به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، اختلال شخصیت نوعی اختلال روانی است که الگوی فکر، عملکرد و رفتار فرد در آن ناسالم میشود. فرد مبتلا به اختلال شخصیت برای درک و همذات پنداری با موقعیت و اشخاص به مشکل برمیخورد. این امر منجر به محدودیت و مشکلات جدی در روابط، فعالیت های اجتماعی، کار و مدرسه میشود.
گاهی ممکن است متوجه نشوید که دچار اختلال شخصیت هستید چون نحوه ی تفکر و رفتار برای خودتان طبیعی به نظر میرسد و به خاطر چالش های پیش رو دیگران را سرزنش میکنید.
معمولا اختلال شخصیت در سال های نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود. اختلال شخصیت انواع مختلفی دارد. با رسیدن سن فرد به میانسالی از شدت برخی از انواع اختلالات کاسته میشود.
اختلالات شخصیت انواع مختلفی دارند که در ادامه به آنها می پردازیم. آنچه در مورد همه آنها مشترک است، این است که علائم بیماری به قدری شدید است که بر تمام حوزه های زندگی شخص تاثیر منفی دارد.
علت اختلالات شخصیت
مطالعات هنوز نتوانسته اند علت دقیق بروز اختلالات شخصیت را مشخص کنند.
اما می دانیم که به طور کلی شخصیت در کودکی شکل می گیرد و این حاصل ترکیبی از ژنتیک و محیط اطراف در کودکی است.
هیچ ژن به خصوصی برای شخصیت وجود ندارد، چندین ژن دخیل هستند.
هر چند نقش دقیق ژن ها مشخص نیست، اما محققان بر این باورند که برخی خصوصیات شخصیتی از والدین به ارث می رسند. برای مثال، تحقیقات نشان داده اند که ژن های معیوب می توانند باعث شکل گیری شخصیت وسواسی-جبری در فرد شود
داشتن روند تعلق امن و وابستگی صحیح به والدین و محیط تربیتی مثبت باعث شکل گیری شخصیت سالم در فرد می شود.
کسانی که دچار اختلال شخصیت هستند (به خصوص بعضی از آنها مانند شخصیت مرزی) دارای سابقه آزار، تروما و بی توجهی در کودکی هستند.
جدایی از والدین به دلیل بیماری روانی یا جسمی یا اعتیاد به مواد مخدر در والدین یا جدایی طولانی مدت به هر دلیلی از والدین، فقدان مراقبت کافی در سال های اولیه کودکی و آزار جسمی و جنسی نیز می تواند تاثیر منفی در شکل گیری شخصیت فرد داشته باشد.
از سوی دیگر، احتمال شکل گیری شخصیت مرزی، خودشیفته، وسواسی-جبری و پارانوئید در کودکانی که در معرض آزار کلامی از سوی والدین قرار داشته اند، سه برابر بیشتر از دیگر کودکان است.
بنابراین، این طور تصور می شود که این اختلالات حاصل ترکیبی از تجارب منفی در سال های اول زندگی و فاکتورهای ژنتیکی هستند.
علائم کلی اختلالات شخصیت
نشانه ها و رفتارهای بیمار به نوع اختلال بستگی دارد. شاید چند مورد از علائم زیر را در خود یا یکی از اطرافیان بیابید، اما این لزوما برای تشخیص کافی نیست. برای تشخیص باید بیشتر علائم در فرد دیده شود و مشاور چندین جلسه با او گفتگو کند تا با تمام جنبه های فکری و رفتاری بیمار آشنا شود.
اختلالات شخصیت از دوره کودکی شروع می شوند و افکار و رفتار در بزرگسالی ذاتی تر می شوند.
علائم اختلال شامل الگوی فکری و رفتاری عجیب و غریب، افراطی، غیر قابل پیش بینی، مضطرب و پر از ترس است.
بیشتر بیماران خود از وجود مشکلشان بی خبر هستند و این مراجعه برای درمان را سخت می کند. از نظر آنها این طرز رفتار عادی است و این دیگران هستند که مشکل دارند.
به همین دلیل خانواده و دوستان به شدت تحت تاثیر رفتارهای منفی آنان قرار می گیرند و حتی این آنها هستند که برای درمان خود مراجعه می کنند.
