علت خسته شدن در زندگی زناشویی
گاهی اوقات حرف زدن همسران با يکديگر دشوار می شود و همسران از هم دلزده می شوند. در چنين شرايطی زوج ها از يکديگر خسته می شوند و هر تلاشی برای نزديک کردن آن ها به يکديگر به بن بست می رسد. خستگی همسران از يکديگر ممکن است دلايل مختلفی داشته باشد.
دلمردگی و خسته شدن از همسر معمولا وقتی رخ می دهد که آن شور و هیجان اولیه زندگی مشترک از بین می رود و همسران که تصور می کردند یکدیگر را می شناسند، با ادبیات متفاوتی با یکدیگر روبه رو می شوند. در این وضعیت نوعی «صمیمیت بی روح » در روابط بین زوج ها برقرار است که ممکن است هر یک، طرف مقابل را مسئول به وجود آمدن آن بداند
۱. سخت گيري
سخت گيري در خانواده مصاديق مختلفي دارد؛ از جمله آن ها مي توان به بهانه گيري در امور خانه اشاره كرد. تجربه ثابت كرده است كه اين عمل جز ناراحتي خود و دلسردي همسر نتيجه اي در بر نخواهد داشت. صفت سخت گيري جزيي از منفي نگري است كه از نظر دين و اخلاق مذموم شمرده شده است؛ زيرا زمينه را براي رشد ساير اختلافات و ناسازگاري ها فراهم مي كند. در گفتار و كردار آدمي همواره عيوب و نقايصي وجود دارد. هر اندازه انسان منفي نگر تر باشد، از زمينه موجود براي بهانه گيري، بيشتر بهره مي جويد.
۲. سخنان فتنه انگيز
يكي از مهم ترين عوامل اختلاف بين زن و شوهر اين است كه يكي يا هر دو، خوبي هاي مرد و زن ديگري را به رخ هم بكشد. اين گونه مقايسه هاي نا به جا فتنه انگيزي بزرگي در زندگي ايجاد خواهد كرد و جز تلخي و سردي كانون خانواده نتيجه اي به دنبال نخواهد داشت.
۳. تعصب و بي اعتمادي
گاهي در اثر عوامل مختلفي از قبيل علاقه افراطي و يا بدبيني ممكن است زن يا مرد نسبت به هم حساسيت بي مورد پيدا كنند، به طوري كه در حفظ و پاكدامني هم دچار وسواس و سخت گيري بي جا شوند. اين گونه رفتارها و كنترل هاي افراطي زمينه رواني را براي سقوط انسان به سمت فساد و بي قيدي فراهم مي كند، زيرا روح انسان در برابر فشار، عكس العمل نشان مي دهد و شانه خالي مي كند. پيامبر اكرم (ص) در اين رابطه مي فرمايند : «تعليم دهيد و آسان گيريد؛ سخت نگيريد و نويد دهيد و ديگران را طرد نكنيد»
۴. ترشرويي
درست است كسي كه ناراحتي و خستگي روحي دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار مي شود، ولي اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور مي دهد. انتقال ناراحتي مسائل بيرون از منزل به همسر و يا بالعكس در ارتباط همسران مانع بزرگي در حفظ آرامش و سكون خانواده خواهد بود. امام علي (ع) در اين رابطه مي فرمايد: «خوشرويي مؤمن در چهره او و اندوهش در دل اوست»
۵. ناسزا گويي
اين عمل براي روابط با بيگانگان شايسته نیست، و در مورد زن و شوهر به مراتب ناشايسته تر است. زيرا آن ها مي خواهند عمري با صميميت در كنار هم زندگي كنند. در روابط زناشويي اگر گاهي كدورتي پيش آمد كرد، نبايد با كلمات تند و ناشايست بر آتش قهر آن دامن زد. بايد مواظب بود كه سخني از دهن پريده نشود كه بعداً موجب خجالت و شرمساري از طرف مقابل گردد. به طور كلي اخلاق در كلام، يكي از پشتوانه هاي تضمين كننده روابط زن و مرد به شمار مي رود.
۶. اهانت
خداوند توهين و آزار مؤمن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است. آزار زبان، بدترين آزارهاست. زن و شوهر در سايه ازدواج از ارتباطي پيوسته برخوردار مي شوند و لذا براي حفظ حرمت مؤمن بايد كاملاً مواظب باشند كه مبادا جمله اي از زبان جاري شود كه باعث آزار ديگري شود. سرزنش، تهمت، دشنام و شماتت هر كدام موجب آزار ديگري مي شود، كه علاوه بر كيفر الهي و عقوبت اُخروي، آرامش و سلامت زندگي را هم به هم مي ريزد.
