احادیثی درباره داوری و قضاوت کردن
امروزه قضاوت و داوری کردن دیگران به یکی از مسایل اجتماعی مبدل شده است که تعدادی زیادی از مردم با آن ارتباط دارند. به طوریکه ریز ترین جزئیات زندگی اشخاص هم مورد قضاوت قرار می گیرد. در اکثر موارد نیز این داوری کردن ها و قاضی بودن ها پیامد های منفی بر جای می گذارد.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
- هر که به داورى کردن میان مسلمانان مبتلا شود ، باید در نگاه ها و اشاره کردن ها و جاى نشستن و نحوه نشستن خود نسبت به آنها به یکسان رفتار کند.«کنزالعمّال : ۱۵۰۳۲ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۰»
- هرکه جویاى منصب قضاوت باشد و براى رسیدن به آن متوسّل به این و آن شود، خداوند او را به خودش وا گذارد و هرکه مجبور به پذیرفتن آن شود، خداوند فرشته اى بر او فرو فرستد که استوارش بدارد. «کنزالعمّال : ۱۴۹۹۴ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۰»
- در روز قیامت قاضى دادگـر را مى آورند و چنان حساب سختى از او کشیده مى شود که آرزو مى کند کاش هرگز حتّى درباره یک خرما میان دو نفر داورى نکرده بود.« کنزالعمّال : ۱۴۹۸۸ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۰»
- هر که میان دو کس که داورى بدو برند، داورى کند و به حق میانشان قضاوت نکند لعنت خدا بر او باد. «نهج الفصاحه»
- دو قاضى در جهنم و در بهشت است: قاضى که حق را بشناسد و بدان حکم کند در بهشت است، و قاضى که حق را بشناسد و دانسته منحرف شود، یا ندانسته قضاوت کند هر دو در جهنم اند. «نهج الفصاحه»
- خداوند یار قاضى است تا موقعى که ستم نکند، وقتى ستم کرد خدا او را رها می کند و شیطان قرین او مى شود. «نهج الفصاحه»
- وقتى خداوند براى قومى نیکى خواهد خردمندانشان را بر آنها فرمان روا سازد و دانشمندانشان میان آنها قضاوت کند و مال را به دست بخشندگان دهد و وقتى براى قومى بدى خواهد سفیهانشان را بر آنها فرمانروا سازد و نادانان میان آنها قضاوت کنند و مال را به دست بخیلانشان دهد. «نهج الفصاحه»
- اگر یکى از شما بکار قضاوت میان مسلمانان دچار شود باید به هنگام غضب از قضاوت خوددارى کند و میان ارباب دعوى در نگاه و نشیمن گاه و اشاره تفاوتى نگذارد. «نهج الفصاحه»
- هدیه گرفتن امیر نارواست و رشوه گرفتن قاضى کفر است. «نهج الفصاحه»
- هرگاه قضاوت مى کنید، عادلانه قضاوت کنید و هرگاه سخن مى گویید، نیکو بگویید، زیرا خداوند نیکوکار است و نیکوکاران را دوست دارد.« نهج الفصاحه، ح ۲۰۰٫»
- خداوند بنده هاى را که در خرید و فروش و قضاوت و پذیرش قضاوت آسان گیر باشد دوست دارد.
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
- قضاوتی که با تکیه به ظن و گمان باشد، عادلانه نیست. «نهج البلاغة، حکمت ۲۲۰»
- پنج چیز است که باید قاضى (درباره آنها) به ظاهِر حُکم عمل کند: ولایت (حقّ ولایت و سرپرستى که خداوند ، یا امام براى هر کس ، یا ولىّ طفل قرار داده است) ، همسران (یعنى مسأله زناشویى که بین مسلمانان مشهوراست) ، میراثها ، ذبایح(حلال بودن کشتار مسلمانان) و شهادات. هر گاه شهود ، در ظاهر امین و در خور اعتماد باشند ، شهادتشان پذیرفته است و لازم نیست از باطن آنها جست وجو کرد. «الخصال : ۳۱۱ / ۸۸ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۲»
- دست رحمت خدا ، بر فراز سر قاضى در حرکت است. پس هر گاه ستم و حقّ کشى کند ، خداوند او را به خودش وا مى گذارد. «الکافی : ۷ / ۴۱۰ / ۱»
- امام على علیه السلام – خطاب به شریح- فرمودند: در مجلس قضاوت با کسى در گوشى صحبت مکن و اگر عصبانى شدى ، برخیز و در حال خشم هرگز داورى مکن.«الکافی : ۷ / ۴۱۳ / ۵»
- امام على علیه السلام خطاب به شریح- فرمودند: در مجلس قضاوت منشین ، مگر این که قبلاً چیزى بخورى.«الکافی : ۷ / ۴۱۳ / ۱ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۲»