دسته بندی اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت درون فرد نهادینه شده اند و این باعث بروز اشکال در روابط با دیگران و تداخل در زندگی فرد می شود.
متخصصان حوزه سلامت روان 10 اختلال را تشخیص داده اند که در سه دسته طبقه بندی می شوند. البته همپوشانی هایی بین این اختلالات وجود دارد، که باعث می شود آنها به صورت یک طیف در نظر گرفته شوند.
دسته اول:
اختلالات عجیب و غریب، شامل شخصیت پارانوئید، اسکیزوئید و شیزوتایپال
دسته دوم:
اختلالات نمایشی و دمدمی مزاج شامل شخصیت ضد اجتماعی، خودشیفته، نمایشی و مرزی
دسته سوم:
اختلالات اضطرابی و وسواس گونه شامل شخصیت اجتناب کننده، وابسته و وسواسی-جبری
علائم اختلالات شخصیت در دسته های مختلف
اختلال شخصیت پارانوئید:
- اعتماد کردن به دیگران، حتی دوستان، سخت است.
- بیمار تصور می کند همه می خواهند از او سوءاستفاده کنند.
- دیگران را به دقت زیر نظر می گیرد و به دنبال نشانه های خیانت یا دشمنی می گردد.
- در تمام موقعیت های زندگی، حتی موقعیت های عادی و معمول، به دنبال خطر و تهدید است و آنها را تفسیر می کند.
- به دیگران و نیت آنها شک دارد.
- تصور می کند دیگران می خواهند او را گول بزنند یا به او آسیب بزنند.
- نسبت به رفتار دیگران (که تصور می کند توهین آمیز هستند) واکنش افراطی و پرخاشگر دارد.
- به همسر و فرزندان شک دارد و آنها را اسیر می کند.
- ناتوانی در اعتماد به دیگران باعث می شود که بیمار روابط خوبی با اطرافیان خود نداشته باشد.
حدود 2 تا 4 درصد از جمعیت جهان دچار این اختلال هستند
اختلال شخصیت اسکیزوئید:
- فرد تمایلی به داشتن روابط نزدیک با دیگران، حتی خانواده اش، ندارد.
- تصور می کند روابط با دیگران جلوی آزادیش را می گیرد و این باعث مشکل برای او می شود.
- ترجیح می دهد با افکارش تنها باشد.
- خانه را ترک می کند و زندگی بدون حضور دیگران را انتخاب می کند.
- از زندگی لذتی نمی برد.
- علاقه ای به رابطه جنسی و صمیمیت با دیگران ندارد.
- با همه سرد رفتار می کند.
- توانایی محدودی در ابراز عاطفی دارد.
- بیمار به اشیا و حیوانات دلبستگی بیشتری نسبت به افراد دارد.
- اطرافیان چنین فردی را منزوی، سرد و درونگرا توصیف می کنند.
شخصیت اسکیزوئید مشابهت هایی با اسکیزوفرنی دارد، اما یکسان نیستند. در این اختلال خبری از روانپریشی و هذیان نیست. اما فردی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید است ممکن است دارای سابقه خانوادگی ابتلا به اسکیزوفرنی یا شیزوتایپال باشد.
این حالت در کمتر از 1 درصد از افراد دیده می شود
اختلال شخصیت شیزوتایپال:
- داشتن روابط صمیمانه برای فرد بسیار سخت است.
- خود را به نحوی ابراز می کند و به شکلی فکر می کند که در نظر دیگران عجیب است.
- در حرف زدن از کلمات و عبارت های غیرطبیعی استفاده می کند.
- تصور می کند می تواند ذهن دیگران را بخواند یا قدرت ویژه ای مانند حس ششم دارد.
- نسبت به کسانی که دارای این باورها نیستند، احساس بدی دارد.
- در موقعیت های اجتماعی احساس اضطراب و پارانوئید دارد.
- نوع لباس پوشیدن و رفتار او عجیب است.
- تجربه های عجیبی دارد، برای مثال شنیدن زمزمه ای که نام او را صدا می زند.
- پاسخ های متفاوت، نامناسب و عجیبی به دیگران می دهد.
- اطرافیان رفتارهای او را عجیب و گیج کننده می دانند.
فردی که دچار این اختلال است دارای ریسک بالایی از ابتلا به اسکیزوفرنی در آینده است.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی:
- بیمار باید حداقل 18 ساله باشد.