۷. خودخواهي
گاهي خودخواهي و خود برتر بيني، اختلافات بزرگ و موانع سختي را در ارتباط با همسر ايجاد مي كند. گاه مرد مي خواهد بزرگي و تسلط خود را بر زن ثابت كند. اگر اطلاعات ناقص و سطحي از دين داشته باشد، بدون اجازه او از خانه بيرون رفتن زن را پيش مي كشد و مغالطه مي كند. همسرش را افسرده و غمگين مي كند و خودش را ناراحت و خشمگين. در صورتي كه دين مي گويد همه اين ها بهانه است و ريشه آن همان وسوسه شيطاني است كه چيزي جز غرور و خودخواهي نيست. گاهي نيز زن به واسطه جمال و هنري كه دارد يا به دليل هر برتري ديگري كه در خود احساس مي كند، بر همسر خود فخر مي فروشد. ريشه اين رفتار هم، همان نفوذ شيطان با صفت غرور در روح اوست. در هر صورت روابط زناشويي سالم و اسلامي به هيچ وجه در فضاي حاكميت شيطان ممكن نخواهد بود.
۸. چشم و هم چشمي
بر خلاف آن چه در تفكر عرف جا افتاده است، اين مسئله هم از جانب زن و هم از سوي مرد پيش مي آيد. تنها نتيجه اين اخلاق، ايجاد اختلافات زناشويي است. در صورتي كه راه پيشگيري از اين بيماري، خيلي آسان تر است. اگر در روابط با همسر اين دواي ديني مورد استفاده قرار گيرد، همه موانع برداشته مي شود. طبق نظر قرآن، مؤمن آن است كه به تمام تجملات و چشم و هم چشمي ها و اسراف ها پشت پا مي زند. سادگي، اساس دين و شيوه بزرگان اخلاق بوده است. امام سجاد(ع) در اين رابطه مي فرمايند : «تمامي خير و خوبي در بريدن طمع و چشم نداشتن به آنچه در دستان مردم جمع شده، است».
۹. لجاجت
يكي ديگر از شاخه هاي منيت، لجاجت است. خطر اين رذيله به حدي بزرگ است كه مي تواند اساس زندگي را مختل كند. كساني هستند كه اگر حق را ببينند زير بار آن نمي روند. حاضرند سنگي بر سر آنان بيايد، آتشي آن ها را بسوزاند، اما زير بار نروند. از جمله چيزهايي كه نمي گذارد همسران بر دل هم حكومت كنند، لجاجت است. اگر در شرايطي قرار مي گيريد كه نمي توانيد از نظر خود كوتاه بياييد براي درمان مساله خود را وادار به رفتار خلاف آن كنيد. در وهله اول براي شما سخت است، اما به مرور برايتان عادت مي شود .يادتان باشد انسان مي تواند تغيير كند وخصوصيات خود را كمال بخشد.
۱۰. توقعات بي جا
زندگي زنا شويي ميدان مشترك كمال زن و مرد محسوب مي شود. بنابراين براي داشتن آرامش و رضايت از زندگي، بايد ميزان خواسته ها و انتظارات زن و مرد از هم متناسب با قدرت و توان طرف مقابل باشد. در غير اين صورت فشار هاي رواني بر زندگي حاكم مي شود و روابط خانوادگي دچار اختلال مي گردد.
۱۱. انتقاد ناپذيري
اسلام و تربيت ديني، كاملاً روحيه انتقاد پذيري را تأييد مي كند. امام جواد (ع) مي فرمايند : «مومن نياز دارد به توفيقي از طرف خدا و به پندگويي از طرف خودش و به پذيرش از كسي كه او را نصيحت كند». خطر انتقاد ناپذيري، اين است كه محبت ميان زن و شوهر را كمرنگ مي سازد و حس لجاجت را در آنان تقويت مي كند.
۱۲. ناسپاسي
طبع انسان طوري است كه وقتي در نعمت واقع شود، سپاسگزاري نمي كند و هنگام مصيبت و سختي، صبر و شكيبايي را از دست مي دهد. اين صفت اخلاقي ناپسند در محيط خانواده نيز بروز مي كند و مي تواند از سوي هر كدام از زن يا مرد، آشكار شود. به گونه اي كه زحمات و محبت هاي طرف مقابل را درك نكرده و يا براي آن اهميتي قائل نشود. اين برخورد به مرور زمان اختلال شديدي در روابط همسران ايجاد مي كند.
۱۳. سوء تفاهم
در سخن گفتن بايد روشي را در پيش گرفت كه از بروز سوء تفاهم جلوگيري شود. چه بسا اتفاق مي افتد كه گفته ها با شنيده ها همخواني ندارد. چيزي كه مي گوئيم غير از چيزي است كه طرف مقابل از آن مي فهمد. برخي افراد به جهت دارا بودن روحيه اي خاص، براي دچار شدن به سوء تفاهم به شدت آماده اند و ذهن آن ها از هر سخني، برداشتي نامطلوب دارد. اين افراد از خوش بيني بي بهره اند و حفظ روابط با آن ها بسيار دشوار است. برخي روان شناسان عامل اصلي اختلافات زناشويي را سوء تفاهم مي دانند. آن ها معتقدند ريشه اصلي مشكلات زناشويي اين است كه دو طرف، به درستي به مقاصد حقيقي هم پي نمي برند. بنابراين همسران بايد از گمان هاي بي اساس، تعبير و تفسيرهاي منفي و وسواس هاي فكري، خودداري كنند تا آسيبي به روابط زناشويي شان وارد نشود.
