قراردادهای لازم
قراردادهایی هستند که هیچکدام از متعهدین حق برهم زدن آنها را ندارند (مگر در موارد معدود و مشخص شده در قانون). در این قراردادها تا زمانی که سبب قانونی به وجود نیامده باشد، قرارداد پابرجاست و طرفین باید به تعهدات خود عمل کنند و نمی توانند به هیچ بهانه ای از انجام قرارداد سرباز زنند. از نمونه های این قراردادها می توان به قرارداد اجاره، نکاح و خریدوفروش اشاره کرد.
قراردادهای جایز
قراردادهایی هستند که در آنها، هر کدام از طرفین می توانند هر زمان که بخواهند بدون اینکه به دلیل یا هرگونه تشریفات خاصی نیاز داشته باشند، آن را برهم بزنند. از نمونه های مهم عقد جایز، قرارداد وکالت است. وقتی شما به کسی برای انجام کاری وکالت می دهید، می توانید هر موقع که خواستید او را عزل کنید. وکیل هم هر موقع که خواست می تواند از وکالت استعفا بدهد و به این ترتیب، بدون هیچ دشواری خاصی رابطه قراردادی شما تمام می شود. البته باید توجه کنید که منظور از عقد جایز این نیست که طرفین هر موقع خواستند به تعهدات شان عمل کنند، بلکه تا زمانی که رابطه قراردادی پابرجاست، طرفین ملزم به انجام وظایف خود مطابق با قرارداد هستند، اما هرزمانی که خواستند می توانند قرارداد را خاتمه دهند. لازم به ذکر است که غالب قراردادها لازم هستند و تنها موارد معدودی از قراردادهای جایز داریم.
فسخ قرارداد
حال که با قراردادهای لازم و جايز آشنا شديم، می توانيم از فسخ قرارداد صحبت کنيم. فسخ قرارداد يکی از راه های ارادی انحلال و خاتمه قرارداد است: يعنی طرفين يا يکی از آنها اين حق را دارند که در مورد بقا يا از بين رفتن قرارداد تصميم بگيرند. گفتيم که در قرارداد جايز اين حق و اختيار هميشه وجود دارد و هر کدام از طرفين می تواند هر زمان که اراده کرد، به هر دليلی قرارداد را فسخ نمايد؛ اما در عقود لازم اين طور نيست و برای برهم زدن و به اصطلاح فسخ قرارداد به سبب قانونی نياز است و طرفين جز در موارد استثنايی و مشخصی که در قانون ذکر شده است، نمی توانند قرارداد را فسخ کنند.
انفساخ قرارداد به دو صورت امکان پذیر است:
- در قرارداد شرط شود که در صورت ایجاد شرایط خاصی، مانند عدم انجام تعهد از سوی یکی از طرفین، قرارداد منفسخ شود.
- گاهی اوقات ممکن است که انفساخ به حکم قانون باشد. مانند منفسخ شدن عقد وکالت بدلیل فوت یکی از طرفین.
پس از انفساخ قرارداد، قانوناً نیازی به ارائه دادخواست حقوقی جدید نمی باشد و فردی که از انفساخ نفع می برد، می تواند در صورت نیاز، به انفساخ استناد نماید. اما در بعضی موارد ذینفع بدلیل ادعاهای احتمالی که ممکن است از سوی طرف دیگر قرارداد مطرح گردد و یا بدلیل تعیین تکلیف موضوع قرارداد، می تواند تایید انفساخ قرارداد را از دادگاه با ارائه دادخواست مطالبه نماید. دادگاه در وقت تعیین شده با بررسی اظهارات طرفین و ملاحظه مدارک استنادی، رأی به تایید انفساخ قرارداد می دهد. در دعوای تایید انفساخ قرارداد خواهان کسی است که میخواهد انفساخ قرارداد را به تایید مرجع رسمی برساند و از آثار انحلال استفاده نماید. خوانده نیز طرف دیگر قرارداد می باشد. پس از صدور رأی مبنی بر تایید انفساخ قرارداد و قطعیت آن، رأی صادره جنبه اعلامی دارد و نیازی به صدور اجراییه نمی باشد.
