به گزارش سرویس هنر و رسانه ساعدنیوز، گستردگی فعالیتهایم میتواند به این خاطر باشد که احساس میکنم در این سالها از تجربههایم کم استفاده کردهام. من در 25 سالگی حتی میتوانستم فیلم بسازم اما این کار را نکردم و فقط یک کار کوتاه ساختم. من در تئاتر جایزه بهترین کارگردانی را گرفتم یا در بازیگری تاکنون پنج جایزه دریافت کرده ام؛ یعنی این پروسه برایم باید طی میشد تا شاید این تبلور در این سال و در حالحاضر برایم بیفتد تا از آموختههایم استفاده دیگری کنم و شاید هم شرایط در این زمینه نقش داشته است.
از طرفی حمایتهای دوستانم هم کمک کرد و با بزرگ شدن فرزندم به نوعی احساس فراغبال بیشتری پیدا کردم. هرچند بچهها معمولا همیشه غر میزنند؛ مثلا پسرم به من میگوید از شغل من متنفر است و اینکه چرا زیاد در خانه حضور ندارم؟! اما من کار کردن را دوست دارم. از 16 سالگی کار میکنم. مربی شنا بودم. مربی پیانو بودم و وسط این همه مشغله کاری، کلاس زبان و طبسنتی هم میروم. به نظرم تا زمانیکه میشود باید کار کرد. چرا تنبلی کنیم؟
اسرار زندگی من و پسرم
گاهی خیلی خسته میشوم و دلم میخواهد بیدغدغه دو ساعت بخوابم اما نمیشود. در همه این مراحل نقش مادر بودنم را نیز دارم. جالب است که بخشی از کارهای عکاسی را با پسرم میروم و اتفاقا او خیلی هم این کار را دوست دارد و حتی به من گفته برایش دوربین بخرم. زندگی من و پسرم روال منطقی خودش را دارد. وقتی بدانم صبح کار خاصی ندارد، او را با خودم سر تمرین و کار میبرم. پسرم در هر شرایطی اولویت زندگی من است. مثلا حتی حالا که به خاطر اجراها دیر به خانه میرسم، با این حال حتما مشقهای او را چک میکنم و حتما صبحها با هم نیمساعت صحبت میکنیم.
منبع: مشرق
برای مشاهده سایر مطالب هنرمندان با سرویس هنر و رسانه ساعدنیوز در ارتباط باشید.