به گزارش سرویس روانشناسی پایگاه خبری ساعدنیوز، در دنیایی که همواره بر اهمیت یافتن "نیمه گمشده" تاکید میشود، مفهومی نوین و در عین حال بحثبرانگیز در حال گسترش است: سولوگامی یا ازدواج با خود. این پدیده که در آن فرد طی مراسمی نمادین، با خودش پیمان زناشویی میبندد، چیزی فراتر از یک حرکت نمایشی است و سوالات عمیقی را در حوزه روانشناسی فردی و اجتماعی مطرح میکند. آیا سولوگامی اوج تکامل فردی و تجلی عشق به خود است یا زنگ خطری برای رواج فردگرایی افراطی و خودشیفتگی؟ این مقاله با تکیه بر منابع معتبر روانشناسی، به تحلیل لایههای مختلف این انتخاب و پیامدهای آن میپردازد.
سولوگامی در سادهترین تعریف، عمل ازدواج یک فرد با خودش است. این مراسم میتواند شامل تمام المانهای یک ازدواج سنتی باشد؛ از لباس عروس و حلقه گرفته تا مهمانی و عهد و پیمان. با این حال، برخلاف ازدواجهای مرسوم، این پیمان هیچ وجهه قانونی ندارد و کاملاً نمادین است. هدف اصلی از این کار، نه تشکیل خانواده به معنای سنتی، بلکه جشن گرفتن استقلال، پذیرش کامل خود و متعهد شدن به دوست داشتن و مراقبت از خویشتن در تمام مراحل زندگی است.
طرفداران سولوگامی آن را یک بیانیه قدرتمند در برابر فشارهای اجتماعی میدانند که خوشبختی را تنها در گرو بودن در یک رابطه عاشقانه تعریف میکنند. آنها معتقدند که یک فرد برای احساس کامل بودن، نیازی به شخص دیگری ندارد و این مراسم، نمادی از این خودکفایی عاطفی است.

انتخاب ازدواج با خود میتواند ریشه در انگیزههای روانشناختی متعددی داشته باشد که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
تکریم عشق به خود (Self-Love): در هسته اصلی سولوگامی، مفهوم "عشق به خود" قرار دارد. روانشناسی مدرن، به ویژه رویکردهای انسانگرایانه، بر اهمیت پذیرش و دوست داشتن خود به عنوان پایهای برای سلامت روان و برقراری روابط سالم با دیگران تاکید میکند. از این منظر، سولوگامی میتواند یک تمرین قدرتمند برای تقویت عزت نفس و ابراز این عشق به شکلی نمادین باشد.
استقلال و توانمندسازی: برای بسیاری، به ویژه زنانی که تحت فشارهای فرهنگی برای ازدواج هستند، سولوگامی نوعی اعلام استقلال است. این حرکت، پاسخی به این باور سنتی است که یک زن بدون حضور یک مرد کامل نیست. از دیدگاه روانشناسی فمینیستی، این عمل میتواند به عنوان یک مقاومت در برابر هنجارهای پدرسالارانه و تاکیدی بر عاملیت و انتخاب فردی زنان تلقی شود.
التیام زخمهای گذشته: افرادی که تجربیات تلخی در روابط عاطفی داشتهاند، ممکن است به عنوان راهی برای بازسازی رابطه با خود و بازیابی اعتماد به نفس از دست رفته، به سولوگامی روی آورند. این مراسم میتواند نقطه عطفی برای پایان دادن به یک دوره سخت و شروع فصلی جدید بر پایه مراقبت از خود باشد.
تغییر در الگوهای دلبستگی: بر اساس نظریه دلبستگی، تجربیات ما در کودکی، الگوهای ارتباطی ما در بزرگسالی را شکل میدهد. افرادی با الگوهای دلبستگی ناایمن ممکن است در روابط نزدیک دچار چالش شوند. سولوگامی برای این افراد میتواند فرصتی برای ایجاد یک "پایگاه امن" درونی و تمرین تعهد و وفاداری به خود باشد.
با وجود تمام جنبههای مثبت ذکر شده، سولوگامی منتقدان جدی نیز دارد. اصلیترین نقدها حول محور دو مفهوم کلیدی میچرخد:
1. خودشیفتگی (Narcissism): منتقدان بر این باورند که تمرکز افراطی بر خود و برگزاری مراسمی عمومی برای ازدواج با خویشتن، میتواند نشانهای از گرایشهای خودشیفته باشد. آنها استدلال میکنند که عشق سالم به خود با خودشیفتگی که با فقدان همدلی و نیاز مداوم به تحسین همراه است، تفاوت دارد و سولوگامی ممکن است این مرز را کمرنگ کند.
2. انزوا و اجتناب از صمیمیت: برخی روانشناسان این نگرانی را مطرح میکنند که سولوگامی ممکن است به عنوان مکانیزمی دفاعی برای اجتناب از صمیمیت واقعی و چالشهای روابط بین فردی عمل کند. به باور آنها، رشد واقعی انسان در بستر ارتباط با دیگران و رویارویی با تفاوتها و تعارضها رخ میدهد و پناه بردن به دنیای خود، میتواند این فرصت رشد را از فرد بگیرد.
سولوگامی یا ازدواج با خود، پدیدهای چندوجهی است که نمیتوان آن را به سادگی در قالب "خوب" یا "بد" قضاوت کرد. از منظر روانشناسی، این انتخاب میتواند بسته به انگیزه و نیت فرد، معانی متفاوتی داشته باشد. اگر سولوگامی به عنوان ابزاری برای تقویت عشق سالم به خود، ایجاد استقلال و شروع یک مسیر آگاهانه برای مراقبت از خویشتن به کار رود، میتواند تجربهای عمیقاً مثبت و توانمندساز باشد.
با این حال، اگر این عمل صرفاً نمایشی برای جلب توجه یا راهی برای فرار از صمیمیت و مسئولیتهای یک رابطه متقابل باشد، میتواند به تقویت ویژگیهای ناسالم شخصیتی منجر شود. در نهایت، مهمترین پیام سولوگامی، فارغ از شکل اجرایی آن، تاکید بر این نکته اساسی است که رابطه ما با خودمان، بنیادیترین و طولانیترین رابطهای است که در زندگی تجربه میکنیم و سرمایهگذاری بر روی آن، پیشنیاز دستیابی به یک زندگی شاد و معنادار است.