حضانت به معنای نگهداری و پرورش طفل است. به موجب ماده 1168 قانون مدنی نگهداری اطفال حق و تکلیف ابوین یعنی پدر و مادر است؛ بنابراین نگهداری از اطفال تنها یک حق نیست، تکلیفی قانونی است که قانونگذار بر عهده پدر و مادر گذاشته است. همچنین به موجب ماده 1172 قانون مدنی هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده اوست، از نگاهداری طفل امتناع کند.
در صورت امتناع یکی از ابوین دادگاه باید به تقاضای دیگری، تقاضای قیم یا یکی از خویشاوندان و یا به تقاضای مدعیالعموم (دادستان) نگاهداری طفل را به هریک از ابوین که حضانت به عهده اوست، الزام کند و در صورتیکه الزام ممکن یا موثر نباشد، حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد، به خرج مادر تأمین کند. پس دادگاه میتواند درصورت استنکاف کسی را که حضانت به عهده اوست، الزام به حضانت نماید تا به تکلیف خود عمل کند.
پس از طلاق اگر زن و شوهر دارای فرزند باشند، مهمترین مسئلهای که با آن روبرو میشوند، سرنوشت فرزندان است، طلاق رابطه بین زوجین را از بین میبرد؛ اما نمیتواند رابطه والدین و فرزندان را از بین ببرد. در بیشتر مواقع هر دو طرف خواستار دریافت حق نگهداری فرزندان برای خود هستند و این مسأله باعث بروز اختلافات گسترده بین آنها خواهد شد. این اختلافات منجر به مراجعه طرفین به دادگاه میشود و دادگاه هم با توجه به قوانین در این رابطه تعیین تکلیف میکند.
به موجب ماده 1169 اصلاحی قانون مدنی برای حضانت و نگهداری کودکی که والدین او جدا از یکدیگر زندگی میکنند، مادر تا سن 7 سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است. در صورت حدوث اختلاف بعد از 7 سالگی حضانت طفل با رعایت مصلحت وی به تشخیص دادگاه است.
طبق تبصره 1 ماده 1210 قانون مدنی دختر بعد از رسیدن به 9 سال تمام قمری و پسر بعد از رسیدن به 15 سال تمام قمری بالغ محسوب میشوند و به پسر و دختر بعد از رسیدن به سن مزبور کودک اطلاق نمیشود؛ بنابراین بعد از سنین مذکور تکلیف حضانت اصولاً ساقط و مدت آن پایان میپذیرد و تصمیم با فرزند است که بخواهد با پدر یا مادر زندگی کند. لازم به ذکر است هیچیک از والدین نمیتوانند حق اولویت خود در حضانت فرزند را ساقط یا به دیگری واگذار نمایند. درواقع تکلیف حضانت برای پدر یا مادر قائم به شخص آنهاست؛ زیرا همانطور که در ابتدا گفته شد، حضانت حق و تکلیف ابوین است.
به موجب ماده 1170 قانون مدنی درصورتیکه مادر در مدتی که حضانت با اوست ازدواج کند، حق حضانت با پدر خواهد بود. تا قبل از تصویب قانون حمایت از خانواده مصوب 1392 براساس این مقرره قانونی ازدواج مجدد مادر در مدتی که حضانت با او بود، یکی از موارد سلب حضانت از وی تلقی میگردید؛ اما با تصویب ماده 45 قانون جدید حمایت از خانواده در این خصوص تغییراتی ایجاد شد.
به موجب ماده مذکور رعایت غبطه و مصلحت کودکان و نوجوانان در کلیه تصمیمات دادگاهها و مقامات اجرائی الزامی است؛ بنابراین به موجب ماده مذکور اگر نیاز مبرم طفل به مادر و لزوم تربیت شایسته وی از نظر اخلاقی و روانی باقی بودن حضانت فرزند را با مادر (پس از ازدواج مجدد مادر) اقتضاء نماید، باید ماده 45 قانون حمایت از خانواده را برماده 1170 قانون مدنی دارای اولویت دانست. در غیر این صورت با ازدواج مادر حق حضانت از او سلب میشود. در مواردی که پدر فوت کرده باشد، ازدواج دوباره مادر حق حضانت را از وی سلب نمیکند.
درصورتیکه مادر هنگام طلاق در ازای بخشش مهریه حضانت طفل را از پدر بگیرد و سپس ازدواج کند، نظر اکثریت حقوقدانان و رویه غالب دادگاهها اینطور است که هرچند توافق براساس اعمال حاکمیت اراده و شرایط ماده 10 قانون مدنی نافذ است، توان ایستادگی و مقابله با نص صریح قانون را ندارد؛ زیرا ماده 1170 قانون مدنی به صراحت بیان کرده است که اگر مادر ازدواج مجدد داشته باشد، حضانت به پدر باز میگردد. البته در این خصوص باید به مفاد ماده 45 قانون حمایت از خانواده هم پایبند بود.
اگر مصلحت طفل ماندن در کنار مادر باشد، ازدواج مجدد مادر منجر به سلب حضانت از وی نمیشود. در این مورد اگر بعد از مدتی زن از عمل خود پشیمان شود و درخواست بازگشت مهریه را داشته باشد، از لحاظ قانونی دیگر نمیتواند به مهریه خود رجوع کند، مگر اینکه این اقدام با توافق شوهر صورت بگیرد.
منبع: سایت جنایی