به گزارش سرویس جامعه ساعدنیوز، دهه فجر که میرسید، کاغذهای رنگی، پرچم ایران، بادکنک، ریسههای رنگی برای چراغانی و ... از انبارها بیرون کشیده میشد، زیرا در گذشته عادت به دور ریختن وسایل نداشتیم و از داشتههایمان به نحو احسن استفاده میکردیم، در عرض چند روز چهره رنگ و رو رفته مدارس با دستان هنرمند دانشآموزان جلوه دیگری به خود میگرفت و شور و شوق در چهره تک تک آنها هویدا بود.
تهیه روزنامه دیواری جزو لاینفک برنامههای مدارس برای دهه فجر در آن دوران بود، گروههای چند نفره تشکیل میدادیم و با ذوقی وصفنشدی به لوازم التحریر فروشی کنار مدرسه میرفتیم تا از پیرمرد مهربان فروشنده مقوا، چسب رنگی، ماژیک، کاغذ رنگی، خودکار اکلیلی بخریم، گاهی تمام سرمایه اندکمان برای این کار هزینه میشد، گام بعدی پیدا کردن یک فرد خوشخط برای نوشتن آیه " بسمالله الرحمن رحیم" بود و همیشه در هر فامیل یک فرد با ویژگی یافت میشد، در آن دوران اینترنت نبود و برای پیدا کردن شعر و مطلب برای درج در روزنامه دیواریمان باید کل کتابخانه مدرسه را زیر و رو میکردیم و چقد این کار سرگرمکننده بود و در نهایت با جدا کردن چند عکس از شاه ملعون از روزنامههای قدیمی و چسباندن در روزنامه دیواری کار به اتمام میرسید.
شور و حال مدارس در ایامالله دهه فجر در دهههای 60 و اوایل دهه 70 وصفنشدنی بود، از روزهای قبل از 12 بهمنماه مربیان پرورشی برنامههای فرهنگی متعددی را در مدارس پیشبینی میکردند و عمده مسئولیتها نیز به دانشآموزان سپرده میشد و حتی دانشآموزان ابتدایی نیز در برگزاری جشنهای این ایام از تزئین کلاسهای گرفته تا اجرای سرود و تهیه روزنامه دیواری مشارکت داشتند.
تشکیل گروه سرود و تئاتر مدارس از چند هفته قبل در دستور کار قرار داشت، برای عضویت در این گروه رقابت سنگینی بین خوش صداها و هنرمندان شکل میگرفت، البته شاید یکی از دلایل آن دور شدن از فضای خشک کلاس درس برای ساعتی هر چند کوتاه بود، البته همه دانشآموزان شانس حضور در گروههایی مانند گروه سرود، تواشیح، گارد پرچم و تئاتر مدرسه را نداشتند.