به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از رکنا، مدت زمان زیادی به مراسم خواستگاری اش نمانده بود، اما به سرش زد بینی اش را عمل کند و به کلینیک رفت، کلینیکی که به قتلگاه او تبدیل شد. زیر عمل جراحی تاب نیاورد، بیهوش شد و دیگر نتوانست هوشیار شود.
امیر هم به فهرست قربانیان عمل جراحی زیبایی اضافه شد و به طرز مرموزی شبانه قلبش از کار ایستاد. هنوز دلیل اصلی این مرگ تلخ مشخص نیست، تنها چیزی که مشخص است، ایست قلبی و نرسیدن خون به مغز او است. حالا صدای شیون های یک مادر و اشک های چهار برادر از خانه ای در خیابان هاشمی تهران به گوش می رسد.
خانه ای که قرار بود به زودی صدای جشن و پایکوبی از آن بلند شود، اما حالا مرگ تلخ داماد، زیر تیغ جراحی به یکی از پرونده های قصور پزشکی در دادسرای جنایی تهران تبدیل شده و خانواده قربانی از پزشک جراح او شکایت کرده اند.
ماجرای این اتفاق به شب هفتم دی ماه برمی گردد، شبی که امیر سی وهشت ساله با خوشحالی به کلینیک پزشک جراحش رفت، با خانواده اش برای آخرین بار صحبت کرد، چند عکس از خودش گرفت، برای برادر و بستگانش فرستاد و رفت. ساعت ١١ شب بود، دیگر از امیر خبری نشد، جراحی ساده زیبایی او را به کام مرگ کشاند. برادر امیر هنوز هم باورش نمی شود، مرگ امیر او را در شوکی بزرگ فرو برده است.
اشک هایش امان نمی دهد که صحبت هایش را کامل بیان کند: «امیر مدتی تحقیق کرد تا اینکه با این پزشک آشنا شد، ٣ میلیون تومان خودش داشت، ٣ میلیون هم از برادرم قرض گرفت. همان شب پول را برای او واریز کردیم. امیر زنگ زد و گفت دارد برای عمل آماده می شود، خیلی تعجب کردیم که چقدر زود این عمل را انجام می دهد، اما خودش خوشحال بود، خیلی هیجان داشت.»
امیر ساعت ١٢ شب بود که حالش بد شد. به گفته دوستش که همراهش بود، او را بلافاصله شبانه به بیمارستان نزدیک کلینیک بردند، اما هیچ علایم حیاتی در این پسر جوان دیده نمی شد.
بلافاصله عملیات احیا انجام شد، ولی امیر تاب نیاورد و ساعت ٢ شب جان خود را از دست داد. چرا امیر را شبانه به اتاق عمل بردند؟ چرا در آن کلینیکی که حتی یک تابلو هم نداشته، او را عمل کردند؟ چرا از او آزمایش های لازم را نگرفتند؟ اینها سوال هایی است که خانواده پسر جوان هنوز پاسخ شان را دریافت نکرده اند: «برادرم هیچ بیماری نداشت، سالم و سرحال بود، با این حال باید قبل از عمل از او آزمایش های لازم را می گرفتند.
هیچ استانداردی برای انجام عمل زیبایی برادرم رعایت نشده بود. دوستش می گوید آن کلینیک تابلو هم نداشت که حداقل اسمش را بدانیم. ما احتمال می دهیم دوز داروی بیهوشی برای امیر بالا بوده و او دچار ایست قلبی و همزمان سکته مغزی شده است، با این حال باید منتظر نظر پزشکی قانونی بمانیم.»
اینکه امیر با قصور پزشکی جان باخته است، برای خانواده او محرزشده است؛ آنان مطمئن هستند پزشک جراح کوتاهی کرده و با سهل انگاری با جان این پسر بازی کرده است.
پزشکی که حالا هیچ خبری از او نیست و شبانه پس از انتقال امیر به بیمارستان رفته است: «از پزشک امیر خبری نیست. او هم در کلینیک را بسته و هم خودش را ناپدید کرده است. همان شب وقتی برادرم را به بیمارستان برده، هزینه درمان را هم پرداخت کرده و رفته است. چرا باید برود. چرا نباید دوباره کلینیک را باز کند و حتی بیاید تا به ما جواب بدهد.
مشخص است که خودش هم می دانسته چطور با جان برادرم بازی کرده است، برای همین فرار کرده؛ حتی ما از چند نفر از پرسنل بیمارستان شنیدیم این پزشک قبلا هم قصور کرده و حتی یکی از بیمارانش زیر دست او جان باخته بود. البته این را فقط شنیدیم و نمی دانیم چقدر صحت دارد. با این حال پیگیر پرونده هستیم و از آن پزشک شکایت داریم. او مقصر صددرصد مرگ برادرم است، برادری که برای ازدواجش خیلی هیجان زده و خوشحال بود. ما برادرها کمکش کردیم تا بتواند مقدمات ازدواجش را فراهم کند، خودش هم چند سال بود در میوه فروشی کار می کرد.
تازه پدرم را از دست داده بودیم. سه ماه پیش پدرم به دلیل سرطان پروستات فوت کرد و حالا هم داغدار برادرم شده ایم. چرا آن قدر راحت با جان انسان ها بازی می کنند. اصلا برادرم نباید در آن کلینیک عمل می شد، باید او را به بیمارستان می بردند. اما گویا دکتر او گفته بود اگر در کلینیک عمل کند، هزینه اش کمتر می شود.»
بردار قربانی: هیچ استانداردی برای انجام عمل زیبایی برادرم رعایت نشده بود. دوستش می گوید آن کلینیک تابلو هم نداشت که حداقل اسمش را بدانیم. ما احتمال می دهیم دوز داروی بیهوشی برای امیر بالا بوده و او دچار ایست قلبی و همزمان سکته مغزی شده است، با این حال باید منتظر نظر پزشکی قانونی بمانیم.