- امام على علیه السلام – خطاب به شریح- فرمودند: مبادا در مجلس قضاوت اظهار خستگى و ناراحتى کنى ؛ مجلسى که خداوند در آن پاداش قرار داده و براى کسى که به حقّ داورى کند ذخیره خوبى در نظر گرفته است.«الکافی : ۷ / ۴۱۳ / ۱»
امام صادق علیهالسلام :
- القُضاهُ أربَعهٌ : ثلاثهٌ فی النارِ وواحِدٌ فی الجَنّهِ : رجُلٌ قَضى بجَورٍ وهُو یَعلَمُ فهُو فی النارِ ، ورَجُلٌ قَضى بجَورٍ وهو لا یَعلَمُ فهُو فی النارِ ، ورجلٌ قَضى بالحَقِّ وهُو لا یَعلَمُ فهُو فی النارِ ، ورجُلٌ قَضى بالحَقِّ وهو یَعلَمُ فهُو فی الجَنّهِ .قاضیان چهار گروهند : سه گروه در آتشند و یک گروه در بهشت. مردى که دانسته حکم ناحقّ صادر کند ، این قاضى در آتش است . مردى که ندانسته (و بى اطلاع از احکام و قوانین) حکم ناحقّ دهد ، این نیز در آتش است . مردى که ندانسته حکم درست و حقّ صادر کند ، این هم در آتش است و مردى که دانسته حکم حقّ و درست را صادر کند ، این قاضى در بهشت است .الکافی : ۷ / ۴۰۷ / ۱ منتخب میزان الحکمه : ۴۷۲
- إنَّ النَّواویسَ شَکَت إلَى اللّه عز و جل شِدَّهَ حَرِّها ، فقالَ لَها عز و جل : اسکُتی ؛ فإنَّ مَواضِعَ القُضاهِ أشَدُّ حَرّا مِنکِ !نواویس (که جایگاهى است در دوزخ) از گرماى سخت خود به درگاه خداوند عز و جل شکایت کرد . پس خداوند عز و جل خطاب بدان فرمود : ساکت باش ؛ همانا جایگاه قاضیان(ناعادل)، گرمایَش سختتر از توست!.الفقیه : ۳ / ۶ / ۳۲۲۶ منتخب میزان الحکمه : ۴۷۰
-
اتَّقُوا الحُکومَهَ ؛ فإنَّ الحُکومَهَ إنّما هی لِلإمامِ العالِمِ بالقَضاءِ ،العادِلِ فی المُسلمینَ ، لِنَبیٍّ أو وَصیِّ نبیٍّ .
از داورى کردن بپرهیزید ؛ زیرا (منصب) داورى در حقیقت از آنِ امامى است که در قضاوت دانا باشد و در میان مسلمانان به عدالت حکم کند ؛ از آنِ پیغمبر یا وصىّ پیغمبر .الکافی : ۷ / ۴۰۶ / ۱ منتخب میزان الحکمه : ۴۷۰
پرهیز از قضاوت در قرآن
یا ایها الذین آمنوا لایسخر قوم من قوم عسی أن یکونوا خیرا منهم و لانساء من نساء عسی أن یکن خیرا منهنَّ و لا تلمزوا أنفسکم و لاتنابزوا بالألقاب بِئس الاسم الفسوق بعد الایمان و مَن لم یتُب فاولئک هم الظالمون (سوره مبارکه حجرات، آیه ١١)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانی زنان [دیگر] را [ریشخند کنند] شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یکدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقب های زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت دادن پس از ایمان آوردن و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.
کلمه یسخر به معنای استهزاء کردن است؛ یعنی کاری که سبب تحقیر فرد دیگری بشود. حال چه با گفتار، اشاره، عمل یا حالت خاصی که سبب شود فرد مقابل احساس حقارت کند. هیچ کس نباید فرد دیگری را مسخره کند. شاید به همین دلیل برای تاکید بیشتر در ادامه آیه می فرماید: هیچ زنی نباید زن دیگری را مسخره کند.
استدلال قرآن کریم برای مسخره نکردن این است که عسی ان یکونوا خیرا منهم شاید آن فرد نزد خدا از شما بهتر باشد. (المیزان، علامه طباطبایی، ج ١٨، ص ٥٠٩). از آنجا که انسان ها فقط ظاهر انسان ها را می بینند و از باطن آنها خبری ندارند و نمی دانند چه کسی پیش خداوند متعال، عزیز است؛ نباید مطابق ظواهر قضاوت کنند؛ زیرا برای ما معلوم نیست فرد نزد خداوند متعال چه مقام و ارزشی دارد. از آنجا که انسان از ظاهر انسان ها به درون آنها پی نمی برد یا بسیار کم از درون آنها مطلع می شود؛ باید از هر گونه قضاوت کردن مطابق با ظاهر، پرهیز کرد. نهی از مسخره کردن هم شامل اجتماع و هم شامل حیطه های خصوصی و خانوادگی می شود و هم شامل گفتن و نوشتن در سطح اجتماع و در محیط های مجازی. دامنه زمینه ارتکاب به این گناه گسترده است؛ شاید یک جوک به عنوان مثال که در آن یک گروه یا یک فرد مسخره شود، به دست هزاران نفر یا میلیون ها نفر برسد.