به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از بی بی سی، در حاشیه روابط پنهان قدرتهای منزوی، کره شمالی و روسیه بار دیگر نشان دادهاند که سیاست میتواند بر شانههای فرودستترین انسانها سنگینی کند. منابع آگاه و افرادی که به ندرت امکان ارتباط با دنیای بیرون را مییابند، به بیبیسی گفتهاند که صدها شهروند کره شمالی، با وعدههای مبهم یا بدون رضایت، به مناطق دورافتاده روسیه منتقل شدهاند تا در صنایع ساختوساز، کارخانههای چوببری و پروژههای زیربنایی کار کنند. این روند در حالی شدت گرفته است که هر دو کشور تحت فشار تحریمهای بینالمللی قرار دارند و به دنبال مسیرهایی برای همکاری و جبران کمبود منابع هستند. به گفته شاهدان، این کارگران نهتنها آزادی رفتوآمد ندارند بلکه تحت نظارت دائمی مأموران دولتی کار میکنند، دستمزدهای ناچیز آنان مستقیم به خزانه دولت کره شمالی منتقل میشود و سهم اندکی که باقی میماند، حتی کفاف تأمین غذای روزانهشان را نمیدهد.
این روند، در واقع، بخشی از الگوی قدیمی کره شمالی برای کسب درآمد ارزی از طریق اعزام نیروی کار به خارج از کشور است؛ الگویی که در سال 2017 با قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل ممنوع شد. آن زمان جامعه جهانی بر این باور بود که محدود کردن صادرات نیروی کار، منابع مالی رژیم پیونگیانگ برای برنامه هستهای و موشکی را محدود میکند. اما به نظر میرسد جنگ اوکراین و نیاز فوری روسیه به نیروی کار، این معادله را دگرگون کرده است. گزارشهای تحلیلی نشان میدهد که مسکو با نادیده گرفتن تحریمها، از کارگران کره شمالی در پروژههای زیرساختی مناطق سیبری و خاور دور روسیه استفاده میکند؛ مناطقی که کمبود نیروی کار داخلی و شرایط آبوهوایی سخت، انگیزه چندانی برای جذب داوطلبان بومی باقی نگذاشته است.
کارگران کره شمالی که به این مناطق اعزام میشوند، در شرایطی به شدت کنترلشده زندگی میکنند. تلفن همراه، اینترنت یا هر گونه تماس آزاد با جهان خارج برای آنان ممنوع است. محل اقامت آنان معمولاً اردوگاههایی با ساختمانهای فرسوده و امکانات ابتدایی است که در مجاورت محل کار قرار دارد. یک منبع که سابقاً در چنین پروژهای حضور داشته، به خبرنگار بیبیسی گفته است: «ما حتی برای خرید یک بطری آب باید اجازه میگرفتیم. پاسپورتهایمان از لحظه ورود گرفته شد و نگهبانان همیشه در اطراف بودند.» این روایتها تصویر روشنی از وضعیتی میدهد که فعالان حقوق بشر آن را «بردهداری مدرن» مینامند.
تحلیلگران معتقدند که همکاری روسیه و کره شمالی در این زمینه، نهتنها ابعاد انسانی، بلکه پیامدهای ژئوپلیتیکی گستردهای دارد. مسکو، که در پی حمله به اوکراین با تحریمهای گسترده غرب مواجه شده، به دنبال یافتن متحدان و منابع جایگزین برای جبران شکافهای اقتصادی و لجستیکی است. در مقابل، کره شمالی از این فرصت برای تقویت روابط استراتژیک خود با یک قدرت هستهای بهره میگیرد، ضمن آنکه ارز خارجی حیاتی برای بقای رژیم به دست میآورد. این دادوستد، در قالب نیروی کار انسانی، شاید در کوتاهمدت منافع سیاسی و اقتصادی برای هر دو طرف داشته باشد، اما هزینه واقعی آن را افرادی میپردازند که هیچ نقشی در تصمیمگیریها ندارند.
