به گزارش پایگاه خبری ساعد نیوز، سخنان نسنجیده و بی اساس الهام علیف درباره رزمایش فاتحان خیبر در منطقه شمالغرب نشان داد که حاکمان جمهوری آذربایجان اساساً حافظه تاریخی ندارند. مرور اقدامات ایران برای حل بحران قره باغ در سی سال گذشته خود گواهی بر این مدعاست که ایران همواره جانب حسن همجواری و همسایگی را در حق کشور جمهوری آذربایجان نگه داشته است. تأمین انرژی منطقه نخجوان و تسهیل ارتباط این منطقه با باکو و حتی تأمین مایحتاج مردم این منطقه در سال های اشغال قره باغ توسط ارمنستان مهر تأئیدی بر حسن همجواری ایران با همسایه خود در شمالغرب است. درباره بحران مرزی میان ایران و جمهوری آذربایجان چند نکته حائز اهمیت است:
نکته اول: سران ارتش جمهوری اسلامی ایران درباره برگزاری رزمایش فاتحان خیبر در منطقه شمالغرب به صورت شفاف اعلام کردند که برگزاری چنین رزمایش هایی کاملاً طبیعی بوده و نیز اگر شبهاتی از سوی سران جمهوری آذربایجان و اربابان صهیونیستی شان مطرح است، خودشان بهتر از هر کسی دلیل برگزاری این رزمایش را می دانند.
نکته دوم: جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده است که هیچگاه حضور رژیم صهیونیستی و تروریست های داعش را در مرزهای خود تحمل نخواهد کرد و هر نوع تحرک علیه منافع ایران و امنیت ملی کشور با شدیدترین پاسخ ها مواجه خواهد شد. رژیم صهیونیستی با تجهیز ارتش آذربایجان در ظاهر تلاش کرده تا جمهوری آذربایجان مناطق اشغالی خودش را از ارمنستان بازپس گیرد ولی این کمک نظامی با درخواست هایی نیز همراه بوده است. قطع کامل ارتباط مرزی ایران با ارمنستان و تغییر ژئوپلتیک منطقه با مسدود کردن یکی از شاهراه های اصلی دسترسی ایران به اروپا طرح اصلی صهیونیست ها برای به چالش کشیدن جمهوری اسلامی ایران است.
نکته سوم: طرح احداث دالان زنگزور به بهانه وصل کردن منطقه جمهوری خودمختار نخجوان از طریق منطقه سیونیک ارمنستان به جمهوری آذربایجان بر خلاف توافقنامه آتش بس سه جانبه ارمنستان، روسیه و جمهوری آذربایجان در اصل هدفش متکی کردن دسترسی ایران به اروپا به جمهوری آذربایجان و ترکیه است! ایالات متحده آمریکا و اسرائیل به عنوان دو متحد اصلی این دو کشور دشمنان شماره یک جمهوری اسلامی ایران به عنوان ام القرای مقاومت اسلامی در منطقه هستند. طبیعتاً موکول کردن دسترسی ایران به اروپا به اراده ترکیه و آذربایجان که گوش به فرمان آمریکا و اسرائیل هستند، یک اشتباه راهبردی فاحش است.
نکته چهارم: اسرائیل و آمریکا برای پیش بردن اهداف شوم خود در منطقه نیازمند به هم زدن تمرکز جمهوری اسلامی ایران هستند. طبیعتاً ایجاد تنش در مرزهای شمالغرب میتواند طرح خوبی برای این کار باشد. البته، قدرت و اقتدار ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اندازه ای است که همزمان می تواند چه در داخل و چه در خارج از مرزهای کشور از منافع انقلاب اسلامی و ملت ایران دفاع کند و این یک اشتباه محاسباتی جدی برای دشمنان است.
نکته پنجم: الهام علیف با آزادسازی مناطق اشغالی قره باغ به جای پیگیری و حل مشکلات عدیده اقتصادی ملت آذربایجان که در فقر شدید و شرایط اقتصادی بسیار دشوار زندگی می کنند، مقهور وسوسه های رژیم صهیونیستی شده است. دادن پهبادهای پیشرفته و صدور تسلیحات هوشمند به آذربایجان، یکی از راه های ترغیب حاکمیت جمهوری آذربایجان برای اجرای طرح های صهیونیستی در منطقه بوده است. ایران همواره به علیف هشدار داده است که تنش با جمهوری اسلامی ایران منفعتی برای کشور جمهوری آذربایجان نداشته و تنها تأمین گر مقاصد و اهداف اسرائیل و آمریکا در منطقه است.
نکته ششم: تهدید به تجزیه ایران و جدا شدن بخشی از خاک ایران و انضمام آن به جمهوری آذربایجان یا ترکیه چیزی شبیه به یک شوخی بیمزه است. مشکل اصلی حاکمان آذربایجان و ترکیه از دست دادن حافظه تاریخی است. اگر به ایده ایران فرهنگی بازگردیم، مرزهای ایران به مرزهای بین المللی ختم نمی شود بلکه سرزمین های بسیاری از جمله بخش هایی از خاک ترکیه، کل جمهوری آذربایجان و بسیاری از کشورهای کوچک واقع در شمالغرب و شمال شرق و حتی جنوب و شرق و غرب در داخل جغرافیای ایران فرهنگی قرار می گیرند. الهام علیف و اردوغان نباید روابط حسنه با همسایه استراتژیک خود را فدای وسوسه های تسلیحاتی رژیم صهیونیستی یا آمریکا کنند. اردوغان نباید کودتای آمریکایی ترکیه را فراموش کند که هدفش ساقط کردن او از قدرت و استقرار یک حکومت غربگرای مدافع رژیم صهیونیستی در ترکیه بود! الهام علیف نیز باید تاریخ اشغال قره باغ و حسن همجواری ایران در سال های اشغال را مرور کند تا متوجه اهمیت روابط تاریخی کشورش با بزرگترین قدرت منطقه یعنی ایران شود.