پیروزی نسبی در راستای حفظ ثبات تجاری دانسته‌اند، فرانسه شدیداً از آن انتقاد کرده و نخست‌وزیر این کشور آن را «روز تاریکی برای اروپا» توصیف کرده است. این اختلاف‌نظرها ریشه در منافع ملی متفاوت و ساختار اقتصادی هر کشور دارد. برای مثال، اقتصاد صادرات‌محور آلمان تمایل بیشتری به حفظ کانال‌های تجاری فعال حتی با قیمت امتیازدهی دارد؛ در حالی که فرانسه که از ساختار تولید داخلی قوی‌تری برخوردار است، نسبت به وابستگی تجاری به آمریکا محتاط‌تر عمل می‌کند.

در سطحی عمیق‌تر، این توافق نشان‌دهنده شکاف فزاینده‌ای در استقلال استراتژیک اروپا است. اتحادیه اروپا که در سال‌های اخیر بارها بر ضرورت استقلال اقتصادی و سیاسی از آمریکا تأکید کرده بود، اکنون در عمل نشان داده که در برابر فشار تعرفه‌ای ترامپ مقاومت چندانی ندارد. این موضوع نه‌تنها از منظر اقتصادی، بلکه در حوزه سیاست خارجی نیز پیامدهایی دارد. چرا که هرگونه وابستگی اقتصادی عمیق‌تر، توان اروپا در اتخاذ مواضع مستقل در قبال بحران‌هایی نظیر جنگ اوکراین، روابط با چین، یا مناقشه غزه را تضعیف می‌کند.

از سوی دیگر، باید نقش دولت ترامپ را در پیشبرد این توافق بررسی کرد. ترامپ که بارها سیاست‌های تجارت آزاد را به چالش کشیده و با دیدگاه حمایت‌گرایانه وارد عرصه بین‌الملل شده، اکنون از ابزار تعرفه به‌عنوان اهرمی برای تحمیل شرایط خود استفاده می‌کند. توافق اخیر را می‌توان ادامه همان سیاست فشار اقتصادی دانست که در ظاهر توافق‌نامه‌ای تجاری است، اما در واقع نوعی «قرارداد یک‌جانبه» با امتیازات گزینشی برای طرف آمریکایی به حساب می‌آید.

نگاه به آینده نیز نگران‌کننده است. تحلیل‌گران اقتصادی پیش‌بینی می‌کنند که اعمال تعرفه‌های جدید ممکن است نرخ رشد اقتصادی اروپا را تا 0.3 درصد کاهش داده و هزینه‌های مصرف‌کننده را افزایش دهد. علاوه بر این، با توجه به کاهش سود شرکت‌های اروپایی در بازار آمریکا، احتمال کاهش اشتغال در برخی بخش‌های صنعتی مطرح است. همه این‌ها در حالی است که آمریکا با جذب سرمایه‌گذاری بیشتر و فروش انرژی به اروپا، در مسیر تقویت اقتصاد خود گام برداشته است.

سؤال اصلی اما اینجاست: آیا اتحادیه اروپا می‌تواند از این توافق به‌عنوان پلی برای بازتعریف روابط تجاری با آمریکا استفاده کند؟ یا اینکه این توافق به نقطه شروع یک روند فرسایشی بدل خواهد شد که در آن هر بار، فشار بیشتری از سوی واشینگتن بر بروکسل تحمیل می‌شود؟ پاسخ به این سؤال بستگی به عزم سیاسی اتحادیه دارد؛ اینکه آیا قاره سبز حاضر است در برابر فشارهای فزاینده آمریکا بایستد و به‌دنبال راه‌حل‌های جایگزین نظیر گسترش تجارت با چین، هند یا کشورهای جنوب جهانی باشد یا خیر.

در نهایت، توافق اخیر را می‌توان نمونه‌ای کلاسیک از موازنه منافع و ملاحظات سیاسی دانست. در زمانی که جهان درگیر بازتعریف نظم اقتصادی و سیاسی پس از همه‌گیری کرونا، جنگ اوکراین و بحران‌های ژئوپلیتیکی است، اروپا ناگزیر است تصمیم‌هایی بگیرد که گاه به قیمت اصول دیرینه‌اش تمام می‌شود. اکنون که غبار این توافق تا حدی فرو نشسته، نوبت آن رسیده که اتحادیه اروپا یک ارزیابی صریح و شفاف از جایگاه خود در نظم جهانی داشته باشد؛ ارزیابی‌ای که نه‌تنها اقتصادی، بلکه سیاسی و راهبردی نیز خواهد بود.

برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.


دیدگاه ها


  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها