به گزارش سایت خبری ساعدنیوز به نقل از خبرفوری، سفر غیرمنتظره وزیر امور خارجه قطر به تهران بسیاری را متعجب کرده است. این سفر در حالی رخ داد که شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی تنها چند روز بعد از بازگشت از واشنگتن، در سفری از پیش تعیین نشده وارد تهران شد و با محمد جواد ظریف، وزیر خارجه و ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منتخب ایران دیدار کرد.
طبق اطلاعات منتشر شده، آل ثانی در دیدار روز پنجشنبه خود با آنتونی بلینکن (وزیر امور خارجه ایالات متحده) در خصوص مسائل منطقه ای به خصوص افغانستان، ایران، سوریه و فلسطین با او گفت وگو کرده بود.
حالا بسیاری از خبرگزاری ها از علت این سفر ناگهانی نوشته و آن را واکاوی کرده اند. بلومبرگ در گزارشی از این می گوید که قطر چند ماه پیش هم اعلام کرده که قصد دارد نقش میانجی را بین ایران و عربستان ایفا کند. ابراهیم رئیسی نیز بر این نظریه صحه گذاشته است. او در میان صحبت هایش با وزیر امور خارجه قطر به آل ثانی اطمینان داد که کشورهای همسایه در لیست اولویت های دولت او قرار دارند.
به نظر می رسد که با فوت پادشاه عمان و تغییر حکومت این کشور، قطر نقش میانجی بین ایران و جبهه مخالف را بر عهده گرفته است. این نقش به خصوص با بهبود روابط قطر و عربستان در ماه های اخیر قوی تر شده است.
با این حال، سوالی که اکنون مطرح است این است که آمریکا در این میان چه نقشی دارد؟ اگر قطر قصد دارد نقش میانجی بین ایران و عربستان را ایفا کند، چرا آل ثانی بعد از سفر به آمریکا به تهران آمده است؟
به نظر می رسد قطر و عربستان به این نتیجه رسیده اند که حل مسائل منطقه ای بدون حل مشکلات با آمریکا میسر نیست. از طرف دیگر، آن طور که بلومبرگ نوشته آمریکای بایدن متوجه شده که رویارویی سخت گیرانه ترامپ با ایران درست نبوده و حالا می خواهد با ایران سازش کند. با وجود این، مذاکرات هسته ای در وین به خوبی پیش نرفته و دو طرف به مشکل برخورده اند، تا آنجا که مذاکرات مربوط به احیاء برجام به بعد از ورود ابراهیم رئیسی و تیمش به پاستور موکول شده است.
حالا آمریکا قصد دارد از طریق قطر و حل مناقشات منطقه ای حداقل بخشی از مشکلات با ایران را حل کند. بنابراین، می توان گفت که هم قطر و عربستان و هم آمریکا معتقدند با همراهی دیگری می توانند مشکلات خود با ایران را حل کنند. همین، شاید زمینه ای برای ایجاد یک اتحاد سه طرفه بین قطر – آمریکا و عربستان شود. اتحادیه ای که قطر آن را نمایندگی می کند و عربستان و آمریکا نیز پشت آن مخفی می شوند.
مروری بر رابطه ایران و قطر؛ یک رابطه دیالکتیکی شکل گرفته است
رابطه ایران و قطر در طول دهه های اخیر یک حالت دیالکتیکی را طی کرده است. در ابتدا، با نزدیکی قطر به عربستان، رابطه ایران نیز با قطر زیاد خوب نبود. در واقع اصطلاح ائتلاف اعراب خلیج فارس به مثلث عربستان سعودی – امارات متحده عربی و قطر گفته می شد که دشمن اول ایران در منطقه به حساب می آمدند.
با به هم خوردن روابط قطر و عربستان، به خصوص بعد از جنگ یمن و جدا شدن قطر از ائتلاف سه گانه اعراب خلیج فارس، ایران روابط نسبتا خوبی را با قطر که حالا دشمن عربستان و امارات بود، پیدا کرد.
با آشتی نسبی قطر و عربستان در سال جدید، قطر به نوعی وارث دو حالت متضاد قبلی خود شده است. قطر حالا سنتز دشمنی با ایران و دوستی با ایران است و به دلیل تحولات دهه اخیر، هم با ایران و هم با عربستان روابط خوبی دارد. از این رو است که قطر اکنون نقش جدیدی را برعهده گرفته است. این کشور که دیگر در ائتلاف سعودی نیست اما با عربستان رابطه خوبی دارد، به خوبی می تواند نقش میانجی را ایفا کند.
به جز این، هر دو کشور (ایران و قطر) روابط اقتصادی تنگاتنگی در زمینه های اقتصادی و به ویژه صنایع نفت و گاز دارند. ایران و قطر مشترکاً بزرگترین منبع گاز طبیعی جهان را کنترل می کنند. انگیزه های ایران و قطر به مقدار زیادی تحت تأثیر روابط اقتصادی با یکدیگر است. قطر 13 درصد ذخیره ثابت شده گاز دارد و همچنین، هر روز 650 میلیون متر مکعب گاز از قسمت خود تولید می کند. علاوه بر همکاری ها در زمینه نفت و گاز، این دو کشور همکاری هایی نیز در زمینه کشتیرانی دارند. از این رو، قطر می تواند یکی از بهترین گزینه ها برای پیشبرد مذاکرات صلح ایران و عربستان باشد.