فوتبالیست هایی که از فقر به ثروت رسیدند/ وقتی خواستن توانستن است را معنی می کنی+ عکس

  جمعه، 17 مرداد 1404 ID  کد خبر 382010
فوتبالیست هایی که از فقر به ثروت رسیدند/ وقتی خواستن توانستن است را معنی می کنی+ عکس
سلاعد نیوز: برخی از بازیکنان مشهور کشورمان به سادگی و موفقیت امروزه آنان نباید نگاه کرد زیرا برخی با مشکل بی پولی و فقر سرو کله می زدند و راه سختی را تا معروفیت و ثروت پیموده اند.

به گزارش سرویس ورزش ساعدنیوز، درخشش امروز برخی از ستاره‌های فوتبال ، شاید تصویری لوکس و بی‌دغدغه به نظر برسد، اما پشت این موفقیت‌ها، سال‌ها تلاش، رنج و مبارزه با فقر پنهان شده است؛ داستان‌هایی از زمین‌های خاکی تا سکوهای افتخار.

علی دایی

علی دایی شهریور 89 و در نشست خبری بعد از بازی پرسپولیس و شاهین بوشهر گفت: «من هیچ زمان یادم نمی‌رود از اردبیل به تهران آمدم؛ دستفروشی می‌کردم و کارگر بودم. سالم زندگی کردم و خدا به من افتخار داد که به اینجا برسم.» بعد از این حرف‌های دایی، خبرنگاران بوشهری برای او کف زدند. علی دایی موضوع دستفروشی‌اش را در چند مصاحبه دیگر هم گفته است.

خداداد عزیزی

خداداد عزیزی در گفتگویی عنوان کرد: وقتی 10 ساله بودم با پدرم دور حرم می رفتیم و دستفروشی می کردیم.، من هیچ وقت از گذشته ام فرار نکرده ام 13 سال داشتم که کار بنایی می کردم. با بردارم تابستان ها کار بنایی می کردیم. برادرم البته کار گچ بری با ابزار را خوب بلد بود. خیلی هم برایم سخت بود.

وقتی به ابومسلم رفتم وضع مالی ام بهتر شد، اما دیگر مادرم نبود. عمر مادرم آن قدر کفاف نداد که روزهای خوش را ببیند. روزهایی که دیگر نگران کفش و جوراب پاره نبودیم. نگران خیلی چیزها نبودیم. سال دومی بود که در ابومسلم بازی می کردم. شرایط مالی مان بهتر شده بود اما مادرم دیگر نبود. برایم خیلی سخت بود. با اینکه سنم کم بود اما حسرتی بود که به خوبی آن را حس می کردم.

علیرضا بیرانوند

شاید مشهورترین نمونه از این دست، علیرضا بیرانوند باشد. دروازه‌بان سابق نفت تهران و حال حاضر باشگاه پرسپولیس که پرتاب‌های دستش او را به شهرت جهانی رساند و در ایران با مهار پنالتی کریس رونالدو نیز ماندگار شد، گذشته سختی داشته که حکایتش را حتی برای برنامه ماه‌عسل هم روایت کرده است. بخشی از سخنان بیرانوند را بخوانید: «به تیم نوجوانان نفت رفتم. آن تیم خوابگاه نداشت. یک ماه تمام در میدان آزادی می خوابیدم. همه دستفروش های میدان من را می‌شناختند. بعد به خاطر جای خواب به یک پیتزافروشی رفتم. هروز از 5 تا 10 صبح برای‌شان ظرف می‌شستم. در آن مقطع در تیم جوانان هما بودم. مربی‌مان سعید ریاضی یک بار ساعت یک و نیم شب به رستوران آمد. نمی‌خواستم مرا ببیند اما تصادفا دید و برایم گریه کرد و گفت چرا تا به حال درباره کار به او چیزی نگفته‌ام؟ بعد از آن به یک کارواش رفتم. یک بار ماشین علی دایی به آن کارواش آمد اما من نخواستم آن را بشورم. بعد معرفی شدم به شهرداری و هر روز از ساعت 5 در خزانه در حوالی مترو رفتگری کردم. در همه این مدت پدر و مادرم نمی‌دانستند من در تهران کار می کنم.»

غلامرضا عنایتی

شاید باورنکردنی باشد، آقای گل تاریخ لیگ برتر ایران نیز سابقه دستفروشی دارد. رضا عنایتی که اصلا از دل مسابقات فوتبال کارگری کشف شد و به بالاترین سطح از فوتبال ایران رسید، نوروز همین امسال در مورد گذشته خودش به خبرگزاری فارس گفته بود: «من آدمی بودم که روزهای سختی را درزندگی پشت سرگذاشتم. در نوجوانی و جوانی هم همینطور. همیشه گفته‌ام و باز هم می‌گویم که رضا عنایتی روزگاری در جوار حرم امام رضا جوراب می‌فروخت و دست‌فروشی می‌کرد یا زمانی هم کارگر فرش‌شویی بود. من از این مراحل به فوتبال رسیدم. من تا آخرین روز عمرم گذشته‌ام را فراموش نمی‌کنم واز خاطرات روزهای بی‌پولی‌ام ابایی ندارم.»

برای دنبال کردن اخبار ورزشی و حواشی زندگی ورزشکاران کلیک کنید


دیدگاه ها


  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها