به گزارش سرویس سیاست پایگاه خبری ساعدنیوز، با وجود فضای مارپیچ سکوت و سازماندهی و استفاده از اکانتهای جعلی برخی از چهرههای سرشناس با میهن دوستی و تکیه به واقعیت بر این فضای جعلی فائق آمدند.
گروه فارس پلاس: پس از اتفاقات سال 1401 بود که برخی از هنرمندان خانم از فضای اختناق و سرکوب آزادی بیان توسط ضدانقلاب سخن گفتند.
این هنرمندان از حملات سازمان یافته به صفحات مجازی خود گفتند که اجازه هر گونه بیانی در دفاع از میهن و همچنین حق گویی را سلب میکرد.
اولین بار «لیندا کیانی» بازیگر در تاریخ سیزدهم آذر ماه سال 1402 از این پدیده در میان سلبریتیها پرده برداشت و نوشت:
«عده زیادی هستند که سازماندهی شده میان زیر پستهای من و همکارانم و یا دیگر چهرههای شناخته شده با هجمه سنگین کامنتی سعی دارن که جلوی حق گویی ماهارو بگیرن هدفشونم اینه که ما رو اسیر مارپیچ سکوت کنند.»
پس از وی دو بازیگر زن دیگر درباره همین فضای سرکوب نظرات افشاگری کردند.
«متین ستوده» و «الهام حمیدی» نیز دو بازیگر زن دیگری بودند که از این واقعه حرف زدند.
متین ستوده نیز نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و عنوان کرد این فضا اجازه کار و فعالیت هنرمندان را نمیدهد و در این راستا نوشت: «دیدم بعضی از همکارهای عزیزم در رابطه با توهینهای کامنتی به شخصیتها تو فضای مجازی صحبتهایی کردن
راستش دلم خیلی گرفت شاید چون پارسال همین موقعها خیلیها سر کارشون رو میرفتن و زندگیشون بر مدار، ولی خیلییییی های دیگه نمیتونستن حتی به سر کار رفتن فکر کنن چون مورد اهانت و فحاشی و قضاوت قرار میگرفتن.»
نظریه مارپیچ سکوت یک نظریه علوم سیاسی و ارتباطات جمعی است که توسط «الیزابت نوئل نویمان» ارائه شدهاست، بیان میکند که یک گروه یا جامعه اجتماعی ممکن است اعضا را به دلیل عقایدشان منزوی یا طرد کند.
این امر تصریح میکند که افراد ترس از انزوا دارند و همچنین تمایل برای تعلق به یک گروه انسانی مشخص، نظرات خود را برای هماهنگی با اکثریت سانسور میکنند یا به هر ترتیب از ابراز و افشای آن اجتناب میکنند.
حالا ضدانقلاب با پشتیبانی رژیم صهیونسیتی برای این فضای سرکوب نظرات، از هوش مصنوعی و اکانتهای جعلی نیز استفاده میکند. به طور مشخص اکانتهای فحاش و تندرو سلطنتطلبان از جمله بخشی از این موارد بوده است.
یورو نیوز درباره این افشاگری نوشت:«تحقیق مشترک یک روزنامه موسسه اسرائیلی افشا میکند بخش قابل توجهی از حمایتهای شکل گرفته به نفع رضا پهلوی در شبکههای اجتماعی محصول کارزار تبلیغاتی است که دولت بنیامین نتانیاهو با کمک حسابهای جعلی فارسی زبان مستقر در اسرائیل به راه انداخته.»
حالا برخی از چهرهها با فعالیت خود بخشی از این فضای رخوت را از بین بردند. این افراد در حوزه عملکردی رسانهای، حرفهای خود و همچنین میهن گرایی در فضای مجازی مورد توجه جامعه قرار گرفتهاند.
چهرههایی که از جمله موفقترین ایرانیان هستند و علاوه بر شکستن فضای رخوت و رکود و معین کرده سره از ناسره، فضای فیک خبری و تبلیغات رسانهای را از فضای واقعی جدا و واقعیت فضای افکار عمومی ایران را نمایان کردند.
این چهرهها نه خود را وابسته به گروه سیاسی میدانند و نه فعالیت سیاسی میکنند بلکه بیشتر سعی دارند در حوزه واقع گرایی و میهن دوستی اقدام کنند اما همین سطح را نیز ضدانقلاب بر نمیتابد و هجمه های سیاسی علیه این افراد اعمال میکند.
این در شرایطی است که ضدانقلاب با تجهیزات مدرن و ابزار هوش مصنوعی با تشدید سرکوب، کارزارهای مختلفی را به وجود آورده که همه این موارد شکست خورده است.
البته در این میان سلبریتی هایی هستند که به جهت عدم سواد رسانهای کافی اسیر اخبار جعلی دشمن شده و به بازتاب این موارد فیک میپردازند و حتی ساده ترین جعلیات و ساختههای هوش مصنوعی نیز آنان را فریب میدهد و این افراد واقعیت را تشخیص نمیدهند که حالا توسط بلاگرهای سواد رسانهای مورد انتقاد قرار گرفته و اشتباهاتشان برای جامعه نمایان میشود. موضوعی که به اعتبار آنان لطمه وارد میکند.
به هر جهت آنچه مشخص است با وجود فضای سرکوب نظرات و ایجاد استثمار و استبداد فکری بیگانه، بازهم افکار عمومی به دنبال واقعیت است و در این راه چهرههای مطرح میتوانند با تقویت سواد رسانهای خود در پالایش این فضای مسموم فکری مساعدت کنند.