نحوه فسخ قرارداد
حال که تا حدی با برخی از موجبات فسخ قرارداد آشنا شدیم باید به یک سؤال دیگر هم پاسخ دهیم: چگونه باید قرارداد را فسخ کرد؟ فسخ قرارداد چه تشریفاتی دارد؟
گفته شد که حق فسخ یک طرفه است و تنها نیاز به یک اراده دارد؛ بنابراین اگر شما قراردادی بسته اید و حالا به دلیلی حق فسخ دارید، نیازی به توافق با طرف مقابل و دریافت رضایت او ندارید. با این وجود شما طی قراردادی متعهد به چیزی شده اید و ممکن است طرف مقابل شما به راحتی تصمیم شما برای فسخ قرارداد را نپذیرد و به عنوان مثال پول یا مال شما را پس ندهد؛ بنابراین ممکن است ضرورت داشته باشید که به دادگاه مراجعه کنید و از دادگاه بخواهید تا فسخ قرارداد شما را اعلام کند؛ این اراده شماست که قرارداد را فسخ می کند اما اراده شما و همینطور وجود سبب قانونی فسخ باید احراز و اثبات شود. این امر به ویژه زمانی که قرارداد در دفاتر اسناد رسمی ثبت می شود ضرورت دارد: برای فسخ این قرارداد صدور حکم دادگاه ضروری است. در پایان اشاره به این نکته ضروری است، «خیار فسخ» یک حق است و شما می توانید از آن استفاده کنید یا از آن صرف نظر نمایید یا در اصطلاح حقوقی خیار خود را اِسقاط نمایید. اگر در قراردادی، سبب، فسخ ایجاد شده باشد؛ این حق شماست که تصمیم بگیرید که می خواهید در این قرارداد باقی بمانید یا نه.
خیار چیست و چه چیزهایی را شامل می شود؟
به حق به هم زدن معامله از سوی طرفین “خیار” گفته می شود که بر طبق آن خریدار و فروشنده می توانند قراردادشان را بر هم زنند.
- در صورتی که هیچ یک از طرفین از جلسه معامله متفرق نشده باشند که به این نوع خیار، “خیار مجلس” گفته می شود.
- در صورتی که فریب خورده و مغبون شده باشند که به آن “خیار غبن” گفته می شود.
- در صورتی که یکی از طرفین قرارداد و یا هردوی انها در معامله قید نمایند که تا مدت مشخصی اجازه فسخ داشته باشند. به این خیار، “خیار شرط” گفته می شود.
- اگر فروشنده و یا خریدار طوری رفتار کند که مال را بهتر از آن چیزی که هست نشان دهد و از دید بقیه از ارزش و قیمتی بیشتر برخوردار باشد به آن “خیار تدلیس” گفته می شود.
- اگر خریدار یا فروشنده بگویند که کاری خاص را انجام می دهند و یا با شرایط خاصی مال را پرداخت می کنند و به قول های خود عمل نکنند، این اختیار به طرف مقابل داده شده است تا قرارداد را بر هم بزند که به آن “خیار تخلف شرط” گفته می شود.
- اگر در جنس، کالا و یا ملک مورد معامله ایرادی وجود داشته باشد که به آن “خیار عیب” گفته می شود.
آثار فسخ قرارداد
اثر فسخ، انحلال و از بین رفتن قرارداد است. باید توجه داشت که اثر فسخ ناظر به آینده است؛ یعنی تعهدات آینده (بعد از فسخ) را از بین می برد؛ اما تعهدات قبلی معتبر باقی می مانند. به عنوان مثال اگر شما خانه ای خریده اید و بعد از سه ماه، قرارداد شما به دلیلی فسخ شد؛ آن خانه دیگر متعلق به شما نیست و باید آن را پس بدهید، اما استفاده شما از آن خانه ظرف این سه ماه کاملا قانونی و درست بوده است. هرچند که از این به بعد دیگر حق ندارید از آن خانه استفاده کنید. بعد از فسخ، تلاش می شود تا وضع دو طرف به حالت سابق (قبل از انعقاد قرارداد) بازگردد. به عنوان مثال اگر مالی که مبادله شده است، پس داده شود، خانه را پس می دهید و پول خود را پس می گیرید. در اینجا سعی می شود که تا حد امکان شرایط به شرایط قبل از قرارداد برگردد.