با وجود ممنوعیت قانونی، شواهد حاکی از آن است که مسیر انتقال کارگران کره شمالی به روسیه پیچیده اما کارآمد است. بسیاری از آنان ابتدا با ویزای گردشگری یا تجاری وارد روسیه میشوند و سپس به کارگاهها و کارخانهها هدایت میگردند. اسناد و شناساییها به سرعت تحت کنترل مقامات درمیآید و تماس با خانوادهها در کره شمالی محدود به پیامهای نظارتشده میشود. حقوق ماهانهای که برای این کارگران تعیین شده، بخش عمدهاش توسط دولت کره شمالی ضبط میشود، تا جایی که بر اساس برخی تخمینها، تنها 10 تا 20 درصد آن به دست کارگر میرسد. این مبلغ اغلب صرف خرید مواد غذایی و پوشاک از فروشگاههای تحت نظارت همان مأموران میشود، که خود سودی مضاعف برای دولت ایجاد میکند.
سازمانهای حقوق بشری، از جمله دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل، بارها خواستار تحقیق بینالمللی درباره شرایط این کارگران شدهاند. اما ساختار بسته و محدودیت شدید دسترسی به مناطق محل کار، جمعآوری شواهد را دشوار کرده است. کارشناسان هشدار میدهند که در صورت ادامه این روند، نهتنها حقوق اساسی این افراد زیر پا گذاشته میشود، بلکه مشروعیت تحریمهای شورای امنیت نیز به طور جدی تضعیف خواهد شد. به باور آنان، همکاری روسیه با کره شمالی در این زمینه، پیامی روشن به دیگر کشورها میدهد: اگر منافع سیاسی در خطر باشد، تعهدات بینالمللی به راحتی کنار گذاشته میشود.
از سوی دیگر، رسانههای رسمی هر دو کشور به ندرت به این موضوع اشاره میکنند. در کره شمالی، هر گونه روایت از کار اجباری خارج از چارچوب تبلیغات دولتی، با مجازات شدید روبهروست. دولت پیونگیانگ این اعزامها را «فرصتی برای خدمت به میهن» معرفی میکند و با استفاده از زبان ایدئولوژیک، از آن به عنوان «ماموریت انقلابی» یاد میکند. در روسیه نیز رسانههای دولتی بیشتر بر نیاز به بازسازی مناطق جنگزده یا توسعه مناطق مرزی تأکید میکنند و درباره ملیت و شرایط کارگران سکوت میکنند. این سکوت رسانهای، فضای بیشتری برای تداوم این همکاری پنهان ایجاد کرده است.
با وجود همه این محدودیتها، روایتهایی که گهگاه از دل این سیستم عبور میکند، تصویری از رنج انسانی را به نمایش میگذارد که کمتر دیده میشود. یکی از کارگران سابق که اکنون در خارج از کره شمالی زندگی میکند، میگوید: «ما در زمستانهای منفی سی درجه کار میکردیم، دستکشهایمان پاره بود و لباسهایمان خیس میشد. اگر کار متوقف میشد، مأموران تهدید میکردند که خانوادهمان در خانه مجازات خواهند شد.» این شهادتها نشان میدهد که کار اجباری در خارج از کشور، تنها فشار جسمی بر کارگران وارد نمیکند، بلکه ابزاری برای کنترل سیاسی آنان و خانوادههایشان در داخل کشور نیز محسوب میشود.
پیامدهای این وضعیت، فراتر از مرزهای دو کشور است. در حالی که غرب بر تحریمها اصرار دارد، ناتوانی در جلوگیری از این نوع همکاریها، پرسشهای جدی درباره کارایی این ابزارها ایجاد میکند. برخی تحلیلگران پیشنهاد میکنند که جامعه جهانی باید به جای تکیه صرف بر فشار اقتصادی، از مسیرهای دیپلماتیک و مذاکرات چندجانبه برای مهار چنین روندهایی استفاده کند. دیگران معتقدند که بدون افشاگری گسترده و جلب توجه افکار عمومی، ارادهای برای تغییر این وضعیت شکل نخواهد گرفت.
در نهایت، ماجرای کارگران کره شمالی در روسیه، یادآوری تلخی است از این که در بازی بزرگ سیاست جهانی، انسانهای بیصدا اغلب نخستین قربانیان هستند. آنها که در تبلیغات رسمی به عنوان قهرمانان ملی معرفی میشوند، در واقع قربانیان سیستمی هستند که ارزش انسانی را به ابزار مبادله سیاسی تبدیل کرده است. و تا زمانی که دروازههای اطلاعاتی بسته باقی بماند، این تجارت خاموش رنج، در سایه سیاست ادامه خواهد یافت.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.