- خود را در شرایط خطرناک و ریسکی قرار می دهد، بدون آنکه به عواقبش برای خود و دیگران فکر کند.
- به شکل خطرناک و گاهی غیرقانونی رفتار می کند.
- طوری رفتار می کند که برای دیگران نامطلوب و ناپسند است.
- به راحتی کسل می شود و بر اساس تکانه هایش عمل می کند.
- خشن رفتار می کند و با کوچک ترین اشاره ای وارد دعوا با دیگران می شود.
- به ندرت می تواند در شغلی ثابت باشد.
- برای رسیدن به آنچه می خواهد، هر کاری می کند، حتی در ازای آسیب زدن به دیگران (نیازهایش بالاتر از هر چیزی قرار دارد)
- دارای سوءسابقه است.
- هیچ گونه احساس گناهی در او دیده نمی شود، حتی اگر با دیگران بدرفتاری کند.
- به این باور دارد که فقط قوی ترین ها حق زندگی دارند و او باید هر کاری برای رسیدن به موفقیت انجام دهد.
- قبل از 15 سالگی تشخیص اختلال سلوک در او داده شده است.
- دائما در حال دروغ گویی، دزدی، جعل و کلاه برداری است.
- به حقوق دیگران تجاوز می کند
- اظهار پشیمانی به خاطر رفتارهایش نمی کند.
حدود 1-3 درصد از جمعیت دچار این اختلال هستند، اما حدود 40 تا 70 درصد از آنان در زندان به سر می برند.
این اختلال بیشتر در مردان دیده می شود
اختلال شخصیت مرزی:
- می ترسد که اطرافیان او را رها کنند و هر کاری می کند که از طرد شدن جلوگیری کند.
- احساسات شدیدی دارد که از چند ساعت تا چند روز ادامه می یابند و می تواند به سرعت تغییر کند (از شاد بودن در صبح به احساس غم و افسردگی در عصر برسد).
- در مورد هویتش به تردید می رسد.
- داشتن روابط سالم و پایدار برایش سخت است.
- بر اساس تکانه های رفتار می کند و کارهایی انجام می دهد که ممکن است به او آسیب بزنند (پرخوری، مصرف مواد مخدر، پر سرعت رانندگی کردن)
- دارای افکار خودکشی یا خودزنی ست.
- بیشتر اوقات احساس تنهایی و خلاء دارد.
- بسیار خشمگین می شود و کنترل خود را از دست می دهد.
- خودانگاره ضعیف و ناپایداری دارد.
اختلال شخصیت نمایشی:
- فرد نیاز دارد که همه به او توجه کنند تا احساس خاص بودن بکند.
- نیاز دارد که توسط همه دوست داشته شود.
- نمی تواند با وقایع روزمره به تنهایی کنار بیاید.
- رفتارهایش حاکی از خودمحوری است.
- علایق و نفرت هایش بر اساس فردی که در کنار اوست تغییر می کند.
- رفتارهای نامناسب، بسیار عاطفی، دراماتیک و اغراق شده دارد.
- همیشه به دنبال هیجان و تجربه های جدید است.
- فرد در موقعیت های اجتماعی به خوبی عمل می کند و به راحتی دیگران را جذب می کند.
- سطح اضطراب درونی او بالاست.
- بسیاری از مشخصه های وی با شخصیت خودشیفته همپوشانی دارد.
- اگر در مرکز توجه جمع نباشد، عصبی می شود.
- دوست دارد همه را سرگرم کند.
- اطرافیان او را با خصیصه بسیار عاطفی و نمایشی می شناسند.
- بسیار به تایید دیگران اهمیت می دهد و باید همیشه و برای هر کاری تحسین و تقدیر شود.
- به راحتی تحت تاثیر نظر دیگران قرار می گیرد.
- در مورد موفقیت ها و استعدادهایش اغراق می کند.
- به دیگران حسادت می کند و تصور می کند همه به او حسادت می کنند.
اختلال شخصیت خودشیفته:
- دلایلی دارد که او متفاوت، خاص و بهتر از دیگران است.
- عزت نفس بسیار شکننده ای دارد، بنبراین ارزش و نیازهایش را از تایید دیگران می گیرد.
- اگر دیگران به او توجه نکنند ناراحت می شود.
- همیشه احساس می کند حقش را خورده اند و او بیشتر از این لیاقت دارد.
- نسبت به موفقیت دیگران حسادت می کند و خشمگین می شود.
- نیازها و خواسته هایش را مهم تر از دیگران می داند.
- سایرین او را خودخواه می بینند.
- از دیگران سوءاستفاده می کند.
- اهمیتی به اطرافیان و نیازهایشان نمی دهد.
- بیش از حد خود را ستایش می کند و به موفقیت هایش افتخار می کند.
- انتظار دارد همیشه بهترین ها مال او باشد.
- تنها برای کسانی وقت می گذارد که احساس می کند ارزش دارند.
- انتظار دارد همه با او و ایده هایش کنار بیایند.
- لباس های شیک و خاص می پوشد و به نحوی رفتار می کند که از بقیه متفاوت و برتر است.
- این افراد در معرض خطر اختلال اضطراب و سوءمصرف مواد مخدر هستند.
- از ایده آل نبودن می ترسد.
تمامی خصوصیات فوق باعث می شود که ارتباط داشتن با چنین فردی سخت باشد و آنها همیشه در روابطشان با دیگران دچار مشکل شوند.
اختلال شخصیت اجتناب کننده:
- از موقعیت های اجتماعی یا حتی کاری که باید با دیگران انجام شود، پرهیز می کند.
- نسبت به انتقاد و عدم تایید بسیار حساس است.
- دائما می ترسد که طرد و مسخره شود.
- از روابط صمیمانه و دوستی به خاطر ترس از جدا شدن پرهیز می کند.
- همیشه احساس تنهایی و انزوا دارد و خود را از دیگران پایین تر می داند.
- تمایلی به امتحان کردن فعالیت های جدید ندارد، چون از اشتباه کردن می ترسد.
- در روابط فردی و اجتماعی بسیار خجالتی است.
- این افراد دوست دارند که با دیگران رابطه صمیمانه داشته باشند، اما در واقع فاقد اعتماد به نفس شروع ارتباط هستند.
- ریسک ابتلا به اختلالات خوردن، افسردگی و سوءمصرف مواد مخدر در آنها بالاست.
- فرد به خودکشی نیز فکر می کند.
اختلال شخصیت وابسته:
- برای تصمیم گرفتن احساس ضعف، نیاز و ناتوانی دارد.
- بدون کمک دیگران نمی تواند هیچ کاری انجام دهد.
- مسئولیت های زندگیش را روی دوش دیگران می گذارد.
- با چیزهایی موافقت می کند که می داند اشتباه هستند، اما از ترس تنهایی یا از دست دادن حمایت دیگران قبول می کند.
- از تنها ماندن برای رتق و فتق امور خودش می ترسد.
- عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی دارد.
- دیگران را از خود توانمندتر می بیند.
- رفتارهای بد دیگران را، حتی وقتی گزینه های دیگری نیز وجود دارد، تحمل می کند.
- دیگران او را منفعل و زیردست می بینند.
- به دلیل مشکل اعتماد به نفس، همیشه با شروع کاری جدید مشکل دارد.
- وقتی یک رابطه صمیمانه تمام می شود، نیاز دارد که هر چه سریع تر به رابطه صمیمانه دیگری وارد شود.
- به راحتی ابزار دست دیگران می شود و از او سوءاستفاده می کنند.
- تا حد امکان از دعوا و اختلاف دوری می کند.
- به توانایی هایش اعتماد ندارد.
طبق تحقیقات بسیاری از آنها قربانی خشونت خانگی هستند و درصد ابتلا به اضطراب و افسردگی در آنان بالاست
اختلال شخصیت وسواسی-جبری:
- احساس اجبار می کند که همه چیز مرتب و تحت کنترل باشد.
- استانداردهای بسیار بالایی برای خود و دیگران وضع می کند.
- احساس می کند روش خودش بهترین روش انجام کارهاست.
- می ترسد دیگران اشتباه کنند.
- دیگران را قبول ندارد.
- اگر چیزی ایده آل نباشد، احساس می کند فاجعه ای رخ می دهد.
- دوست ندارد برای خود و دیگران پول خرج کند.
- زمان زیادی را برای جزئیات بی اهمیت صرف می کند.
- بسیار ایده آل گراست.
- دوست دارد همه چیز و همه کس تحت کنترل او باشند.
- به خاطر حجم وسواس ها و مسئولیت ها، نمی تواند با خانواده و دیگران ارتباط برقرار کند.
- نمی تواند اشیای بی ارزش را دور بریزد.
- لجباز است.
- در مورد ارزش ها و باورهایش غیرقابل انعطاف است.
این اختلال با اختلال وسواسی-جبری که یکی از انواع اختلالات اضطراب است، متفاوت است. توجه به این نکته مهم است که اعمال، رفتار و تفکر وسواسی در اختلال شخصیت وسواسی-جبری در تمام زمینه های اجتماعی-شغلی وجود دارد ولی در اختلال وسواسی-جبری تنها به چند جنبه اجتماعی-فردی محدود است (مثل وسواس شستشو یا نظافت).
تشخیص بی ثباتی و عدم انعطاف شخصیتی در فرد
اولین گام در تشخیص و درمان، یافتن مشاور/روانشناسی مجرب در این زمینه است.
متخصص سوالاتی از شما در مورد علائم و وقایع اخیر زندگی، سابقه خانوادگی، روابط، سابقه پزشکی و مصرف الکل و مواد مخدر می پرسد.
احتمال دارد تست هایی نیز از بیمار گرفته شود که به تشخیص اختلال شخصیت کمک می کند.
تشخیص این اختلالات کمی زمان می برد، زیرا لازم است که متخصص زمانی را با بیمار به گفتگو بگذراند تا او را بهتر بشناسد.
آیا تشخیص اختلال شخصیت دشوار است؟
اولین نشانه ها در اواخر نوجوانی یا اوایل جوانی ظاهر می شوند.
هر چند اختلالاتی که در یک دسته طبقه بندی می شوند، دارای علائم مشابهی هستند، اما علائم در هر فرد می تواند با دیگری متفاوت باشد.
این باعث دشواری در تشخیص می شود. در نتیجه لازم است درمانگر چند جلسه با بیمار صحبت کند تا نوع اختلال در او تشخیص داده شود.
تاثیر اختلالات شخصیت بر زندگی بیمار و اطرافیان او چیست؟
اختلال در رفتار و شخصیت بیمار می تواند بر جنبه های مختلف زندگی او تاثیر داشته باشد، از جمله شناختی، تجارب عاطفی و عملکرد شغلی.
شدت این تاثیرات به تشخیص بیماری در فرد بستگی دارد، اما همه آنها تا حد زیادی باعث اشکال در روابط بین فردی می شود.
برای مثال، فردی که دارای شخصیت اجتناب کننده است به دلیل ترس از طرد دچار مشکل در محل کار می شود، در حالی که شخصیت ضداجتماعی باعث می شود که بیمار با قانون مشکل پیدا کند چراکه قوانین اجتماعی را می شکند.
آیا ازدواج با فرد مبتلا به اختلال شخصیت امکان پذیر است؟
همانند بسیاری از دیگر بیماری های روانی، برچسب ها و کلیشه های زیادی در مورد اختلالات شخصیت وجود دارد.
اطرافیان از آنها می ترسند و نسبت به آنها با خشم و ناراحتی برخورد می کنند. این رفتار هم برای بیمار و هم برای اطرافیان خوب نیست و کمکی به رفع مشکل نمی کند.
ازدواج با این دسته افراد نیاز به از خودگذشتگی، درک، حمایت و همراهی زیاد از سوی همسر دارد.
البته بسته به نوع اختلال زندگی با هر کدام از این اشخاص با مشکلات و سختی های مخصوص به خود همراه است. اگر به کمک در این رابطه نیاز دارید با مشاور خانواده تماس بگیرید.
همچنین از راهکارهای زیر برای حفظ سلامت روان خود استفاده کنید:
- با یوگا، مدیتیشن، ماساژ و پیاده روی به آرامش و رفع استرستان کمک کنید.
- خواب خوب شبانه داشته باشید.
- به سلامت جسمی و خوراکتان توجه داشته باشید.
- از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کنید.
- ورزش کنید. اما افراط نکنید، شما به انرژی زیادی در زندگی نیاز دارید.
- برای روزهای سخت برنامه تفریحی داشته باشید که شما را آرام کند.
- با کسی در مورد احساستان حرف بزنید. این می تواند یک دوست یا آشنا باشد. بهتر از آن با یک مشاور حرف بزنید.
- از اینترنت و کتاب ها اطلاعات لازم در مورد بیماری همسرتان و طرز رفتار با او را کسب کنید.
- اگر اوضاع بد شد، با روانپزشک همسرتان تماس بگیرید.
زندگی با این افراد سخت است، اما غیر ممکن نیست. اگر فضای کافی برای خودتان در نظر بگیرید، به سلامت روان و جسمتان توجه کنید و همکاری خوبی با روانشناس و مشاور داشته باشید، می توانید از پس این سختی برآیید.
آیا اختلال شخصیت با گذشت زمان بهتر می شود؟
شواهدی وجود دارند که برخی از انواع اختلال با افزایش سن رو به بهبودی می روند. برای مثال، شخصیت ضداجتماعی در دهه 30 یا 40 به تدریج به سمت بهبودی پیش می رود.
اما روند بیماری در برخی اختلالات برعکس است و با گذشت زمان تشدید می شود. برای مثال، احتمال دارد که شخصیت شیزوتایپال با گذشت زمان به سمت اختلال روانی اسکیزوفرنی پیشرفت کند.
آیا درمانی برای این اختلالات وجود دارد؟
درمان اختلالات شخصیت دشوار است زیرا فردی که دچار این حالت است دارای افکار و رفتارهایی است که مانع از تفکر و عملکرد صحیح در او می شود.
در گذشته درمان های کافی برای این طیف مشکلات وجود نداشت. درمان بیشتر روی بیماری هایی مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و افسردگی متمرکز بود.
اما تحقیقات جدید نشان می دهد روش های درمانی متعدد برای طیف اختلالات شخصیت موثر هستند.
مشکل آنجاست که بسیاری از افراد حتی وجود مشکل در خود را رد می کنند و تمایلی به درمان ندارند. رفتارهای آنها باعث می شود که نه خودشان، بلکه اطرافیان برای درمان مراجعه کنند. در نتیجه، بیمار اصلی بیشتر بر روی اعتقادش پافشاری می کند که او مشکلی ندارد و این دیگران هستند که باید درمان شوند و تغییر کنند!
بر اساس آمار جهانی، حدود 42 درصد از بیماران دچار اختلالات شخصیت برای درمان مراجعه می کنند (منبع).
نوع درمان به نوع اختلال بستگی دارد. روش های درمانی موجود شامل دارو درمانی، بستری در بیمارستان و روان درمانی می شود.
درمان اختلال شخصیت با چه روش هایی انجام می شود؟
با کمک روش های درمانی بسیاری از بیماران می توانند زندگی خوب و باکیفیتی داشته باشند. حداقل اثربخشی درمان آن است که بیمار می تواند بهتر با مشکلات زندگیش کنار بیاید.
انواع روش های درمان به:
- ترجیح بیمار
- نوع مشکلات او
- تشخیص روانپزشک/روانشناس
بستگی دارد.
-
روان درمانی:
برخی از روش های روان درمانی موثر هستند، به خصوص برای اختلالات دسته دوم.
درمان سال ها طول می کشد و شاید هفته ای یک بار لازم باشد که بیمار به روانشناس مراجعه کند.
تمام روش های زیر شامل حرف زدن با درمانگر می شود، اما هر یک با دیگری متفاوت هستند.
-
درمان مبتنی بر ذهنی سازی:
ترکیبی از گروه درمانی و درمان فردی است. هدف از درمان کمک به رسیدن درک بهتر از خود در بیمار و اطرافیانش، با آگاهی از آنچه در ذهن او می گذرد، است.
این روش درمانی برای بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مفید است.
-
رفتار درمانی دیالکتیکی:
در این روش درمانی از ترکیبی از درمان های شناختی و رفتاری همراه با تکنیک هایی از ذن بودایی استفاده می شود.
درمان به صورت فردی و گروهی انجام می شود و برای اختلال شخصیت مرزی مفید است.
-
رفتاردرمانی شناختی:
درمانگر راهی برای تغییر الگوهای نادرست تفکر به بیمار معرفی می کند و به او در جایگزین کردن آنها با الگوهای مثبت کمک می کند.
-
طرحواره درمانی:
یک روش درمان شناختی که به بررسی افکار عمیق فرد و تغییر آنها می پردازد. باز هم این روش در مورد اختلال شخصیت مرزی مفید است.
-
روان درمانی انتقال محور:
درمانی ساختار یافته که در آن درمانگر به دنبال بررسی و تغییر الگوهای ناخودآگاه است.
-
روش پذیرش–تعهد (ACT):
این روش درمانی توسط روانشناسی به نام استوان هایز معرفی شد. هدف از این درمان از بین بردن رنج بیمار با کمک پذیرش و در عین حال تعهد متعهدانه برای انجام فعالیت های کارآمد است.
درمان ACT برای مقابله با اختلالات اضطرابی، افسردگی و برخی از اختلالات شخصیت مانند اختلال شخصیت مرزی به کار می رود. در طول درمان، درمانگر به بیمار خود کمک می کند تا بتواند با زمان حال ارتباط بیشتری پیدا کند و برای رسیدن به این هدف درمانگر از برخی تکنیک ها مانند تکنیک های ذهن آگاهی استفاده می کند.
یکی از اهداف اساسی درمان ACT کمک به مراجع برای رسیدن به انعطاف پذیری ذهنی است که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت فاقد این مهارت هستند.
-
دارو درمانی:
کاربرد روان درمانی برای درمان اختلالات شخصیتی موثرتر از دارو درمانی است. این بدان دلیل است که هیچ گونه داروی اختصاصی برای درمان اختلالات شخصیتی وجود ندارد و تنها با توجه به نوع علایمی که هر یک از مبتلایان نشان می دهند درمان دارویی صورت می گیرد. در واقع، این داروها برای از بین بردن علائم بیماری های روانی همراه با اختلال شخصیت موثر هستند.
به طور کلی از چهار دسته دارو در درمان اختلالات شخصیت استفاده می شود:
-
داروهای ضد افسردگی:
این داروها در درمان مشکلات خلق و خو و مشکلات عاطفی موثر است که در مبتلایان به اختلالات شخصیتی دسته دوم دیده می شود (ضد اجتماعی، مرز یا احساسات ناپایدار، نمایشی و خودشیفتگی).
برخی از داروهای ضد افسردگی مهارکننده های بازجذب سروتونین (SSRI) می توانند به مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی کمک کنند که رفتاری كمتر تهاجمی و پرخاشگر داشته باشند.
به علاوه، این داروها باعث کاهش اضطراب در اختلالات شخصیت دسته سوم (وسواسی-جبری، اجتناب کننده و وابسته) می شوند.
-
تثبیت کننده های خلق و خو:
این داروها می توانند به رفع مشکل خلق و خوی ناپایدار و بی حسی کمک کنند که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تجربه می کنند.
-
آرام بخش ها:
استفاده کوتاه مدت از داروهای آرام بخش در شرایطی مفید است که بیمار وارد دوره بحران شده و احتمال وارد کردن آسیب به خود و اطرافیانش وجود دارد.
چرا مشاوره اختلال شخصیت اهمیت دارد؟
معمولا مشکلات اختلال شخصیت در شرایط بحرانی روحی و جسمی اتفاق می افتند. از این رو، شروع مشکلات شخصیتی را باید در کودکی و نوجوانی جستجو کرد.
به خصوص نوجوانی اهمیت زیادی در تثبیت شخصیت فرد دارد. نوجوانی یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی انسان است که تاثیرات محیطی به شدت روی آن اثرگذار است. از این رو، گام اول شناسایی هر چه زودتر وجود اختلال شخصیت است. مشاوره اختلال شخصیت می تواند به شناسایی زودهنگام مشکل کمک کند.
اگر بیمار مبتلا به اختلال شخصیت در همان ابتدا شناسایی شود، از طریق تغذیه، مشاوره روانشناسی و مشاوره قابل درمان است. این بدان دلیل است که رفتارها هنوز در شخص نهادینه و ریشه دار نشده اند و می توان به راحتی رفتارها و عملکرد او را تغییر داد.
از سوی دیگر مشاوره اختلال شخصیت تا حد زیادی از دارودرمانی جلوگیری می کند. چرا که داروها ذاتا یک گزینه تکمیلی هستند و صِرف مصرف دارو نمی تواند درمان قطعی را به دنبال داشته باشد.
به علاوه، مشاوره می تواند دیگر مشکلات بیمار از جمله اختلالات یادگیری، افت تحصیلی، اعتیاد، بیماری های روانی و اشکال در روابط فردی را حل کند.