۱۴. خشم و عدم كنترل آن
ترديدي نيست كه خشم و عصبانيت در سلامت جسمي و روحي انسان آثاري بسيار ويرانگر دارد و بيماري هاي مهمّي را به دنبال مي آورد. از بعد اجتماعي نيز مشكلات جدي در روابط با ديگران ايجاد مي كند و از محبوبيت و صميميت انسان مي كاهد. در آموزش هاي ديني توصيه شده كه در حال خشم، تصميم نگيريم و براي كاهش اين حالت، تغيير موقعيت بدهيم. مثلاً اگر ايستاده ايم، بنشينيم و … در روايتي از امام سجاد (ع) آمده است : «هيچ جرعه اي با ارزش تر از جرعه خشمي كه فرو برده شود، نيست». اگر يكي از زوجين فردي عصبي است، طرف ديگر بايد بكوشد با درك موقعيت، از تحريك عصبانيت او خودداري كند و با سكوت و خويشتنداري، او را در كنترل هيجان عصبي خويش ياري كند. بعد از فروكش كردن خشم، مي توان در يك فرصت مناسب با همسر خود به گفتگو پرداخت و او را از تكرار اين گونه برخوردها بر حذر داشت.
۱۵. زندگي ديگران را به رخ همسر كشيدن
برخي همسران پيوسته زندگي ديگران را به رخ همسر مي كشند و با اين وسيله او را تحقير مي كنند. زن و شوهر موظفند براي حفظ روابط صميمانه و مهر آميز،يك بار و براي هميشه دست از مقايسه هاي ويرانگر بردارند و به اين وسيله، موجبات آزردگي يا تحقير طرف مقابل را فراهم نياورند. گاه اين نوع مقايسه ها به خانواده هاي زن و شوهر نيز كشيده مي شود و هر يك از دو طرف، خانواده و بستگان خود را با بستگان طرف مقابل مقايسه مي كند و امكانات و امتيازات آن ها را به رخ همسر مي كشد. اين نوع جر و بحث ها به كشمكش و درگيري مي انجامد. در حقيقت اين گونه رفتارها از ضعف هاي شخصيتي دو طرف حكايت مي كند و نشان مي دهد كه اين قبيل افراد هنوز به رشد و بلوغ فكري و روحي لازم نرسيده و راه و رسم زندگي مشترك را نياموخته اند.
۱۶. بيان گلايه ها
در يك ارتباط سالم، گلايه ها و دلخوري ها و رضايت ها و خشنودي ها نيز به طور مناسب مطرح مي شود. بعضي افراد تا سر صحبت باز مي شود، حتماً چند گلايه و انتقاد در آستين دارند كه طرف مقابل را با طرح آن ها آزار مي دهند. طرح گلايه (با لحن مناسب) هر چند در جاي خود لازم است، اما نبايد در بيان آن ها زياده روي كرد. در بيان گلايه بايد موقع شناس بود و فرصت مناسبي را براي اين كار در نظر گرفت. زماني كه مرد خسته و آزرده از راه مي رسد، يا زن به كار ظريفي مشغول است، زمان مناسبي براي بيان ناراحتي يا شكايت نيست.
۱۷. جر و بحث
يكي از مسائل اساسي در حفظ ارتباط، پرهيز از جر و بحث و جدال هاي تند بر سر مسائل گوناگون و گاه كم اهميت است. اين گونه بحث ها، آثاري مخرّب بر روابط انساني بر جاي مي گذارد و موجب دور شدن از هم و دلخوري و رنجش خاطر همسران مي شود. به اين ترتيب روز به روز از ميزان تفاهم آن ها كاسته مي شود. برخی اوقات زن يا شوهر نظري را ابراز مي كند و با پافشاري، قصد تحميل آن را بر ديگري دارد، هر چند آن نظر ممكن است دقيق و درست نباشد. طرف مقابل هم براي فرار از اين تحميل با تمام وجود در برابر آن موضع مي گيرد. اينجاست كه دامنه حمله و دفاع گسترده تر مي شود و كار به مشاجره لفظي ميكشد. تجربه نشان داده در همه اين موارد، معمولاً جدال بر سر حق و باطل نيست. بلكه بر سر «خود» و به كرسي نشاندن حرف خود است. بنابراين كساني كه با آفت خودخواهي در مبارزه اند، از وارد شدن به اين جدال ها مي پرهيزند.
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش