به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از بهداشت نیوز، شاید شخص نیت خوبی داشته باشد یا به دنبال برقراری یک رابطه ی دوستانه باشد. اما یا نمی داند که چطور باید این کار را انجام دهد یا روی توانایی های ذهنی ای که برقراری یک ارتباط بهتر با دیگران ضروری هستند کار نکرده است. در ادامه به بعضی از رفتارهای افرادی می پردازیم که هوش هیجانی پایینی دارند.
۱- بدترین تصور ممکن را در مورد دیگران دارند
ما بیشتر تصمیمات خود را با اطلاعات ناقص می گیریم، یعنی مجبوریم برای پوشاندن این فاصله، کار تصمیم گیری را با گمانه زنی پیش ببریم. با این حال، وقتی پای حدس زدن در مورد انگیزه های دیگران به میان می آید، کسانی که هوش هیجانی پایینی دارند به طور خودکار تصور می کنند رفتارهای دیگران تنها از روی خودخواهی یا حتی بدخواهی است.
آن ها منفی ترین گرایشاتی که در وجود خودشان نهفته را به دیگران نسبت می دهند.
۲- به همه چیز یک نگاه مطلق دارند
بعضی افراد به طور خودکار تصور می کنند تجربیاتی که آن ها در زندگی داشته اند معمول و همه گیر هستند و به همین خاطر خیال می کنند از عقاید و احساسات و آنچه که بر دیگران گذشته، آگاهند.
به همین دلیل، مثلاً اگر در خانواده ی خاصی بزرگ شده باشند، تصور می کنند (شاید ناخودآگاه) که دیگران هم چنین شرایطی داشته اند. این افراد اگر علاقه ی زیادی به مباحث سیاسی یا مسائل اخلاقی داشته باشند، تصور می کنند هر کس دیگری که «درست فکر می کند» هم حتماً همان عقیده و احساس آن ها را دارد.
این افراد وقتی متوجه می شوند همه با نظرات آن ها موافق نیستند، شگفت زده، خجالت زده یا حتی خشمگین می شوند.
۳- اسم دیگران را فراموش می کنند
همه ی ما گاهی اسم دیگران را فراموش می کنیم، اما کسانی که هوش هیجانی پایینی دارند تقریباً هیچ تلاشی برای به خاطر سپردن اسم ها نمی کنند.
از آنجایی که به خاطر سپردن اسم دیگران یکی از ساده ترین و مؤثرترین روش ها برای برقراری یک رابطه ی دوستانه با دیگران است، اگر دائماً این اشتباه را مرتکب می شوید، همین مسأله نشان می دهد در واقع به فکر و احساس دیگران اهمیتی نمی دهید.
۴- موضوع بحث را به خودشان می کشانند
تقریباً در هر گفتگوی میان فردی ای، ما این انتخاب را داریم که با پاسخ خود یا موضوع بحث را تغییر دهیم یا از تداوم آن حمایت کنیم.
کسانی که هوش هیجانی پایینی دارند به شکلی متعصبانه از پاسخ هایی استفاده می کنند که موضوع بحث را تغییر می دهند؛ مثلاً در جواب صحبت های طرف مقابل خود می گویند «این ماجرا مرا یاد اتفاقی که برای خودم افتاده می اندازد» یا «پارسال همین اتفاق برای من هم افتاد».
اما در مورد کسانی که هوش هیجانی بالاتری دارند، احتمال اینکه از پاسخ های حمایتی استفاده کنند بیشتر است؛ مثلاً در جواب می گویند: «برایم تعریف کن چه اتفاقی برایت افتاده بود.»
۵- بیشتر گوینده هستند تا شنونده
یک نکته ی کلیدی وجود دارد که همیشه در میانه ی صحبت هایتان باید به آن توجه داشته باشید و آن این است که باید از خودتان بپرسید اصلاً برای چه در حال صحبت هستید. این روش کمک می کند به جای اینکه دائماً گوینده باشید، به حرف های دیگران هم گوش کنید. کسانی که هوش هیجانی پایینی دارند به ندرت این سؤال را از خودشان می پرسند.
۶- چندین کار را همزمان باهم انجام می دهند
کسانی که هوش هیجانی پایینی دارند زمانی که در حال گفتگو و تعامل با دیگران هستند در حقیقت همزمان چندین کار را باهم انجام می دهند. آن ها ملاقات بعدی شان را پیگیری می کنند، تلفن خود را چک می کنند و در مجموع به هر چیزی جز کسی که با او در حال صحبت هستند توجه نشان می دهند.
مانند فراموش کردن اسم ها، بی توجهی به دیگران هم نشان دهنده ی بی میلی به ارتباط با دیگران و احترام قائل نشدن برای آن ها است.
۷- هیچ حرفی برای گفتن ندارند
این نکته شاید خلاف آنچه در موارد چهار و پنج مطرح شد به نظر بیاید اما نکته این است که افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند، این ضعف را هم می توانند با میل به سلطه جویی در گفتگو نشان دهند، هم با منفعل بودن در آن.
اگر همیشه در گفتگوها طرف مقابل تان مجبور می شود با سؤال های پی در پی شما را وادار به شرکت در بحث کند، این مسأله احتمالاً نشان می دهد که شما باید روی هوش هیجانی خود کار کنید.